iran-emrooz.net | Thu, 05.07.2007, 0:00
اصولگرايان با بحران کارآيی و مشروعيت مواجه شدهاند
مرجان توحيدی/سرمايه
مصطفی تاجزاده در پاسخ به منتقدان اصلاحات
اصولگرايان با بحران کارآيی و مشروعيت مواجه شدهاند
پنجشنبه ۱۴ تير ۱۳۸۶
نقد سياستهای گذشته و تخريب عملکرد دولتهای سازندگی و اصلاحات و البته دولتمردان آنها اگر از ابتدای روی کارآمدن دولت نهم يکی از مواردی بود که در دستور کار حاميان دولت قرار داشت، چندی است اين روند تشديد شده و در هر جمع و محفلی که اصولگرايان و حاميان دولت در آن حضور میيابند، هر مسالهای را بهانه و دستاويزی برای حمله به اردوگاه اصلاحطلبان قرار داده و انگشتاتهام خود را به عناوين مختلف به سوی اين جريان نشانه میروند.
اگر تا پيش از اين سياستها و عملکرد دولتهای گذشته در بعد اجرايی و مديريتی زيرسوال میرفت، اکنون حاميان دولت سعی دارند تا مبانی فکری، ايدئولوژيکی و نظری جريان اصلاحات را تخطئه کرده و آنها را به مطيعان بیچون و چرای مکاتبی چون ليبراليسم و سوسياليسم متهم کنند. فضای ايجاد شده اما خاتمی را پس از چندی سکوت در عرصهء سياست و البته مواجهه با دولت به پاسخگويی به منتقدان اصلاحات وادار کرد.
مصطفی تاجزاده، معاون سياسی وزارت کشور دولت اصلاحات نيز در پاسخگويی به منتقدان اصلاحات و افرادی که موجی جديد را ايجاد کردهاند، معتقد است که اقتدارگرايان با بحران کارآمدی و مشروعيت مواجه شدهاند و به همين دليل هر اقدامی از سوی آنها محتمل است. تاجزاده، فرافکنی و بستن دهان مخالفان و متهم کردن منتقدان را مسيری میداند که دولت برای عبور از مشکلاتی که قادر به حل آنها نيست، انتخاب کرده است. اين گفتوگوی کوتاه در پی میآيد:
سيدمحمد خاتمی در ديدار اخير خود با اعضای شورای مرکزی مجمع نمايندگان ادوار مجلس دانشآموزی پس از چندی صريحا به منتقدان جريان اصلاحات پاسخ گفته است. آيا اظهارات صريح وی نسبت به منتقدانی که ظرف روزهای گذشته حملات خود را به اردوگاه اصلاحطلبان و البته شخص خاتمی وسعت بخشيدهاند، نشانههايی از تنگ شدن عرصه و فضا برای اصلاحطلبان است؟
اقتدارگرايان در شرايط بدی به سر میبرند، بنابراين هرگونه اقدام نامتعارفی از طرف آنان ممکن است به چند دليل; اول آنکه اقتدارگرايان با بحران کارآمدی و مشروعيت مواجه شدهاند و دوم اينکه اختلافات آنان روز به روز گسترش يافته در اين مساله توان آنان را تقليل میدهد. سومين مورد هم اين است که اصلاحطلبان با در نظر گرفتن حوادث، وقايع و روند امور گذشته روز به روز به هم نزديکتر میشوند و همانند انتخابات شوراها درصدد تشکيل ائتلاف بزرگ هستند. بنابراين وقوع اين مساله برای اقتدارگرايان يک کابوس است و اما مورد چهارم; اکثريت قاطع مردم چشمانداز روشنی پيشروی خود نمیبينند. چرا که حکومت يکدست شده بود و علاوه بر اين شعار آوردن نفت بر سر سفرهء مردم نيز سر داده شد، اما مردم حاصلی از اين يکدستی نديدهاند; آن هم در شرايطی که در سه سال گذشته ميزان درآمد نفتی کشور ظرف يکصد سال گذشته (از زمان کشف نفت تاکنون) بیسابقه بوده است و کشور درآمدی معادل ۱۲۰ ميليارد دلار را تجربه کرد، ضمن اين که حساب ذخيرهءارزی هم خالی نشده بود.
اما با وجود برخورداری از چنين شرايطی گرانی، تورم و بيکاری روز به روز در حال افزايش است. بنابراين در شرايط حاضر، اقتدارگرايان دو راه در پيش دارند. اول، پذيرش انتقادهای منتقدان از جمله اصلاحطلبان و تجديدنظر در سياستها و عملکردهای خود و دوم، فرافکنی، بیتوجهی به مشکلات عموم مردم، سعی در بستن دهان مخالفان و متهم کردن منتقدان که با کمال تاسف آنان [اقتدارگرايان] مسير دوم را برگزيدهاند. غافل از آن که با توجه به هوشياری عمومی کنونی،اين روشها نه تنها پيامد مثبتی برای آنان به همراه ندارد; بلکه آنان را با مشکلات جدیتری مواجه میکند که از عواقب آن بسيج افکار عمومی عليه اقتدارگرايان است.
اگر تا بيش از اين اصلاحطلبان مورد هجمهء تبليغات منفی اصولگرايان و حاميان دولت قرار میگرفتند، امروزه شاهديم که شعاع تخريبها دامن چهرههای شاخص نظام از جمله سيدمحمد خاتمی را نيز گرفته است، به طوری که خاتمی در سخنانش گفت: «آنچه بد است اين است که به نام اسلام، مخالف سليقهء خود را به هر قيمتی از صحنه خارج کنيم، اين اسلام نيست، فاشيسم است» برداشت شما از وقايع اخير و البته اين اظهارات خاتمی چيست؟
تا چندی پيش شعار اقتدارگرايان اين بود که خاتمی خودش خوب است اما اطرافيانش صالح نيستند. به طوری که تلاش کردند با ايجاد اختلاف بين اصلاحطلبان انرژی آنها را از بين ببرند. تلاشها نيز از سوی عدهای از اصولگرايان و عدهای از تجديدنظرطلبان صورت میگرفت.
اما با فعال شدن خاتمی در جريان انتخابات شوراها و همچنين تلاشهايی که همگی در جهت ايجاد همدلی و همکاری بين همهء اصلاحطلبان از طرف خاتمی صورت گرفته; اقتدارگرايان شعارهای گذشتهء خود را فراموش کرده و همهء اصلاحطلبان را از جمله خاتمی و حتی کروبی را مورد هجوم تبليغاتی قرار دادند. همين مساله به تنهايی نشان میدهد که بخشی از شعارهای آنان صادقانه اتخاذ نشده و آنها بيش از اطرافيان با شخص خاتمی مشکل داشتهاند. چه امروزه بيش از اصلاحطلبان به خاتمی حمله میکنند و سعی دارند چهرهء محبوب وی را مخدوش کنند. از طرفی خاتمی بارها و بارها خود توضيح داده که مدافع دموکراسی بوده و البته طرفدار پاسخگو شدن قدرت و همهء ارکان حکومت است.
با اين وجود اقتدارگرايان اصرار دارند که اين تاکيدات هوشيارانه را ناديده انگارند در حالی که هيچ يک از آنان نمیکوشد مرز اقتدارگرايان را با تفکر اقتصادی و فاشيستی جدا کنند; همهء اصلاحطلبان را در حالی که دارای گرايشهای گوناگون اقتصادی هستند اين چنين مورد هجمه قرار میدهند.
اگرچه اصلاحطلبان با گرايشهای مختلف اقتصادی جملگی در رسيدگی به وضع مردم به طور عام و محرومان به طور خاص اصرار دارند. هرچند مردم به اين مساله توجه دارند و محبوبيت خاتمی در حالی روز به روز رو به افزايش است که پايگاه مردمی اقتدارگرايان روز به روز کاهش میيابد.