ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Mon, 09.12.2024, 7:46
ایران در سوریه چقدر هزینه کرد؟

علی رمضانیان

بی‌بی‌سی فارسی

رابطه جمهوری اسلامی ایران با سوریه تحت حکومت خاندان اسد، تاریخچه‌ای طولانی دارد. رابطه قوی دو کشور از زمان جنگ ایران و عراق شکل گرفت. این پیوند سیاسی، همواره از اهمیتی راهبردی برخوردار بوده است، اما پس از آغاز بهار عربی و قیام مردمی علیه حکومت بشار اسد در سوریه، وارد مرحله جدید و متفاوتی شد.

جمهوری اسلامی ایران اگرچه همواره از حکومت اسد در سوریه حمایت کرده اما با آغاز جنگ داخلی در این کشور در کنار روسیه، به متحد اصلی سوریه تبدیل شد و برای نگه داشتن بشار اسد در قدرت هزینه‌های هنگفتی را در عرصه‌های نظامی، اقتصادی و سیاسی متحمل شد.

این حمایت گسترده از سوریه در داخل ایران گاهی بحث‌برانگیز بوده و باعث نارضایتی‌هایی شده است.

در اعتراضات ضد دولتی در ایران این اعتراض‌ها در قالب شعارهای انتقادی علیه سیاست‌های منطقه‌ای ایران مطرح شده است.

اکنون این سئوال مطرح شده که با سقوط حکومت بشار اسد، نتیجه آن هزینه‌ها چه می‌شود؟ و چه کسی در باره میلیاردها دلاری که جمهوری اسلامی ایران در سوریه سرمایه‌گذاری کرد پاسخگو است؟

دوستی جمهوری اسلامی ایران و سوریه

روابط ایران و سوریه پس از انقلاب ۱۳۵۷ همواره روندی رو به رشد داشت.

با شروع جنگ ایران و عراق، روابط جمهوری اسلامی ایران و سوریه ابعاد جدیدی یافت.

سوریه تحت رهبری حافظ اسد، پدر بشار اسد، در زمان جنگ ایران و عراق، تنها کشور عربی بود که تا پایان جنگ در کنار ایران ماند و از این کشور حمایت کرد.

در این دوران، سوریه نقش کلیدی در کمک به ایران ایفا کرد. نخستین خرید تسلیحاتی ایران از بلوک شرق با واسطه‌گری سوریه و به نام این کشور انجام شد تا تحریم‌های تسلیحاتی بین‌المللی علیه ایران دور زده شود. در این مقطع حتی بخشی از فرودگاه بین‌المللی دمشق به عملیات نظامی و لجستیکی جمهوری اسلامی ایران اختصاص داده شده بود.

سوریه در حمایت از ایران، اقدام مهم دیگری نیز انجام داد و قطع صادرات نفت عراق از مسیر خاک این کشور، حرکتی بود که فشار اقتصادی قابل‌توجهی بر دولت صدام حسین وارد کرد و نقش سوریه را به‌عنوان یک متحد استراتژیک ایران برجسته‌تر ساخت.

پس از پایان جنگ ایران و عراق، این روابط همچنان ادامه یافت و به حوزه‌های اقتصادی نیز گسترش پیدا کرد.

از جمله مهم‌ترین پروژه‌های اقتصادی مشترک، ساخت کارخانه تولید محصولات خودروسازی سایپا در سوریه بود. این پروژه در سال ۱۳۸۳ آغاز شد و در سال ۱۳۸۶ به بهره‌برداری رسید، که نشان‌دهنده تمایل دو طرف برای تعمیق روابط اقتصادی و صنعتی بود.

دو کشور در طی سال‌ها، توافقنامه‌های متعدد همکاری در زمینه اقتصادی و مسایل نظامی امضا کردند و ایران سرمایه گذاری‌‌های وسیعی در سوریه انجام داد.

در قالب روابط نزدیک دو طرف، ایران برای سال‌ها نفت خود را به بهای اندکی در اختیار سوریه قرار داد.

ورود نظامی ایران به سوریه برای حمایت از بشار اسد

بعد از بهار عربی و شروع جنگ داخلی در سوریه، رابطه ایران و سوریه وارد دوران جدیدی شد.

اعتراضات خیابانی مردم سوریه در زمستان سال ۱۳۸۹ آغاز و به تدریج به بحرانی سیاسی و نظامی تبدیل شد. ایران در همان مراحل اولیه، به صورت غیرمستقیم از دولت بشار اسد حمایت کرد و تلاش داشت تا از طریق کمک‌های اطلاعاتی و لجستیکی به سرکوب اعتراضات کمک کند.

در سال ۲۰۱۱، مقامات دولت آمریکا گزارش‌هایی از حضور مخفیانه ایران در سوریه منتشر کردند و مدعی شدند که ایران به صورت پنهانی از حکومت اسد حمایت می‌کند. با این حال، در ماه‌های بعد، ایران حضور خود در سوریه را علنی ساخت و اعلام کرد که مأموریتش در این کشور، مبارزه با گروه‌های تروریستی مانند داعش است. این روایت رسمی بهانه‌ای شد تا ایران بتواند به صورت گسترده‌تر در تحولات سوریه مشارکت کند.

در همان سال ۱۳۹۰، اتحادیه اروپا سه عضو ارشد سپاه پاسداران و نیروی قدس را به دلیل تأمین تجهیزات و پشتیبانی از سرکوب معترضان سوریه تحریم کرد.

حمایت‌های جمهوری اسلامی ایران با شدت گرفتن جنگ داخلی در سوریه بیشتر شد. این کمک‌ها به جز کمک‌های مالی و تجاری، شامل کمک‌های تسلیحاتی هم می‌شد و مقام‌های ایران همچنین از اعزام «مستشاران» برای کمک به حکومت سوریه خبر دادند.

شمار دقیق نیروهای کشته شده ایرانی در سوریه مشخص نیست اما تخمین زده شده که بیش از ۵ هزار نفر در این جنگ کشته شده‌اند.

سوال بی‌پاسخ: ایران در سوریه چقدر هزینه کرد؟

یکی از مباحث جنجالی و پرابهام درباره حضور ایران در سوریه، میزان هزینه‌هایی است که جمهوری اسلامی ایران در این کشور کرده است. آمار دقیقی از این هزینه‌ها ارائه نشده و تنها اظهارات پراکنده مقامات و گزارش‌های غیررسمی، تصویری کلی از این موضوع به دست می‌دهد. رسانه‌ها در ایران و مقامات دولتی این رقم را بین ۳۰ تا ۵۰ میلیارد دلار اعلام می‌کنند اما گمان می‌رود میزان هزینه‌ها بیشتر از این باشد.

دفتر نماینده سازمان ملل در امور سوریه چند سال پیش گزارش داد که ایران به طور میانگین سالانه حدود شش میلیارد دلار در سوریه هزینه کرده است.

اندیشکده واشنگتن برای سیاست‌های خاور نزدیک در گزارشی در سال ۲۰۱۹ نوشت که سپاه به شهروندانی که در شهری مانند دیرالزور می‌جنگند، ماهانه ۱۰۰ دلار و کسانی که در خط مقدم هستند ماهانه ۱۵۰ دلار بصورت نقدی پرداخت می‌کند.

حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس، اردیبهشت امسال اعلام کرد که سوریه ۳۰ میلیارد دلار بدهی به ایران دارد که مشخص نیست با سقوط بشار اسد آیا این بدهی بازپرداخت می‌شود یا نه.

موضوع هزینه‌های ایران در سوریه به عنوان یکی از پرونده‌های باز در سیاست خارجی جمهوری اسلامی باقی مانده و بازگشت‌ناپذیری این سرمایه‌ها، خصوصاً با وجود بحران‌های اقتصادی گسترده، باعث نگرانی شده است.

پول مردم ایران چه می‌شود؟

یک پرسش‌ در میان مردم و کارشناسان این است که نتیجه هزینه‌های هنگفت ایران در سوریه چه خواهد شد؟ حال که حکومت بشار اسد سقوط کرده، تکلیف این سرمایه‌های صرف‌شده چه می‌شود؟ آیا آن پول‌ها به ایران بر می‌گردند؟

یک وکیل و کارشناس حقوق بین‌الملل فعال در تهران که نخواست نامش ذکر شود در گفت‌وگو با بی‌بی‌سی فارسی تأکید کرد: «برای ارزیابی بازگشت مطالبات ایران از دولت و حکومت سوریه، باید مشخص شود که چه میزان از این هزینه‌ها به صورت رسمی و چه مقدار به صورت غیررسمی انجام شده است. کمک‌های رسمی دولت ایران به سوریه، طبق قوانین بین‌المللی، قابلیت بازگشت دارند و در صورت سقوط حکومتی، بدهی‌ها به حکومت بعدی منتقل می‌شوند.» او افزود: «اگر دولت جدید سوریه این بدهی‌ها را نپذیرد، ایران می‌تواند به نهادهای حل اختلاف بین‌المللی مراجعه کند و طبق ماده ۳۴ کنوانسیون ۱۹۸۳ وین که تصریح می‌کند بدهی‌های دولت قبلی لغو نمی‌شوند، مطالبات خود را پیگیری کند.»

این وکیل به نمونه‌های تاریخی مشابه نیز اشاره کرد: «پس از فروپاشی شوروی، بدهی‌های آن به دولت‌های جدید منتقل شد. همچنین در ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷، تمامی قراردادهای خارجی و تعهدات محمدرضا شاه به دولت جمهوری اسلامی منتقل و لازم‌الاجرا شد.»

این حقوقدان امور بین‌الملل تصریح کرد: «مواردی که در بخش سرمایه‌گذاری و وام و دیگر موارد مستند بوده قابلیت پیگیری قضایی دارند، ولی دیگر کمک‌های ایران که هیچ سند مشخصی درباره آن وجود ندارد، نه تنها به هیچ وجه قابلیت پیگیری ندارند، بلکه ممکن است دردسرساز شوند.»

یک استاد دانشگاه در ایران در حوزه اقتصاد و روابط بین‌الملل هم در گفت‌وگو با بی‌بی‌سی فارسی به تأثیرات سقوط احتمالی بشار اسد اشاره کرد و گفت: «سقوط حکومت بشار اسد، پس از تضعیف حماس و حزب‌الله، نماد دیگری از شکست سیاست‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی است. این اتفاق می‌تواند نفوذ ایران در منطقه را به‌شدت کاهش دهد. طبیعی است که مردم ایران درباره هزینه‌های میلیارد دلاری کشورشان در سوریه و نتیجه آن پرسش کنند.»

او همچنین درباره چشم‌انداز روابط ایران و سوریه پس از تغییرات احتمالی در این کشور گفت: «دیگر نمی‌توان روابط ایران و سوریه را استراتژیک و راهبردی دانست، اما در عین حال، احتمال یک رویکرد تقابلی نیز بعید به نظر می‌رسد. با این حال، مطالبات مالی ایران از سوریه یکی از چالش‌های بزرگ پیش روی جمهوری اسلامی خواهد بود.»

این استاد دانشگاه در ادامه اظهار داشت: «به دلیل تلاش ایران برای حفظ نفوذ خود در منطقه، بعید است که جمهوری اسلامی به‌طور جدی به دنبال وصول مطالبات خود از دولت جدید سوریه باشد. اما اگر دولت جدید سوریه با این استدلال که ایران با این هزینه‌ها نقشی در تثبیت دیکتاتوری بشار اسد داشته، بدهی‌های خود را نپذیرد، این موضوع می‌تواند به تنش‌هایی جدید میان دو کشور منجر شود. چنین سناریویی برای ایران که در حال حاضر با مشکلات گسترده منطقه‌ای و بین‌المللی روبه‌رو است، بسیار چالش‌برانگیز خواهد بود.»

اگرچه قوانین بین‌المللی از حقوق ایران برای بازپس‌گیری بدهی‌ها حمایت می‌کنند، اما موانع سیاسی و اقتصادی موجود، احتمال بازگشت این سرمایه‌ها را به شدت کاهش داده و این پرسش که «پول مردم ایران چه می‌شود؟» همچنان بی‌پاسخ باقی مانده است.