شورای سردبیری:
- مواضع رهبر انقلاب در حمایت از دولت نوپای پزشکیان قابل پیشبینی، اما فراتر از انتظارها و در قیاس با دولتهای پیشین، «کمسابقه» بود. «توصیه موکد» ایشان درباره ضرورت «تعامل سازنده مجلس با دولت جدید» و نیز تاکید بر اینکه «از بُن دندان باور کنیم که موفقیت ایشان (پزشکیان)، پیروزی همه ماست»، نزد محافل سیاسی، ترجمانی جز پشتیبانی صریح و قاطع، و البته آمیخته به توصیههایی، از دولت پزشکیان نداشت.
- تنها نقطه تعارض در حوزه تحریمها و حمایت بیچون و چرای رهبر انقلاب از «قانون اقدام راهبردی» بود که کمپین انتخاباتی پزشکیان و بهویژه ظریف، بارها از آن انتقاد کرده و این مصوبهی آذرماه سال ۱۳۹۹ را از اقدامات ضدمنافع ملی مجلس تندرو با هدف جلوگیری از نهایی شدن احیای برجام دانسته بودند.
ولی این تعارض هم تازگی ندارد؛ زیرا در دولتهای غیراصولگرا، همواره نوع رویکرد به غرب و آمریکا، از اختلاف دیدگاههای ثابت و جدی رهبر انقلاب و روسای جمهوری مستقر بوده و این تنش از دور دوم ریاست جمهوری روحانی، تشدید نیز شده است. البته رهبر انقلاب، دیدگاه خود درباره رفع تحریمها را برای دولت پزشکیان به «خط قرمز» تبدیل نکردند؛ بلکه باب تلاش و مذاکره برای رفع این چالش اصلی کشور را بهشرط بهکارگیری «وسائل شرافتمندانه» باز گذاشتند.
- انتخابات ریاست جمهوری، همانند دوی ماراتن نیست که با عبور دونده پیروز از خط پایان، ماجرا هم خاتمه یابد. بالعکس، رییس جمهوری منتخب، بلافاصله پس از رایآوری با وظیفه سنگین اداره کشور مواجه میشود؛ ماموریتی که بدون همراهی ارکان قدرت در انجام آن، ناکام خواهد ماند. از این زاویه، حاکمیتی که عامدانه، ترمز قطار شتابان حاکمیت یکدست را کشیده، با آگاهی پیشاپیش از باخت اصولگرایان در هر انتخابات رقابتی و شبهرقابتی، پزشکیان اصلاحطلب را تایید صلاحیت کرده، برای اجماع دو نامزد اصولگرا وارد گود نشده و برخلاف پیشبینیها، آرای نامزد پیروز را دستکاری نکرده، حتما، اهدافی مهم در فراسوی پذیرش این هزینهها در ذهن دارد و میداند، تحقق این اهداف (رفع ابربحرانهای متعدد کشور، بهویژه دو چالش اقتصادی و رفعتحریمها)، با سنگاندازی سر راه منتخب اکثریت رایدهندگان، امکانپذیر نیست و فراتر از آن، حتی «همراهی» ارکان حاکمیت را میطلبد؛ وگرنه، هزینهی سنگین دیگری در سیاههی هزینههای پرداختی تاکنون، ثبت و نهایتا، آخرین روزنههای امید برای خروج کشور از ابربحرانهای گوناگون هم مسدود خواهد شد.
- همینجا باید یادآور شد که آغاز نویدبخش، الزاما به معنای پایان خوش نیست؛ زیرا متغیرهای متعددی ممکن است هدفگذاریهای اولیه را تغییر دهند و اختلافات سازشناپذیر، جایگزین عزم قبلی برای حمایت جدی شود. ضعف و قدرت پزشکیان در شطرنج تعامل و اعتمادسازی با حاکمیت از سویی و ظرفیت و میزان تابآوری حاکمیت در پذیرش اصلاحات گریزناپذیر دولت پزشکیان از سوی دیگر؛ دو متغیر محوری در تعیین فرجام مثبت یا منفی مناسبات طرفین است و در این میان، از نقش توطئهها و پارازیتهای تندروها روی موج همگرایی احتمالی حاکمیت / دولت هم نباید بسادگی گذشت.
- قالیباف، نقطه اتکای پزشکیان در تعامل سازنده با مجلس است. نامزد اصولگرای حذف شده در دور اول انتخابات ریاستجمهوری، اکنون از انگیزههای سرشاری همانند تلاش برای ریبرندینگ سیاسی خود، انتقام از جلیلی تندرو و حامیانش بابت نقشآفرینی محوری در ناکامیاش در انتخابات ۸ تیر، انطباق مواضعش با «توصیه موکد» رهبر انقلاب و... دارد که خروجی مشترک همهی این انگیزهها، «همراهی حداکثری» با دولت پزشکیان خواهد بود. سازمان رای قابلتوجه حامیان قالیباف در «بهارستان» هم میتواند در مواقع ضرورت مکمل تعامل روسای دو قوه مقننه و مجریه باشد.
- رویاپردازی است اگر فرض شود تندروهایی که پس از پیروزی نامزد اصلاحطلب، توئیت تهدیدآمیزِ «پزشکیان تا آخر اسفند ۱۴۰۳ رییسجمهوری نخواهد ماند» را زدهاند و در همین چارچوب، مدام خط و نشان «دولت سایه» میکشند و با شعارهای ضدظریف، سر و کلهشان در نمازجمعه پیداشده، تن به مصلحت نظام و رعایت قواعد اخلاقی رقابت دهند. اینان با تمام قوای جانماییشدهشان در نهادهای رسمی و غیررسمی قدرت، به پزشکیان و دولتش حمله خواهند کرد. اما اگر با «ناهمراهی یا منعِ» احتمالی حاکمیت مواجه شوند، توان تاثیرگذاری جدی در مسیر تحولات کشور را ندارند؛ زیرا بدون حمایت نهادهای قدرت، تندروها که اتاق فکر و نفرات اصلیشان در یک مینیبوس میگنجند، جز ارتکاب اقدامات ایذایی طراحیشده در تاریکخانهها، میدان مانوری نخواهند یافت؛ مگر آنکه آتش فتنههایی را شعلهور کنند که خاموش کردن آن، از توان دولت و حتی حاکمیت خارج باشد.