آقای خارج عزیز! میگویی که به فکر ما هستی و هیچ قصد و نیت بدی هم نداری و میخواهی که ما نظام حکمرانی خوبی داشته باشیم و شاد و مرفه زندگی کنیم. خب قبول! اما آیا تو هم اینهایی که ما میگوییم را قبول داری؟
۱. از فرط فقر و فاقه، انواع آسیبهای اجتماعی از بیکاری و گرانی و اعتیاد و زنان و کودکان بیسرپرست و صدها بلای اجتماعی دیگر چنان بر سرمان آوار شده که حتی خودکشی به جوانان پزشک متخصص رسیده و وحشت از فروپاشی اجتماعی، فضای جامعه را آکنده.
۲. زمین زیر پایمان از بیآبی دارد خالی میشود و روی زمین با مهاجرت نخبگان از ایران، کشور دچار خشک مغزی شده. ایران کمی به آرامش و کمی هم بودجه برای بازسازی و پایداری نیاز دارد.
۳. مادرمان ایران دیگر تاب و توان چهار و یا هشت سالی را ندارد که زنان و دخترانش را در خیابانها کشانکشان بر روی زمین ببرند و سوار ون ارشاد کنند. ما دیگر تحمل صدای ضجه و ناله هر روزه آنان از هر گوشه و کنار شهر را نداریم.
۴. خارج جان! ما همگی که اصلاحطلب نیستیم. شما بگویید “تنفس طلب!”. سالهاست زیر آب و آواریم و نمیتوانیم چهار سال دیگر هم بمانیم. اجازه هست سرمان را یک نفس بالا بیاوریم؟ البته یادمان هست که خودتان، چهار نفر چهار روز نتوانستید همدیگر را تحمل کنید و کنار هم بمانید!
۵. ما تحمل یک جنگ بینالمللی بخاطر سیاستهای هستهای و ویران شدن تمام زیر ساختهایی که کشور را در سیاهی و قهقرا فرو برد، نداریم. سنتز ترامپ - جلیلی، به احتمال زیاد جنگ و تحریم و هوار شدن بدبختی بر سر این ملت مظلوم است. ما داخلنشینان، دیگر تحمل این همه مشقت را نداریم.
۶. هیچ جنبش جهانی و تاریخی تا این حد مردم را برای تغییر دلخواه خود تحت فشار قرار نداده که شما از مردم داخل ایران توقع دارید بیوقفه و بدون حتی یک تنفس، دائم در جنگ و مبارزه باشند... آقا باور کنید اینجا در شرایط عینی، واقعیت به گونه دیگری است... وضع ما از نظر معیشت و درمان و مسکن و نیازهای اولیه با خارج متفاوت است. کلاً اینجا حالمان خوب نیست، دستمان خالی است. شاید همین شرایط موجود را هم بتوانیم به هر ضرب و زوری با پزشکیان تحمل کنیم، اما وضعیت احتمالی بدتری که پیش روی ما هست را نمیتوانیم....
۷. اینجا در ایران، جوان ما شادی و تفریح و اوقات فراغت ندارد. مثل شما اینجا ما کلاب و باشگاه و ورزشگاه و صدها امکان و فرصت تفریح نداریم. یک اینترنت و فضای مجازی برای گپوگفت و دیدار و خوش و بش و گاهی دیدن و آشنایی با خود شما خارج عزیز را داشتیم تا اندکی از افسردگی دربیاییم که آنهم فیلتر شد و قرار است به کلی بسته شود. اگر نگذارید رای بدهیم، همین آب باریکه اینترنت با فیلترشکن گران هم قطع خواهد شد و آنموقع حتی از دیدار با خودتان هم محروم میشویم.
۸. خیلی مسائل دیگر هم داریم و قرار است بیشتر هم بشود، اما زیاده عرضی نیست، فقط میخواهیم و باید رای دهیم...
ملت عزیز ایران!
آنهایی که مرا میشناسند و نوشتههای مرا خواندهاند میدانند که منتقد جدی و آشتیناپذیر با آن بخش از اصلاحطلبانی هستم که رانت خوردند و ثروت اندوختند و به پیمانی که با هواداران خود بسته بودند، پشت کردند. الآن هم هیچ آشتی با آنان ندارم و برای به قدرت رساندن آنها نیز تلاش نمیکنم و در پیروزی آنها هم شریک نمیشوم و هیچ سودایی هم در سر ندارم. فقط میدانم که اگر به پزشکیان رای ندهیم، حتماً وضعیت اسفباری را باید تحمل کنیم که بعید است تاب و توان آن را داشته باشیم.
هم وطن!
برای امروز خودمان، برای فردای فرزندانمان، برای پایداری ایران و برای هر مضرب مثبت یا منفی احتمالی، باید چنان به صندوقها حمله بریم که جای هیچ شک و شبههای باقی نماند.
* محمدعلی محمدی قرهقانی، جامعهشناس و عضو هیات علمی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی