سعید جلیلی دقیقاً در نقطه مقابل پزشکیان است. به عنوان یک فرد دانا، قدرتمند و معجزهگر ظاهر میشود. قرار است مطابق یک «نقشه جامع و فراگیر یک جهان فرصت و یک ایران جهش» خلق کند.
نظم کلامی سعید جلیلی مملو از شوق به ایجاد امید فراگیر در سطح ملی است. این نظم کلامی در ادوار قبلی انتخابات هم ظاهر شده بود. اما مشاوران او نتوانستهاند بفهمند چرا این همه شوق و امید، در کلام باقی میماند و در واقعیت مادی ظهور پیدا نمیکند. چندانکه مردم سر از پا نشناسند و به سمت صندوقهای رای بدوند.
امید، شوقافکنی و خلق چشمانداز تازه در کلام سعید جلیلی، نیازمند یک قاب تازه است. جلیلی در قابی سخن میگوید که پیشترها عکسی دیگر در آن نهاده شده بود. عکسی که رنگ قدسی داشت. اینک قدسیت از جمال آن گرفته شده و در سخن جلیلی سکولار شده است.
آن قاب و عکس قدسی، از یک هدایتگر مقدس و متصل به منابع متعالی آغاز میشد. مقرر بود مردمان همه با یک صدا و رنگ واحد به صف شوند و به سمت تحصیل سعادتهای دنیوی و اخروی حرکت کنند. این موضع البته هیچگاه به رئیس جمهور ربط نداشت. قبل از جلیلی احمدینژاد بود که در موقعیت ریاست جمهوری مدعی چنین رهبری قدسی و فرهمند شد. خود را در هاله قدسی مییافت و مرتبط با امام زمان. خیال میکرد در موضعی هست که ملت ایران را یکصدا و یکرنگ به سمت تبدیل شدن به یک قدرت جهانی حرکت دهد و از حیث معنوی نیز مردمان را متعالی کند.
جلیلی گفتار احمدینژاد را از سویههای قدسیاش بیرون آورده است. به جای ادعای ارتباط با منابع قدسی، مدعی است نقطه جامع و بیبدیل دانش و تجربه است. جلیلی با این مدعاها در همان قاب کلامی ایدئولوژیک اما در بیانی سکولار شده سخن میگوید. در متن گفتاری جلیلی مردم همه باید به صف شوند، هدایت و راهبری این تنها مغز هوشمند را بپذیرند او که طی سالهای گذشته هزار متفکر و کارشناس و اهل فن را به خدمت گرفته است. دهها سفر کرده، وقت خود را صرف جلسات بیهوده نکرده و به دولتهای متعدد راهبردهای کارشناسانه داده است.
مردم همه باید یکصدا و یک رنگ، پشت سر این رهبر دانشمند و مجرب حرکت کنند تا دریایی از فرصتهای بر زمین مانده فعال شود و ایران جهش کند و عقب ماندگیهای سالیان متمادی طی یک مدت کوتاه جبران شود.
خوب است مشاوران جناب جلیلی به ایشان گوشزد کنند، سخنانش را در قابی به نمایش میگذارد که برانگیزاننده نیست. حتی رماننده هم هست. قابی که چارچوبش بر وجود یک هدایتگر همهچیزدان استوار شده، پیشاپیش سیاست را به یک نفر تقلیل داده و مردم را از فاعلیت سیاسی محروم کرده است.
جان و جوهر دورانی که در آن زندگی میکنیم، پذیرش فاعلیت سیاسی مردم است. آنکه همه چیز را میداند و برای همه مشکلات کشور برنامه از پیش طراحی شدهای در جیب دارد، پیشتر به جای همه مردم فکر کرده و تصمیمات خود را اخذ کرده است. برای مردم چه جایی خواهد ماند الا تبعیت و تسلیم. خوب است همراه با سکولار کردن آن کلام قدسی، فکری هم برای دمکراتیک کردن آن کنند.
این تحلیل بر اساس اولین فیلم تبلیغاتی ایشان نوشته شد که در روز سه شنبه ۲۲ خرداد ماه از شبکه اول منتشر شد.
تلگرام نویسنده