ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Thu, 14.03.2024, 13:45
آیا جنبش “زن زندگی آزادی” سرکوب شد؟

رحیم قمیشی

یک اصل مهم در علوم اجتماعی وجود دارد تحت عنوان “عدم امکان عقبگرد تحولات اجتماعی”.
شما می‌توانید شبیه کره شمالی، مردم را از دسترسی به اخبار جهانی و یا زندگی در دهکده جهانی منع کنید، اما اگر برای مدت کوتاهی مردم از این امکان و آگاهی بهره‌مند شدند، هرگز نمی‌توانید آنها را به دوران قبل از آن برگردانید.

در جریان جنبش دوم خرداد ۱۳۷۶، مردم پی بردند می‌شود به حاکمیت “نه” گفت و از انرژی اکثریت به خوبی استفاده کرد.
در جریان جنبش سبز ۱۳۸۸ مردم به حاکمیت اخطار دادند نمی‌تواند بدون پاسخگویی ادامه حیات بدهد. “رأی ما کو؟” به معنی آن بود که حاکمیت باید حقوق مردم را پاس بدارد.
در خیزش‌های سال‌های ۹۶ و ۹۸ پیام‌های مهمی به حاکمیت مخابره شد؛ ملتی که چیزی برای از دست دادن نداشته باشد، ظرف چند روز می‌تواند تمام معادلات قدرت را بهم بزند و فشارهای اقتصادی دقیقا مثل بمب ساعتی عمل می‌کنند.
هیچکدام از این اتفاقات و جریانات اجتماعی به عقب رانده نشدند، بلکه حاکمیت خود را به شکل متظاهرانه‌ و با فیگوری شکست نخورده‌، با تقاضاهای جریانات اجتماعی تا حدودی همراه کرد.
اما در سال ۱۴۰۱ اتفاق جدیدی افتاد.

“جنبش زن زندگی آزادی” با مرگ مهسا امینی در بازداشتگاه ارشاد توسط گشت ارشاد حکومتی. برای نخستین بار جنبش کمتر جنبه سلبی و مخالفت صرف با حاکمیت داشت و بیشتر معطوف به آینده و یا ایجابی بود.
برای نخستین بار حاکمیت نمی‌توانست فیگور همراهی با خواست مردم را بگیرد!
برای نخستین بار دختران پیشتاز حرکت اجتماعی شدند و نقش خود را بخوبی بازیافتند.
و برای نخستین بار تمام تئوری‌پردازان و روشنفکران، احزاب و رسانه‌های خارجی و حتی حاکمیت با تمام ابزارهای اطلاعاتی و امنیتی‌اش از ابعاد جنبش غافلگیر شدند.

طبیعی است هیچ جنبشی در برابر سرکوب خشن، اعدام و زندان معترضان، با همان تاکتیک اولیه (حضور خیابانی) ادامه نمی‌یابد. اما آیا تغییر تاکتیک جنبش به معنای نابودی و شکست آنست؟
این همان تصوری است که حاکمیت را دچار خطای راهبردی مهمی کرد و برگزاری انتخابات بی‌رمق و کنترل شده اسفند ۱۴۰۲ نشانه‌ای از آن بود.
تحلیل غلط حاکمیت از پتانسیل جنبش و نداشتن دیدگاه علمی جامعه‌شناسانه‌اش بزودی اثرات خود را نشان خواهد داد.

برمی‌گردیم به اصل مهم و نخستین بحث؛
حرکت‌های اجتماعی امکان بازگشت ندارند! تحولات مثبت در جامعه را نمی‌توان به گذشته برگرداند.
مردم از زندان رسته را نمی‌توان مجدداً زندان کرد!
این یک اصل اجتماعی علمی است و ربطی به ایران یا مردمی خاصی ندارد.
یا باید مدعی شویم جریان زن زندگی آزادی موجی احساسی و گذرا بوده است، شبیه تحلیل حاکمیت، و یا بپذیریم جنبشی ریشه‌دار و برای نخستین بار در ۴۵ سال گذشته، ایجابی بوده و خواهان تغییرات مثبت و عمیقی بوده است، در این صورت باید بپذیریم جنبش صرفا برای تغییر تاکتیک، مدتی دیده نمی‌شود، اما به‌شدت جریان دارد.

برای جلوگیری از طولانی شدن نوشته؛
آیا جمع شدن همیشگی گشت ارشاد
ایستادگی محکم زنان برابر تذکرات ناهیان از معروف
افزایش موج حق‌خواهی بانوان در کشور
بوجود آمدن جمع‌های شبکه‌ای در سراسر کشور
گرایش ساختار اکثر خانواده‌ها به خروج از مردسالاری
نظر مثبت اکثر ایرانیان به ایده جدایی دین از سیاست
و نهایتاً شجاعت مردم در ابراز نظر علنی‌شان مبنی بر ناکارآمدی اساسی سیستم جاری
همگی نشانه‌های واضحی است از اینکه جنبش حقیقی “زن زندگی آزادی” نه تنها عقب رانده نشده، بلکه در حال جذب فعالین سیاسی، احزاب و مردم عقب‌مانده از تحولات اجتماعی است.

به نظر می‌رسد سال آینده، و سال‌های پیش‌رو اخبار بسیار خوبی در انتظار مردم باشد، نه به عنوان یک پیشگویی یا طالع‌بینی، به اعتبار همت مردم ایران در همراهی با خواست‌های جنبش مترقی و نوین، به اعتبار نظریات علم جامعه‌شناسی، به اعتبار گسترش آگاهی در کشور، و مشاهده عمق پیدا کردن اهداف جنبش در لایه‌های مختلف اجتماعی.

جنبش‌های واقعی قابل سرکوب نیستند.
جنبش زن زندگی آزادی یک جنبش ایجابی و ریشه‌دار بوده، که امکان سرکوبش، در کوتاه مدت و با تهدید نیروهای امنیتی و سرکوب هرگز میسر نیست.
در آینده نه چندان دور، صحت این اصل، به اثبات خواهد رسید.


تلگرام نویسنده