انور خوجه، حاکم کمونیست آلبانی، مبتلا به بیماری بیگانههراسی بود(توضیحا این بیماری همیشه به تحکیم پایههای نظام دیکتاتوری منجر میشود و لذا بیماری سودمندی برای دیکتاتورهاست).
او در طول دوران چهل ساله حکومتش بر کشور فقیر آلبانی، مدام مردم را از حمله ارتشهای متجاوز امپریالیستی میترساند. کار جنون خوجه به آنجا کشید که دستور داد هر خانوادهای برای خودش یک سنگر بتونی چهارنفره بسازد. مجموعا حدود یک میلیون سنگر بتونی با هزینه گزاف در سراسر خاک کشور ساخته شد، آن هم در کشوری که کل جمعیتش چهار پنج میلیون نفر بیشتر نبود.
آلبانی عملا دور خودش دیواری کشیده بود و هیچ ارتباطی با جهان خارج نداشت. این رهبر دیوانه آلبانی را به منزویترین کشور جهان بدل کرده بود اما آن را «مستقلترین کشور جهان» مینامید و حتی داعیه پیشرفتهای علمی در ظل اندیشه های گهربار مارکس و انگلس را نیز داشت.
تنها کشور جهان که در قرن بیستم در خیابانهایش چراغ راهنمایی وجود نداشت تیرانا بود زیرا اکثر مردم هنوز با گاری اسبی تردد میکردند و ماشین شخصی وسیله بورژوایی تلقی میشد.
مردم این کشور تحت حاکمیت رهبر دیوانهاش به سومین کشور در جدول فقیرترین کشورهای جهان بدل شدند. خوجه عاقبت مرد بدون اینکه هیچ سرباز خارجیای پا در خاک آلبانی گذاشته باشد. اصولا نیازی هم به حمله خارجی نبود، دشمن اصلی مردم آلبانی خود خوجه بود.
او چنان بلایی به سر مردمش آورد که هیچ دشمن خارجیای قادر به انجام آن نبود. بقایای این سنگرهای بتونی هنوز در آلبانی دیده میشود. و طنز تاریخ اینکه بخشی از کمونیستهای ایرانی پیرو انور خوجه بودند و از جمله یاد دارم که مقاله مبسوط خوجه درباره «انقلاب ضد امپریالیستی بهمن پنجاه و هفت» و ستایش او از این انقلاب را همین گروهها به فارسی ترجمه و چاپ کردند.
باری، اگر میخواهید عمق جنون بیگانههراسی انور خوجه و دیگر نظرات مشعشع او را بهتر دریابید حتما این کتاب ها را بخوانید: “صحرای تاتارها”، “انور خوجه؛ مشت سرخ آهنین”، و مجموعه کتابهای داستانی اسماعیل کاداره.
تلگرام نویسنده