کمتر از سه ماه مانده به نمایشهای انتخاباتی مجلس اسلامی و محفل خبرگان، خامنهای در یک نمایش چهار پردهای، شکست سیاست خالص سازی ساده و حداکثری و جایگزینی آن با «خالص سازی پیچیده» را اعلام کرد.
پرده اول و مهمترین پرده نمایش، در ملاقات اعضای شورای نگهبان با خامنهای به صحنه آمد. به گزارش هممیهن، در این ملاقات خامنهای به این شورا دستور داد که با کنار گذاشتن فرمول آشنای «عدم احراز صلاحیت» چشمههای غربال را تا جایی گشاد کنند که کسی مثل پزشکیان هم بتواند از آن رد شود. اسم بردن از پزشکیان که از جمله اصلاحطلبان سرشناس، کمی شجاع و با سابقه وزارت بهداشت دولت دوم خاتمی است، نشان میدهد که در این دور بازی، لقمه چربی هم برای اصلاحطلبان زرد در نظر گرفته شده است تا در صورت ماندن در آغوش گرم نظام و ایفای نقش در گرم کردن تنور انتخابات، جایزه ورود به مجلس به اتفاق ایل و تبار، ماندن در کنار «سفره انقلاب» و ایفای نقش پا منبری خوانی را دریافت کنند.
پرده دوم نمایش با رجز خوانی علیاکبر ولایتی - مشاور خامنهای در سیاست خارجی - کلید خورد. ولایتی به اشاره آقا، در ارتباط با موضعگیری روسیه به نفع امارات، در ماجرای سه جزیره که بیسابقه هم نبود، زبان به شکوه و شکایت گشود و چراغ اول، در تظاهر به فاصلهگیری از روسیه پوتین را روشن کرد. بعد از او قالیباف و جماعتی از مداحان به سخن در آمدند و سرانجام حسین شریعتمداری که هنوز به عنوان نماینده خامنهای در کیهان به دروغپردازی و رجزخوانی مشغول است و در ستایش از روسیه و پوتین تا کنون هیچ کم نگذاشته بود، به صدا در آمد که روسیه دارد به جیم الف خیانت میکند! گرچه این رجز خوانیها میتواند به مسائل منطقه و فشارهای روسیه برای پایان دادن به اقدامات حوثیها در باب المندب هم مربوط باشد، اما مصرف داخلی هم دارد و حضرات قصد دارند که با به تن کردن پوستین ملیگرایی، نقش گربه عابد و مسلمان را بازی کنند، هم دل ناسیونالیست را بدست آورند و هم حربه اتهام روسوفیلی را از رسانههای خارج از کشور بگیرند و خود را حافظ پیگیر و بیگذشت منافع ملی و تمامیت ارضی جا بزنند.
پرده سوم نمایش در برنامه شب یلدای «سیمای میلی» به صحنه آمد و ملیجکهای آقا تمام شب را با برنامههای بشکن و بالا بنداز اسلامی پر کردند تا فصل آغاز شارلاتانیسم انتخاباتی و نشان دادن در باغ سبز را اعلام کنند.
و سرانجام در پرده چهارم، روحانی، آدمفروشی که در ۹۶ بزرگترین خیانت را به رای دهندگان و بزرگترین خدمت را به نظام مرتکب شده بود، در نقش «چانه زن» به میدان آمد که اگر لقمه من به اندازه کافی چرب نباشد، چندان خوش و ریز نخواهم رقصید.
با این نمایش، روشن شده است که خامنهای قصد ادامه سیاست خالصسازی به شیوه تا کنونی را ندارد و میداند که این سیاست، دیگر قابل دوام نیست. در عینحال، او نه میتواند و نه میخواهد که بر آن نقطه پایانی بگذارد. او به دنبال رنگ کردن گنجشک خالصسازی با رنگ زرد اصلاحطلبانی است که از اصلاحطلبی تنها نامی را یدک میکشند و دستشان همیشه در کاسه حکومت دزد سالار بوده است. این جماعت میدانند که دیگر هیچ آبرویی در میان مردم ندارند و با عدم شرکت در انتخابات هم موفق به کسب هیچ اعتبار و آبرویی نخواهند شد. آنها خود غرق در فسادند و چه در مجلس و در بیرون آن، همواره ریزهخوار سفره نظام و ولینعمت خود بودهاند و خواهند بود. در مقابل، اصلاحطلبان صادقی که به همراهی با «گذار طلبان» روی آوردهاند، درک میکنند که بدون تغییرات ساختاری معنیدار، با ورود به انتخابات، به هیزمکش جهنم و مشاطهگر چهره کریه مافیا بدل خواهند شد. آنها میفهمند که برای کسب مجدد اعتبار در میان مردم باید هزینههای ناشی از «نه گفتن» را تحمل کنند.
قطعا تلاش برای گرم کردن تنور انتخابات، هزینههایی را هم روی دست نظام خواهد گذاشت و فرصتی را فراهم میآورد که گذار طلبان، بویژه در داخل کشور، بتوانند تا حدودی حرف بزنند و صدایشان را به گوش مردم برسانند.
بازی تازه خامنهای، آقای خاتمی را هم در موقعیت آزمون تازهای قرار خواهد داد. آیا او به بیانیه ۱۵ مادهای خود وفادار میماند و یا بار دیگر از روستای دور افتاده دیگری سر در خواهد آورد؟
فیسبوک نویسنده