ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Mon, 20.11.2023, 21:36
«آن مرد با اره‌برقی آمد...»

مهدی تدینی

طبیعی است مردمی که گرفتار تورم ۹۵ درصدی‌اند، معیار اصلی‌شان در انتخابات مسائل اقتصادی است و اگر این پیش‌فرض را بپذیریم باید با حیرت گفت در آرژانتین شگفتی بزرگی رخ داده است: کسی که با صدایی رسا و خشن علیه «عدالت اجتماعی» سخن می‌گوید، کسی که به آزادترین نوع سرمایه‌داری باور دارد، کسی که حتی بانک‌ مرکزی را می‌خواهد جمع کند، کسی که معتقد است دولت باید کاسه و کوزه‌اش را جمع کند و در امور اجتماعی دخالت نکند... آری، آری! چنین کسی با رأیی قاطع رئیس‌جمهور شده است.

پس‌گرفتن قدرت از ایدۀ «عدالت اجتماعی» که تخصص بالایی در ریختن انواع اشک برای گروه‌های مختلف جامعه دارد، بسیار کار دشواری است؛ فقط زمانی چنین اختری در افق یک ملت پدیدار می‌شود که فریب و فلاکت نهفته در پس مفهوم «عدالت اجتماعی» بر اُسطرلاب آن مردم نمایان شده باشد دست‌کم لازم است آن مردم فهمیده باشند مفهوم «عدالت اجتماعی» برخلاف ظاهر فریبنده‌اش، باطن گزنده‌ای دارد و باید با بدگمانی به آن نگاه کرد.

امروز روزی تاریخی رقم خورد نه فقط برای آرژانتین، بلکه برای آمریکای جنوبی. خاویر میلی با اختلافی فاحش رقیبِ پِرونیست خود را شکست داد. از وقتی بساط دیکتاتوری نظامی در آرژانتین در دهۀ هشتاد جمع شد، پِرونیسم دوباره قدرت گرفت. در بیست سال اخیر سهم اصلی قدرت دست پِرونیست‌ها بوده است. «پِرونیسم» قوی‌ترین جریان سیاسی در آرژانتین از سال ۱۹۴۵ تا به امروز بوده است و نام آن از خوان پِرون گرفته شده است؛ دولتمردی که بیشترین شباهت را به فاشیست‌های نرمخو داشت (آری، نوعی فاشیسم نرمخو هم در تاریخ داشته‌ایم).

فاشیسمِ پرونی مدعی راه سوم بود. البته همۀ فاشیست‌ها مدعی راه سومند؛ راهی بین سوسیالیسم و کاپیتالیسم که البته سرابی بیش نیست. برای این راه سوم، دولت باید دست به مداخلات گسترده بزند؛ تصدی‌گری کند؛ بوروکراسی بپرورد؛ از این بگیرد و به آن بدهد؛ این را محدود کند و به آن دیگری جهت بدهد... در یک کلام: به هر سو شاخه و ریشه بداوند. به دلیل همین ادعای «راه‌سوم بودن» است که در فاشیسم هم عناصر چپ را می‌بینید و هم عناصر راست؛ البته فاشیسم هم با فاشیسم فرق دارد؛ اما توده‌گرایی چپ یا چپ‌نما همیشه در فاشیسم بوده است. آن «سوسیالیسمِ» نشسته در عنوان «ناسیونال‌سوسیالیسم» همه‌اش «فریب» نبود؛ محتواهایی غیرمارکسیستی هم داشت. فاشیسم ایتالیا هم که رهبرش از اعاظمِ سوسیالیسم ایتالیا بود و نزدیکی فراوانی با سندیکالیسم داشت. بیزارم از اینکه با پراکندن «ایسم» نوشته را ایسم‌آجین کنم؛ منتها گاه ناچارم. پس بگذریم و قصه را سخت نکنم.

پرونیسم همیشه منادی عدالت اجتماعی بود. در دهه‌های اخیر هم «حزب عدالت‌گرا» پایگاه اصلی پرونیسم بوده است. دولت هم دست پرونیست‌های عدالت‌گرا بوده است؛ شاخص‌ترینشان خانم و آقای کیرشنر که از ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۵ سه دوره رئیس‌جمهور بودند. رئیس‌جمهور پیشین، آلبرتو فرناندز هم که از ۲۰۱۹ رئیس دولت بود پرونیست بود. رقیب میلی در انتخابات امروز، سرخیو ماسا هم بله؛ پرونیست بود. نظرسنجی‌ها چندان پیروزی خاویر میلی را نشان نمی‌دادند، اما نتیجه حکایت از پیروزی قاطع او دارد. پس اینک برویم سراغ آقای خاویر...

خاویر میلی از جمله کسانی است که از کسب‌وکار و دنیای تجارت آزاد وارد سیاست شده است. مقایسۀ او با ترامپ و بولسونارو دست‌کم از جهت سواد اقتصادی دقیق نیست. میلی سواد دانشگاهی اقتصاد دارد و تخصصش امور مالی است. او در شرکت MÁXIMA AFJP که یک شرکت خصوصی در امور بیمۀ مستمری است، اقتصاددان ارشد بوده است؛ و نیز در شرکت ESTUDIO BRODA که یک شرکت مشاورۀ امور مالی بود، کار کرده است. اما بیش از همه در «شرکت هواپیمایی امریکا» کار کرده است؛ بزرگ‌ترین شرکت مدیریت فرودگاهی جهان که متعلق به ادواردو اِرنکیان است؛ میلیاردر ارمنی‌تبار آرژانتین. خاویر میلی وقتی در چنین جایگاهی بود شروع کرد به انتقاد از دولت‌های پیشین و این انتقادات سکویی شد برای پرتاب او به مجلس در سال ۲۰۲۱، در ائتلاف «آزادی به پیش».

بگذارید فهرستی از دیدگاه‌های خاویر را مرور کنیم:

ــ دولت فقط باید در حوزه‌های امنیت و دادگستری مسئولیت داشته باشد (دیدگاه پایه‌ای مکتب اتریش و لیبرتارین‌ها)
ــ مخالفت با برقراری مالیات جدید
ــ برچیدن بانک مرکزی.
ــ برچیدن نظارت‌ها بر مبادلات سرمایه
ــ آزادی‌سازی دارو (به معنای دراگ؛ داروهای مخدر)
ــ آزادسازی مالکیت اسلحه
ــ خصوصی‌سازی آموزش
ــ نظارت بیشتر بر مهاجرت (آرژانتین یکی از مهاجرپذیرترین کشورهاست. میلی گفته است اجازۀ مهاجرت به افرادی که سابقۀ جزائی دارند نخواهد داد و مهاجران سابقه‌دار را هم اخراج خواهد کرد. همچنین محدود کردن امکانات آموزشی و بهداشتی رایگان برای مهاجران)
ــ برابری جنسیتی در ازدواج (خود او طرفدار روابط آزاد است؛ یعنی زندگی مشترک بدون ازدواج)
ــ مخالفت رادیکال با سقط‌جنین
ــ مخالف تربیت جنسی در مدارس (و از آنجا که جریان‌های پروگرسیو «مترقی» را نقاب مارکسیسم می‌داند، گفته است وزرات امور زنان و مؤسسۀ رفع تبعیض، بیگانه‌ستیزی و نژادپرستی را برخواهد چید. البته آرژانتین هم سفرۀ رنگینی از انواع وزارتخانه‌ها دارد: وزارت کار عمومی، وزارت علم و تکنولوژی و نوآوری، وزارت توسعۀ اجتماعی...)
ــ او ادعای تغییر آب‌وهوایی به دلیل مداخلۀ انسان را «دروغ سوسیالیسم» می‌داند
ــ مخالف «سیستم حاکم» و کاستِ سیاسی حاکم که از سیاستمدارانی «انگل‌وار و بی‌خاصیت» تشکیل شده که هیچ‌گاه کار نکرده‌اند.
ــ مخالف چیزی است که «مارکسیسم فرهنگی» نامیده می‌شود
ــ او خود را کاتولیک می‌داند، اما مخالف اقتدار کلیسای کاتولیک است.

با چنین اوصافی می‌توان او را دولتمردی ضد هر گونه چپ دانست؛ در اقتصاد آنارکوکاپیتالیست و لیبرتارین، و در فرهنگ محافظه‌کار (چه‌بسا از نوع محافظه‌کار انقلابی). اما یک چیز روشن است: مواضع خاویر میلی ضد مفهوم عدالت اجتماعی است؛ ضدِ هر گونه دولت‌گرایی است؛ ضد زعامت فرهنگی و اجتماعی دولت است. این شعارها یعنی دست دولت در امور اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باید کوتاه شود. چنین رویکردی روح پرون را در گور می‌لرزاند و نیز تن‌وبدن همۀ دولت‌گرایانِ چپ و راست را.

با توجه به زبان تند و بی‌لفافۀ میلی، می‌توان گفت رأی‌دهندگان آگاهانه به این سیاست‌ها رأی داده‌اند، زیرا خود را گرفتار سراب می‌بینند. اگر بخشی از مردم آرژانتین واقعاً یعنی با تحلیل و نگاه عقلانی، و نه به عنوان یک واکنش احساسی به حلقۀ سیاستمداران قبلی به این جمع‎بندی رسیده باشند که دولت دردی دوا نمی‌کند و فقط دردی بر درد کهنه می‌ریزد، از فریب دولت‌گرایی عبور کرده‌اند؛ فریبی که بزرگ‌ترین تلۀ قرن بیستم تا به امروز بوده است.

تلگرام نویسنده