رونالدو در تهران حضور یافت، نه در ترکیب یک تیم اروپایی، بلکه در قالب تیم النصر عربستان.
کشوری که تا همین اواخر به عنوان محافظەکارترین کشور مسلمان و اصلی ترین مدافع راست کیشی دینی شناخته میشد.
عزم بن سلمان برای بنای اقتصادی بدون نفت و فوق پیشرفته و خلق هویتی ملی کە سهم مذهب در آن کمتر باشد، رونالدو را به ریاض آورده است.
“صلح چینی” ایران و عربستان هم امکان حضور این ابرستاره را در تهران فراهم آورد و صحنەهای مهیج امروز را آفرید.
دویدن مردم مشتاق دنبال اتوبوس و فتح هتل اسپیناس، از معدود هتلهای پنج ستارەی ساختە شدە در تهران پس از انقلاب از تصاویر ماندگاری هستند که حال و احوال این روزها را روایت میکنند.
هتلها و تورنمنتهای ورزشی از قضا نشانەهای رونق اقتصادیند و فقر در این حوزەها نمایانگر کسادی اقتصاد و انزوای جهانی آنست.
سولژنیتسین ناراضی معروف روس در اواسط دهەی هفتاد نامەای پیشگویانە به زمامداران شوروی با این مضمون نوشت.
...کمونیسم یک ایدئلولوژی اروپایی است که در زادگاهش آن را جدی نگرفتند. اما اینک دو دهه است که ما با چینیها بر سر حقانیت ایدئولوژیک و این که خلوص عقیده و راست کیشی کدام بیشتر است، درگیر یک رقابت مرگباریم.
وقتش رسیده این عطیه را به چینیها پیش کش کنید و بگذارید چند صباحی هم آنها دلشان را خوش کنند و میهن مادر جهان سوسیالیسم شوند!
تا اینجا هم برای ما زیادی است، جای آن به توسعه کشور و رفاه مردم و آبادانی سیبری بپردازید...
رقابت ایران و عربستان بر سر رهبری جهان اسلام و نفوذ در خاورمیانه، یادآور منازعەی چین و روسیه بر سر ایدئولوژی و ژئوپولتیک در دهەهای پایانی قرن بیست است.
نسخەی اوریجینال اسلام سیاسی به مثابەی برساختەای مدرن در اصل یک ایدئولوژی مصری است که بعدها در ایران و عربستان صورت بندیهای تازەای پیدا کرد.
مخاطب سولژنیتسین مقامات شوروی بودند، اما شگفتا چینیهایی که روسها را مرتد و خائن به آرمان کمونیسم میدانستند، ناگهان به خود آمده و پند او را آویزەی گوش نمودند.
داستان این بود که کمونیستهای چینی از سال ۱۹۷۸ عملا ایدئولوژی را کنار نهادند و تمام وقت به اقتصاد پرداختند و از سرنوشت شوم شوروی در امان ماندند.
اکنون معلوم نیست کدام روشنفکر اصلاح طلب یا فن سالار خردمند زیر عبای بن سلمان رفته و مجابش کرده که رهبری جهان اسلام و پرچمداری اسلام سیاسی را به ایران بسپارد.
و بجای حمایت از جیش الاسلام در جنگ سوریه مشغول ساختن شهر نیوم و میزبانی از رونالدو و مسی و کریم بنزما گردد!
هر که بوده کار و کاسبی خوبی یاد ولیعهد جاه طلب و بلندپرواز داده است.
توسعەی اقتصادی به تنهایی نسخەی نجات بخش عربستان و احیاگر ساختار سیاسی غیردمکراتیک آن نیست.
اما مانند تجربەی شرق آسیا حتما از پس توسعه و افزایش ثروت عمومی، دمکراسی هم خواهد آمد.
مهم آنست که اکنون خلیج فارس به یک کانون مهم اقتصاد جهان و پیشانی خاورمیانەی جدید تیدیل شده است.
رونالدو، آرامکو، خطوط هوایی قطر و امارات، جاذبەهای سحرانگیز دوبی و ...از مظاهر این دنیای جدید هستند.
عربهایی که زمانی با شعار “ثورة ثورة حتی النصر” در ما شور انقلاب و مبارزه بر میانگیختند، امروز “النصر”شان را با ستارەهای جهان فوتبال میرایند و فتح و نصرتشان را در بانک داری و تجارت و خرید باشگاهها و سوپرلیگها مییابند.
کانال تلگرام شارنامه