چند سالی است که نوحهخوانیهای مردم یزد در شبکههای اجتماعی سروصدا برپا کرده و مورد استقبال جامعه قرار گرفته است. نوحههایی که پا به عرصه انتقاد سیاسی نهاده و از آسیبهای یک جامعه دینی سخن به میان آوردهاند. در حالی که تا کنون بحث از آلوده شدن عزاداریها به مداحیهای لسآنجلسی بود، گویا از این به بعد باید منتظر رادیکالیزه شدن هر چه بیشتر این عرصه باشیم. از همین رو به نظر میرسد شکلگیری این سبک جدید از نوحهخوانی میتواند حاوی نشانهها و پیامهایی از تحولات جامعه باشند:
بیان آسیبهای جامعه دینی به آموزههای عصر مشروطه باز میگردد. در دوران قبل و بعد از انقلاب اسلامی هم روشنفکران دینی از اهمیت پالایش جامعه دینی از این آفات سخن به میان آورده بودند. تلاشهایی که البته با مخالفت شدید برخی از روحانیون مواجه شده و نتوانست به گفتمان غالب کشور تبدیل شود. به نظر میرسد هم اکنون افول سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی جامعه نسبت به خوانش رسمی از دین، آن چنان برخی از دینداران را بیتاب کرده که لاجرم آنها را به سوی واگویه کردن دردهایهای خود در قالب چنین نوحههایی سوق داده است!
یکی از کارکردهای مهم دین پشتیبانی از اخلاق در میان دینداران است. از همین رو در شرایط عادی میتوان انتظار داشت که هر چه جامعه دینیتر باشد به طور طبیعی اخلاقیتر نیز خواهد بود. اما واقعیت موجود در ایران امروز از حضور پررنگ اخلاق در مناسبات اجتماعی حکایت نمیکند! وجود مظاهری از ریاکاری، نفاق و تظاهر، در کنار رشد فزاینده خرافهگرایی و قشرینگری که حتی میتوان جلوههایی از آن را در برخی از برنامههای صداوسیما نیز مشاهده کرد بر سقوط سرمایه دینی، دینگریزی و اخلاقستیزی به ویژه در بخشی از جمعیت جوان کشور افزوده است. در چنین وضعیتی رادیکالیزه شدن بخشی از فضاهای عزاداری در واکنش به چنین آسیبهایی در جامعه دینی اجتنابناپذیر به نظر میرسد!
در حالی که جامعه ایران با رقم زدن سه نهضت انقلابی در طول یکصد سال، پویایی فوق العادهای از خود نشان داده است، در سالهای اخیر نشانههای نگرانکنندهای از وجود کرختی و بیحسی در قبال رشد فزاینده فساد، خشونت و تضییع حقوق شهروندی در جامعه مشاهده میشود. در چنین فضایی از ناامیدی که برخی از آن به “فرسایش تمدنی” ایران زمین تعبیر کردهاند، استقبال گسترده جامعه از نوحهخوانیهای رادیکال در شهرهایی مانند یزد میتواند نشانه امیدبخشی از زنده بودن جامعه تلقی شود. پدیدهای که میتواند به عنوان پژواک یافتن خوانشی اصیل از دین قلمداد شده و پشتوانهای نوین برای احیای اخلاق اسلامی و انسانی در جامعه ایران محسوب شود!
نکته پایانی: بدترین مواجهه با پدیدهای مانند نوحهخوانیهای یزد میتواند ایجاد محدودیت و اعمال سانسور در متن نوحهها یا حرکت به سوی استحاله چنین حرکتهای احیاگرانهای باشد. اقدامی که میتواند موجب افزایش سرعت فرسایش جامعه ایرانی و رها شدن آن در برهوتی از پریشانی، ناامیدی و بیپناهی باشد!
تلگرام نویسنده