روزنامهنگار
روسیه در اقدامی عجیب در نشست دیروز با اعضای شورای همکاری خلیج فارس از مطرح شدن ادعاهای واهی امارات متحده عربی در مورد مالکیت بر جزایر سه گانه خلیج فارس در محاکم بینالمللی از جمله دادگاه لاهه حمایت کرد.
این بازهم نشانهای است از نادرست بودن سیاست نگاه به شرق که جز ضرر و آفت چیزی برای ما ندارد.
* چرا نگاه به شرق انتخاب شد؟
با این سیاست قرار بود کمی از فشار غرب کاسته شود. مثلا به غرب گفته شود حالا که شما به ما نیروگاه اتمی نمیدهید ما از شرق میگیریم اگر شما تحریم میکنید ما از شرق کمک میگیریم. اگر شما پرونده ایران را به شورای امنیت میبرید ما با کمک شرق آن را وتو میکنیم.
* اما در عمل چه اتفاقی افتاد؟
اینکه شرق هیچ قدرتی ندارد و یا دست کم قدرتش را برای ایران به کار نمیگیرد.
* چرا؟
چون ما به سمت موازنهسازی با شرق نرفتیم بلکه خود را انداختیم به دامان شرق. شرق هم ما را نمیخواهد اما قبلا ما یکبار سیاست موفقیتآمیز
نگاه به شرق را آزمودیم.
* چه وقت؟
پیش از انقلاب، در مقطعی شاه تصمیم گرفت سیاست نزدیکی به شرق یا همان سیاست ایجاد موازنه با شرق را دنبال کند. بر اساس این سیاست اقدام به سفر به مسکو کرد و پس از آن نیز چندین قرارداد بین ایران و شوروی امضا شد که از جمله آن قرارداد گاز، قرارداد نظامی و مهمتر از همه قرارداد فولاد بود
پس از این بود که تمام موانع انتقال تکنولوژی بین ایران و غرب برداشته شد چرا که غرب به این نتیجه رسید برای نگاه داشتن ایران در اردوگاه غرب، نیازهای تکنولوژیک ایران را برآورده کند.
* اما حالا...
سیاست نگاه به شرق ما در واقع باید به عنوان برنامه افتادن به دامان شرق ارزیابی شود. چرا که بطور تاریخی، تنها زمانی دیپلماسی ما موفق بود که در واقع همان نه شرقی و نه غربی باشد. ما باید بتوانیم بین این دو بازی کنیم تا بتوانیم از غرب بیشترین امتیاز را بگیریم.
سیاست افتادن به دامان شرق، یعنی چیزی که اکنون دنبال میشود چیزی جز ضرر و آفت برای ما نیست. چنانچه میبینیم اکنون هر از گاهی از هر دو خنجر میخوریم. دیروز روسیه از ادعای مالکیت امارات بر جزایر سه گانه حمایت کرد پارسال هم چین.
اما در مقطع کوتاهی در زمان برجام ما توانستیم کمی همین سیاست موازنهسازی را دنبال کنیم. یاد حرفهای محمدجواد ظریف بیفتیم که میگفت ما در خلال برجام بیشترین ضربه را از روسیه خوردیم.
البته گرفتن امتیاز از چین و روسیه مبتنی بر روابط منطقی و نه خصمانه با غرب است. از همین روست که باید خیالمان را جمع کنیم و بدانیم که آبی از قرارداد ۲۵ ساله با چین و قرارداد ۲۵ ساله با روسیه و همچنین موافقتنامه شانگهای گرم نخواهد شد و این دو کشور استعمارگرتر از آمریکا و اروپا هستند.
اکنون چین کالاهای خود را مستقیما به ایران نمیفروشد بلکه آنها را به امارات ارسال کرده و ما از امارات وارد میکنیم.
همینطور روسیه با توجه به این سطح از کمک ایران به روسها در جنگ با اوکراین که ایران را تا مرز شورای امنیت برد اما از انتقال تکنوِلوژی خود به ایران خودداری میکنند.
- به راستی جرا روسها در زمینه ساخت موتور هواپیما، ساخت تانک، ساخت موشک و... به ایران کمک نمیکنند.
- چرا روسها هنوز هواپیمای جنگنده سوخو ۳۵ را به ایران تحویل ندادهاند؟
- چرا روسها با تکنولوژی های حتی متوسط تر به ایدان کمک نمیکنند؟
این نشان میدهد رابطه حکومت ایران با روسیه یک رابطه یکطرفه است. عشق یکسره مایه دردسره.
روسها فقط یکبار بدون دردسر به ایران حدود ۱۰ میلیارد دلار اسلحه فروختند که توافقی بود بین گورباچف و هاشمی رفسنجانی. همچنین روسها پس از سالهای سال سپری شدن از زمان قرارداد تسلیحاتی با ایران تنها پس از چراغ سبز آمریکا به ایران اس ۳۰۰ دادند.
روسها سالهاست که از اجرای قرارداد سوخو ۳۵ و تحویل آنها به ایران طفره میروند. هرگاه ایران به روسها اعتراض میکند آنها که خوب مقامهای ایران را شناختهاند گزارشی در چند رسانه روسی منتشر میکنند مبنی بر اینکه ایران در خط مقدم مبارزه با آمریکای جهانخوار است و به زودی پیروز خواهد شد و یا گزارش منتشر میکنند که ایران در مسیر ابرقدرت شدن است. و اینها برای حکومت ما سندی میشود که ادعا کنند راه ما درست است. حال آنکه نیست.
روسیه و چین برسر عضویت ایران در پیمان شانگهای سروصدای زیادی حال آنکه این پیمان شانگهای حتی اندازه پیمان اکو هم به ایران کمک نخواهد کرد. و نیز یادمان باشد روسیه و چین ضربه هایی به ایران زدند که آمریکا هیجگاه نزد.
نمونهاش اینکه آمریکا هیچگاه از ادعای امارات حمایت نکرد و هیچ بیانیه مشترکی با امارات و شورای همکاری خلیج فارس در حمایت از ادعای امارات منتشر نکرد.
تلگرام نویسنده