ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Thu, 06.04.2023, 18:06
چرا باید فیلم برادران لیلا را دید؟

محسن جلال‌پور

دیدن فیلم «برادران لیلا» به کارگردانی «سعید روستایی» برای سیاستگذاران عرصه اقتصاد و دیپلماسی درس‌های بسیار دارد. همچنین اقتصاددانان هم باید این فیلم را ببینند چرا که جزو معدود فیلم‌های ایرانی است که آثار اجتماعی سیاست‌های غلط اقتصادی و «دیپلماسی تهاجمی» یک دهه گذشته را به خوبی به تصویر کشیده است.

فیلم به شدت نمادین است و به گونه‌ای ساخته شده که می‌شود از آن برداشت‌های سیاسی هم داشت. اما من از نمادهای فیلم عبور می‌کنم و به‌طور خاص روی جنبه اقتصادی‌اش متمرکز می‌شوم.

شرایط اقتصادی کشور به گونه‌ای است که بخش قابل توجهی از افراد فاقد شغل هستند و چشم‌اندازی هم برای پایان دوره بیکاری خود ندارند. بخش دیگری هم که شاغل هستند، درآمدشان کفاف حداقل‌های زندگی را نمی‌دهد. بخش دیگری از جامعه هم که بیکار نیستند و فعلاً وضعیت بدی ندارند، در ترس دائم برای از دست دادن قدرت خرید خود در آینده هستند. همه اینها را می‌توان در فیلم برادران لیلا به وضوح دید و به همین دلیل معتقدم، این فیلم کلکسیونی از دردها و زخم‌های اقتصادی جامعه امروز ایران است.

لیلا که در بخش اداری یک مجتمع تجاری کار می‌کند و برادر بزرگ‌ترش که نگهبان و نظافتچی توالت‌های همین مجتمع است، مطلع می‌شوند که قرار است مغازه‌ای در محل توالت عمومی‌های این پاساژ احداث شود. آنها تلاش می‌کنند تا برادران خود را متقاعد به پیش‌خرید غرفه در دست احداث کنند. خانواده لیلا به معنای واقعی غرق در بحران اقتصادی است؛ پرویز از طریق نظافت توالت عمومی‌های مجتمع زندگی را می‌گذراند و فردی همیشه بدهکار است. منوچهر گرفتار فعالیت‌های کلاهبرداری شده و همه دارایی‌هایش را از دست داده است، علیرضا که در یک کارخانه کار می‌کرده، به تازگی بیکار شده و فرهاد هم مسافرکشی می‌کند. لیلا امیدوار است برادرانش را متقاعد به خرید مغازه کند و تصورش این است که با این کار می‌تواند خانواده خود را از بدبختی نجات دهد. اما پدر خانواده که به سنت‌های خانوادگی خود وفادار است، وضعیت بحرانی فرزندان خود را درک نمی‌کند و تصمیم می‌گیرد برای به دست آوردن عنوان «بزرگ خاندان» سکه‌های پس‌اندازش را به جای کمک به فرزندانش، در یک مراسم عروسی به نوه پسرعمویش اهدا کند. این تصمیم که با چند دروغ مصلحتی همراه است، او را در برابر فرزندانش قرار می‌دهد.

سال‌های طولانی است که اقتصاددانان درباره آثار زیان‌بار رویکردهای سیاسی و دیپلماسی کشور سخن می‌گویند و نسبت به سیاست‌هایی که هر روز مردم بیشتری را در تله فقر گرفتار می‌کند هشدار می‌دهند. متهم اصلی این وضعیت، سیاستمدارانی هستند که بر تنور تنش‌های داخلی و بین‌المللی می‌دمند و هر روز خانواده‌های بیشتری را در موقعیت خانواده لیلا قرار می‌دهند.

وقایع تلخی که در خانواده لیلا می‌بینیم، قطعاً در خیلی از خانواده‌های ایرانی هم تجربه شده است. پدرانی که حق خود می‌دانند آن‌طور که می‌خواهند درباره پس‌انداز خود تصمیم گیرند اما در برابر استیصال فرزندان بیکار و بی‌پول خود قرار می‌گیرند. فرزندانی که قربانی سیاست‌های غلط اقتصادی و دیپلماسی تهاجمی شده‌اند. نسلی که از زمان تولد، ناچار به تحمل تورم بوده و سال‌های کمی طعم رشد اقتصاد را چشیده است. نسلی که درآمد سرانه‌اش مدام رو به کاهش است و هر روز بیشتر از دیروز در تله فقر دست‌وپا می‌زند. از این جهت فیلم برادران لیلا اثری منحصربه‌فرد و خاص است که آثار اجتماعی سیاست‌های غلط اقتصادی را به شکلی واقعی به تصویر کشیده است. نقدهای زیادی بر این فیلم نوشته شده است؛ برخی فیلم را سیاه‌نمایی علیه خانواده می‌دانند، برخی آن را سیاسی توصیف می‌کنند و برخی آن را اثری ضعیف‌تر از دیگر ساخته‌های کارگردان می‌دانند. در مقابل، برخی به استقبال فیلم رفته‌اند و آن را بازتابی از وضعیت امروز جامعه ایران تلقی کرده‌اند. هرچه هست، فیلم برادران لیلا را می‌توان آینه تمام‌نمای سیاستگذاری غلط اقتصادی در جامعه امروز ایران دانست.

یکی از نقدهایی که درباره فیلم برادران لیلا نوشته شده این است که وضعیت خانواده و اقتصاد کشور را با اغراق به تصویر کشیده است. من منتقد سینما نیستم اما اقتصاد هم مثل ادبیات و سینما نیست که دستش برای اغراق در توصیف وضعیت‌های مختلف باز باشد؛ اقتصاد با شاخص‌ها سر و کار دارد و شاخص‌ها می‌گویند در سال‌های گذشته تورم وارد کانال ۴۰ و ۵۰ درصدی شده و رشد اقتصاد ناچیز بوده است. در نتیجه به طور پیوسته رفاه جامعه و پس‌انداز ملی از دست رفته و درآمد سرانه ایرانیان در سطحی پایین‌تر از کشورهایی مثل مراکش و تونس و بولیوی قرار گرفته است.