ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sun, 12.03.2023, 23:09
منشور و جنبش

مرتضی ملک

انتشار منشور مهسا یک گام مثبت و یک دستاورد خوب برای جنبش و اپوزیسیون دموکراتیک خارج از کشور است. این منشور ظرفیت و کیفیت لازم و حداقلی برای اجماع و شکل دادن به یک نیروی سیاسی مدافع و موثر جنبش زن، زندگی و آزادی در خارج کشور را داراست.‌ برآمد گسترده و نیرومند جنبش ایرانیان مهاجر و تبعیدی در شاخص ترین جلوه‌های خود نشان داد که همراه خواست‌ها و شعارهای انقلاب مردم ایران و خود بخشی از است.

محتوای اصلی منشور مهسا نیز با خواست‌ها و روح این جنبش مطابق است. ارکان اصلی این منشور بر ارزش‌هایی چون آزادی، دموکراسی، سکولاریسم، پلورالیسم و عدم تمرکز قدرت استوار است.‌ این ارزش‌ها برای حمایت و همراه شدن با یک حرکت دموکراتیک کفایت می‌کند. اکتفا به این حداقل به معنای اجتناب از تکامل منشور و انتقاد به ضعف‌ها و کمبود‌های آن نیست. اما آنچه به اهمیت این حرکت می‌افزاید، نه فقط خود منشور بلکه شرایط تاریخی و سیاسی موجود، نیروهای اجتماعی فعلیت یافته، نسل تازه کنشگران سیاسی مدنی و رهبران نمادین است،

بطور خلاصه جنبش حمایتگر خارج کشور در شرایط تاریخی بی‌نظیری قرار گرفته که برای برداشتن هر گام نو و امتحان هر ابتکار تازه در حوزه عمل و عرصه نظر باید به کلیت این شرایط جدید توجه کند. تمامی تلاش‌های تاکنونی جنبش اپوزیسیون خارج کشور در دهه‌های گذشته جز دوره کوتاه جنبش هشتاد و هشت برای ایجاد یک کانون یا اتحادیه موثر سیاسی در محدوده نیروهای باقی مانده و شکست خورده از دوره انقلاب و در شرایط عقب نشینی و رکود سیاسی انجام گرفته. حال آنکه اکنون جنبش در موضع تعرض است و نیروهای جوان و جدیدی را وارد میدان فعالیت سیاسی کرده است.

اپوزیسیون خارج کشور در شرایط نو و آزمون بکلی تازه‌ای قرار گرفته است. در شرایط پر تلاطم سیاسی و اجتماعی و موقعیت عدم تعیین. تغییر شدید مواضع سیاسی و تغییر دایمی مناسبات نیروها. ضرورت طرح شدن تدوین منشورها نیز خود بازتاب همین تحولات سریع و گیج‌کننده است. جنبش نیاز دارد برای متعادل کردن و تحت کنترل در آوردن تغییرات و داشتن تعریف روشنی از جایگاه نیروها و تثبیت مناسبات سیاسی، نقشه معین و پلاتفرم قابل شناسایی طراحی کند. در چنین شرایطی برخلاف شرایط عادی و تثبیت شده، توجهات نباید فقط بر متن برنامه‌ها و منشورها متمرکز شود بلکه همان‌قدر مهم است که کل جنبش و تحولات آن مد نظر باشد.‌

اپوزیسیون خارج کشور هیچ‌گاه در مضیقه منشور نبوده است. قفسه‌های سیاسی سازمان‌ها و اتحادیه‌های موجود پر است از انواع منشورهای دموکراتیک و رادیکال با تنظیمات دقیق و زیبا. هر گروه و دسته سیاسی یک دو جین از این منشورها در اختیار دارد که هر از چند گاهی مدون و منتشر کرده‌اند اما این منشورها تا کنون به کار هیچ جنبشی نخورده‌اند و در بهترین حالت در خدمت سلامت ایدئولوژیک و پاسداری از اصول فرقه‌ها بوده‌اند. سابقه تدوین منشور و برنامه‌نویسی اکثریت گروه‌های اپوزیسیون به ما نشان می‌دهد نوع رویکرد آنها به منشور نویسی به جای برانگیختن جنبش‌ها یا تجمیع نیروها به انزوای بیشتر آنها و فرقه‌سازی منتهی شده است.

جنبش امروز ایران، جنبش زن، زندگی، آزادی، تا اینجا نشان داده است که میانه‌ای با این نوع رویکردها و مدل‌های اصول‌گرایانه ندارد. این جنبش در مقایسه با جنبش‌های پیشین که اغلب محسور ایدئولوژی و جاذبه اقتدارگرایی و پیشوا پرستی و تمرکز گرا بودند بدنبال مدل‌های از رهبری، سازماندهی و برنامه سیاسی است که دموکراتیک و باز، منعطف و پلورال باشد. کنشگران این جنبش علاقه‌ای به مناسبات سفت و سخت حزبی، روابط هیرارشیک و بنابراین برنامه‌ها و منشورها و مانیفست‌های سنگین و رنگینی که همه عالم و آدم را با جزییات تشریح و مدون کرده باشند، نشان نداده‌اند. بنابراین برخورد با منشور مهسا باید به‌دور از رویکرد سنتی، با نگاهی به خصوصیات امروز جنبش و نیروی محرک آن همراه باشد. برای داوری و ارزش‌گذاری بر هر حرکتی محدود شدن به متن و منشور کافی نیست بلکه خصوصیات و ماهیت جنبشی که به حمایت از آن بر می‌خیزد و عناصر اصلی پیش برنده آنها مهم است. می‌گویند یک گام پیشرفت جنبش عملی بهتر است از ده‌ها برنامه. به نظر می‌رسد که منشور مهسا و نیروی پشتیبان آن از چنین خصوصیت عملی و تاثیرگذاری بر جنبش برخوردارند.

جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی چیز‌های زیادی به اپوزیسیون آموخت، حال باید دید اپوزیسیون چه چیزهایی می‌تواند به این جنبش بدهد؟ تحت تأثیر برآمد خیزش مردم اپوزیسیون خارج از کشور هم تکان تازه‌ای بخود داده است، این روزها و ماه‌ها، ما شاهد فعالیت‌های جدیدی برای همگرایی و اتحاد میان گروه‌ها و محافل مختلف هستیم. در این جهت خبر‌های امید وار کننده‌ای بگوش می‌رسد. با یک نگاه خوش‌بینانه شاید بتوان گفت عصر جدایی‌ها و انشعاب‌ها پشت سر گذاشته می‌شود و دوران هم‌گرایی و وصل کردن شروع می‌شود. و بی‌تردید این جهت‌گیری آن چیزی است که مردم سال‌هاست از سیاسیون و گروهای اپوزیسیون خارج کشور انتظار داشته‌اند.

در شش ماه گذشته که از شروع جنبش انقلابی می‌گذرد ایرانیان مهاجر و هم‌چنین گروه‌بندی‌های سیاسی با آن همراه شدند و تا حدی آن بیگانگی‌ها و انتظارات برآورده نشده طولانی را جبران کرده‌اند. اما آنها هنوز تا انجام کامل وظایف خود و تحقق ادعا‌هایی سیاسی‌شان فاصله زیادی دارند. چیزی که هنوز این انتظارات را با تردید و ناباوری رو برو می‌کند، رفتار و گفتار فرقه‌ای و انحصارطلبانه‌ای است که از طرف گرایشات افراطی طیف‌های مختلف سیاسی در تخریب حرکات و ابتکارات وحدت‌طلبانه صورت می‌گیرد. از جمله چنین رفتار تخریبی هم اکنون در برخورد با منشور مهسا از سوی اولتراناسیونالیست‌ها و التراکمونیست‌ها شروع شده است. با همان روش‌های شناخته شده ماکسیمالیستی با چاشنی انگ‌زدن و تمسخر که بعید است تاثیر زیادی بر افکار نسل جدید داشته باشد. زیرا این نسل، نسل آگاه‌تری است، نسل چون و چرا کردن است، نسلی است که به آسانی تبعیت نمی‌‌کند، آنها حتا به پدران خود گوش نمی‌‌دهند، بلکه بر عکس این پدران هستند که باید به این جوانان گوش بدهند و از آنها بیاموزند. این واقعیتی است که هر یک از ما اغلب در متن زندگی خود می‌بینیم و تجربه می‌کنیم.

نسل فعالان و رهبران نمادین جنبش نیز یک چنین خصوصیاتی از خود نشان می‌دهند، آنها نه مثل گذشته در برج عاج روشنفکری یا کمیته‌های مخفی و پشت سیماهای افسانه‌ای و رازآلود پنهانند، بلکه کنشگرانی هستند علنی و مرعی، شفاف و شناخته شده، چهره به چهره مردم، دم دست در مبادله و مراودات فکری و عملی، حاضر در شبکه‌ها، در رسانه‌ها، قابل‌رویت، قابل تعقیب، قابل محاسبه و قابل نقد. وقتی چنین است، وقتی ما در عصر شفافیت و حضور ذهن‌های بیدار و مراقبه همگانی به سر می‌بریم. شانس برنده شدن و مقبول شدن و جلب اعتماد عمومی با کسی و گروهی است که در سیاست واقع‌گراست، به‌روز شده فرهنگ سیاسی است، مستدل حرف می‌زند، درست گفتگو می‌کند و بر فاکت‌ها اتکا دارد.

فقط منشورها روی میز نیستند، منشورها همیشه علنی و در انظار بوده‌اند. آنچه جدید است این است که آدم‌ها و گروه‌ها و مدعیان رهبری و رسالت هم جلوی صحنه‌اند و امکانات رقابت نیز تا حد زیادی دموکراتیک و همگانی شده است. ظهور چهره‌های محبوب و مردمی همچون نسرین ستوده، سپیده قلیان، اسماعیل بخشی، نرگس محمدی، بهاره هدایت، محمد حبیبی، ابوالفضل قدیانی،‌هاشم خواستار، آتنا دایمی، حسین رونقی، توماج صالحی، مسیح علی‌نژاد، حامد اسماعیلیون و صد‌ها چهره معروف و معتبر دیگر، که محصول چنین فرهنگ و شرایط تازه‌ای هستند، افرادی هستند متعهد و مجهز به مبارزه اصولی، رفتار دموکراتیک، داشتن پرنسیپ اخلاقی، محترم‌داشت مخالف، نداشتن روحیه و رویکرد فرقه‌ای و انحصارطلبی و واجد قدرت رقابت علنی.

بدنه جنبش دموکراتیک ما و نسل انقلابی زن، زندگی، آزادی با چنین فرهنگ و توانایی به صحنه آمده است. بنابراین هر گروهی که در خود رسالتی برای دعوت از مردم و رهبری و جلب پایگاه اجتماعی می‌بیند و می‌خواهد پای نقد و بررسی افراد، گروه‌ها و منشورها و برنامه‌های رقیبان بایستد، باید با در نظر داشت کاراکتر چنین مخاطب فهیمی وارد میدان بشود و آنها را متقاعد کند که از کدام برنامه حمایت کنند و پای چه منشوری امضاء بگذارند. یا کدام منشور را رد کنند. این امر دیگر با هو جنجال و شلوغ‌بازی‌های پوپولیستی میسر نمی‌‌شود.


فیسبوک نویسنده