ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sat, 04.03.2023, 21:55
مرگ بر ساعت...!

علی مرادی مراغه‌ای

بیش از بیست سالی که بر روی تاریخ ایران کار می کنم به این نتیجه رسیده ام که میزان نابخردی های ما ایرانیان، بیشتر از کارهای خردمندانه ما بوده است. و یکی از این نابخردی ها، داستان نفت شمال بوده...

ایران در اشغال قوای متفقین بود که دولت ساعد مراغه ای در آبان ۱۳۲۳ش با درخواست امتیاز نفت شمال از سوی استالین مخالفت کرد، هیات روسی به رهبری کافتارادزه در کنفرانسی ایران را تهدید کرده و به روسیه بازگشت، اما براساس اسناد محرمانه، روسها از طرفداران خود مخصوصا حزب توده، خواست که به خیابانها آمده و دولت ایران را برای واگذاری امتیاز زیر فشار بگذارند.

بلافاصله در ایران به مدت ده روز از ۳ آبان ۱۳۲۳ تظاهرات و متینگها در تهران و شهرهای مختلف با هدایت ارتش سرخ آغاز میشود و سرانجام باعث سقوط دولت ساعد میگردند!

با تلاش حزب توده و ارتش سرخ در اکثر شهرهای ایران مانند تهران، تبریز، ارومیه ، مشهد، اردبیل ، قزوین، سراب ، مهاباد...تظاهرات برگزار شد.

اما در اینجا تنها به تظاهرات تهران می پردازم که یکی از گسترده‌ترین تظاهرات تا آن تاریخ بوده، چون حزب توده بوسیله ماشینهای ارتش سرخ، هزاران نفر را از شهرهای مختلف اطراف تهران از ورامین، دماوند و حتی از زنجان، قزوین چالوس به تهران آورده بود تا بر علیه دولت ساعد شعار دهند که با واگذاری امتیاز نفت به روسیه مخالف کرده بود!

در پنجم آبان ۱۳۲۳ ش ابتدا خود ارتش سرخ به حرکت درآمده و به گشت زنی در خیابانهای تهران پرداخت و سپس، تظاهرات گسترده حزب توده در تهران و شهرهای مختلف آغاز شد و به مدت ده روز ادامه داشت.

در تهران، تظاهرات از جلوی کلوپ حزب توده آغاز شد و اتومبیلهای ارتش سرخ افراد طرفداران روسی را برای تظاهرات جابجا می‌کردند و حتی ارتش سرخ امنیت تظاهرات را بر عهده داشت!

آن تظاهرات را می‌توان یکی از ننگین‌ترین تظاهرات طول تاریخ ایران دانست که در آن، هزاران نفر که ادعای روشنفکری داشتند در کشور خود بخاطر منافع یک کشور بیگانه، دست به تظاهرات می زدند!

حرکت انبوه جمعیت از خیابان فردوسی آغاز شد و به خیابان سپه و میدان حسن آباد رسیده و از آنجا به سوی شمال تا چهار راه یوسف‌آباد، خیابان نادری و از آنجا طرف شرق گسترش یافت، سیل جمعیت پس از عبور از چهار راه اسلامبول و میدان مخبرالدوله، از سرازیری خیابان سعدی وارد میدان توپخانه شدند، بطوریکه وقتی جلوداران جمعیت داخل میدان سرازیر شدند هنوز دنباله جمعیت در خیابان فردوسی قرار داشت.

وقتی جمعیت وارد میدان سپه شدند یکی از رهبران تظاهر کنندگان از پله‌های ساختمان شهرداری بالا رفت و شعار داد: مرگ بر ساعد...

انبوه جمعیت چون از کشاورزان و کارگرانِ بی‌سوادی بودند که از شهرهای مجاور با کامیونهای روسی آورده شده بودند و در نتیجه، معنی شعار را نمی‌دانستند، با مشاهده ساعتِ سر درب ساختمان شهرداری، مشتهای گره کرده خود را به طرف ساختمان شهرداری حواله کرده و فریاد می‌زدند: مرگ بر ساعت! هزاران نفر شعار مرگ بر ساعت می‌دادند...!

عجیب اینکه از شوخی روزگار، یک مرتبه ساعت بالای ساختمان شهرداری از کار افتاد، شاید هم خرابش کردند! البته اندکی بعد، دولت ساعد نیز بر اثر فشار ایادی روسها خراب شد! یعنی  استعفا داد...

آل احمد که جزو انتظامات اين نمايش مسخره بود بعدها نوشت كه «وقتی حضور نظاميان شوروی را در خيابان‌ها ديدم كه امنيت تظاهرات را بر عهده داشتند شرمنده شدم و بازوبند خود را باز كرده و از صف خارج شدم و گريه كردم».

انبوه جمعیت چنان بود که روزنامه رهبر ارگان مرکزی حزب توده ایران  با افتخار آن را به رخ مخالفانش کشیده و نوشت:
«نمونه‌ای از نیروی ملت ایران.
باش تا صبح دولتش بدمد / کین هنوز از نتایج سحراست.
دیدید؟! دیدید؟! با چشمان خودتان دیدید؟! طلیعه قوای حقیقی ملی را مشاهده کردید؟!...
نعره‌های پیاپی ما، اعتراض ما، اینها صدای رسای ملت ما بود. ما بودیم ما. پس ما زنده‌ایم، زنده‌ایم آری...»
(رهبر، شماره ۴۱۴، مورخه شنبه ۷ آبان ۱۳۲۳)

هر موقع تعصبات ایدئولوژیکی و شور و احساسات و غلیان بر عقلانیت و منطق و بر منافع ملی چربیده بدون شک فاجعه آفرین بوده...!

منافع و مصالح ملی هر کشور باید قطب‌نمایِ حکومت، احزاب و تمامی آحاد آن ملت باشد و باید از کودکی در مدارس آموخته شود...