تیتر بالا لُب گزارشی تحلیلی است که روزنامه روسی نیزاویسیمایا گازیتا نزدیک به کرملین چهارشنبه گذشته قبل از دیدار اینترنتی پنجشنبه پوتین و شی درباره سیاست چین در قبال روسیه و غرب پس از جنگ اوکراین کار کرده است. این روزنامه میگوید که پکن کمک چندانی به مسکو نمیکند و در اندیشه بهبود مناسبات با آمریکاست.
ولادیمیر پوتین در فوریه گذشته سه هفته قبل از حمله به اوکراین به پکن رفت که این دیدار با بیانیهای مطول با همتای چینی خود خاتمه یافت. پس از آغاز جنگ، همین سفر و بیانیه در ترویج این قرائت به ویژه در ایران مستمسک قرار گرفت که جنگ اوکراین معطوف به هماهنگی و اجماع خرس روسی و اژدهای چینی برای مواجهه مشترک با غرب است. اما دیری نپایید که رفتار بیطرفانه چین در قبال این جنگ و پرهیزش از ورود به این مناقشه در حمایت از روسیه خط بطلانی بر این گزاره کشید و کاشف به عمل آمد که سفر پوتین در آن بازه زمانی گویا برای القای این تصور بوده است که حمایت و پشتیبانی پکن را در این جنگ دارد.
بر خلاف انتظارات کرملین، شی در دیدارش با پوتین در ازبکستان در سپتامبر گذشته غیر مستقیم از حمله به اوکراین ابراز نگرانی کرد. شی حتی فراتر از آن، از روسیه خواست که مسئولانه رفتار کند. در بیانیه چین پس از این دیدار که در آن هیچ اشارهای به بحران اوکراین نشد، آمد که چین آماده است تا با روسیه در جهت نشان دادن مسئولیتپذیریاش به عنوان یک قدرت بزرگ و ایفای نقش و مشارکت در ایجاد ثبات در یک دنیای ناآرام کار کند.
کرملین نیز در بیانیه خود پس از این دیدار به نقل از پوتین آورد: “ما کاملا به موضع متوازن دوستان چینی خود درباره بحران اوکراین احترام میگذاریم .... ما پرسشها و نگرانیهای شما در این خصوص را درک میکنیم”.
جالب اینجاست که این موضع انتقادی غیر مستقیم چین از روسیه درست یک ماه و اندی پس از سفر تحریکآمیز نانسی پلوسی رئیس سابق مجلس نمایندگان آمریکا به تایوان در مرداد گذشته بود که چین آن را بخشی لاینفک از سرزمین خود میداند؛ به این معنا که این رویداد باعث نشد که چین واکنش خود به این سفر را به دیگر پروندههای بینالمللی و منطقهای همچون بحران اوکراین تسری دهد و مواضع عملی انتقامجویانه له روسیه و علیه غرب اتخاذ کند. این واکنش هم از پرواز چند جنگنده و به حرکت درآوردن چند کشتی جنگی در مرز با تایوان فراتر نرفت و حرکتی در جهت جلوگیری از بر زمین نشستن هواپیمای حامل پلوسی به عمل نیامد. این رفتار چین یک تفاوت ماهوی با رفتار روسها دارد؛ این در حالی است که چین اساسا تایوان را بخشی از خاک خود میداند و از این منظر سفر پلوسی یک دهن کجی آشکار به پکن بود و انگار یک مقام خارجی به شهری یا استانی در یک کشور بدون اذن آن سفر کند؛ اما اوکراین به هر حال نه بخشی از روسیه که یک کشور مستقل است.
رفتار چینیها چه در قبال جنگ اوکراین و چه سفر پلوسی گویای این نکته کلیدی است که آنها نه تنها به دنبال درگیر شدن و تنش با آمریکا و متحدان غربیاش نیستند، بلکه به دنبال کاهش تنش هستند؛ به نحوی که نگاهی گذرا به رفتار و ادبیات حاکم بر مواضع پکن در دو سال اخیر موید این گزاره است و پس از دیدار سه ساعته شی با بایدن در بالی اندونزی در نوامبر، هم اکنون در حال برنامهریزی و زمینهسازی برای سفر آنتونی بلینکن به چین در ابتدای سال آتی میلادی است و انتخاب سفیر خود در واشنگتن به سمت وزیر خارجه نیز پالسی مثبت در این زمینه است.
این رویکرد چین در حالی است که بایدن از زمان آغاز به کار خود تقابل با اژدهای چینی را اولویت سیاست خارجی خود تعریف کرده و با ائتلافسازیها و پیمانهای چون “آکوس” سخت به دنبال مهار آن است. اما رفتار چینیها در قبال این نوع تقابل تحریکآمیز آمریکا معطوف به راهبردی کلان بر پایه نوعی عقلانیت اقتصادی است. چین اکنون تمام توان خود را بر تبدیل شدن به اقتصاد اول جهان متمرکز کرده است و از ورود به چرخه کنش واکنش با آمریکا پرهیز و آن را به نوعی بازی در زمین واشنگتن میداند.
خلاصه، چینیها در این ده ماه جنگ اوکراین، نه روسیه را محکوم و نه از این جنگ حمایت و نه هیچ کمک نظامی به روسیه کردند. مدام هم بر بیطرفی و ضرورت صلح و گفتگو تاکید داشتند؛ اما سود خود را از این جنگ برده و نفت روسیه را با ثمن بخسی میخرند. چینیها که خود در رقابتی نفسگیر تحت فشار آمریکا هستند، با روسها همذاتپنداری میکنند؛ اما طبق نوعی عقلانیت و دوراندیشی چینی عملا بر خلاف این همذاتپنداری رفتار و در جهت کاهش تنش و بهبود روابط با آمریکا حرکت میکنند. آنها در چارچوب راهبردی کلانی برای مدیریت رقابت با آمریکا رفتار میکنند و روسیه را اکنون به تقویت روابط با خود نیازمندتر میدانند و با وجود ابراز نگرانی دیروز واشنگتن اما در نزدیکی به مسکو بسیار محتاط عمل میکنند.