سرمقاله حامد منتظری، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران در روزنامه سازندگی
دو ماه از اعتراضات مردمی پس از حادثه فوت خانم امینی میگذرد. اعتراضاتی که از بسیاری جهات با نمونههای گذشته خود تفاوت دارد. جامعه و کشور وارد فاز جدیدی شده است و به نظر میرسد نیروهای سیاسی از جمله اصلاحطلبان دچار دو اشتباه توامان در این تغییر فاز شدهاند، دو اشتباهی که همدیگر را تقویت کرده و باعث شدهاند امروز ما در جایگاه درستی نایستاده باشیم.
اول آنکه در ناخودآگاه یا حتی خودآگاه ما این موضوع جا افتاده که به لحاظ سابقه، دانش، جایگاه و نگاهمان، سیاست کار ما است و کار مردم کوچه و خیابان نیست و طبیعتا مردم باید در کار سیاست تابع متخصصین باشند. حال آنکه خواه ناخواه در این مدت سیاست از دست نیروهای سیاسی خارج شده و در جاهای دیگر ازجمله در کوچه و خیابان تعیین شده. این جایگاه جدید سیاست که مختص جامعه ما هم نیست، هنوز پذیرفته نشده.
اشتباه دوم ارزشگذاری در تحلیل وقایع و تعیین تکلیف برای فعالین از نگاه خودمان به جای درست دیدن یا حتی پذیرش آنها است، در حالی که تقریبا هیچ یک از معترضین یا مدافعین این تحلیلها را ملاک خود نمیداند، آنها راه خود را انتخاب و جدا کردهاند و اگر گوش شنوایی برای این تحلیلها یا ارزشگذاریها داشتند اصلا شرایط به وضع فعلی نمیرسید.
خوشایند دانستن یا ندانستن یک موضوع ممکن است جلوی دیدن تمام واقعیت را بگیرد. این روزها میان عوامگرایی و ندیدن واقعیت مرز باریکی است، چنانکه میان عافیتطلبی و رفتار عاقلانه.
گرچه هنوز خود اصلاحی نظام کم ریسک ترین گزینه برون رفت از این شرایط است، اما اصلاحاتی بنیادین در سیاست داخلی و خارجی و اقتصاد، که نه آمادگی برای آن دیده میشود و نه ارادهای. شرط اصلی تصمیم برای هر تغییر کلان، پذیرفتن وجود مشکلات کلان از سوی حاکمیت است و این پذیرش هنوز وجود ندارد.
با سیاستها و مدیریت و اوضاع داخلی و خارجی کشور، شاهد زیانهای هر روزه جانی و انسانی و اقتصادی و فرهنگی و زیست محیطی هستیم، بدتر آنکه بسیاری از این زیانها ترمیمپذیر هم نیستند.
صدای گروههای میانه از جمله اصلاحطلبان کلاسیک نیز شنیده نمیشود و نه به لحاظ نظری و نه عملی گرهی از کار فروبسته کشور نمیگشاید.
قاطبه جامعه علیرغم چشیدن مشکلات و داشتن اعتراض اما به بیمها یا امیدهایی از اعلام آن خودداری کردهاند تا ببینند اوضاع به کدام سمت میرود و بعد کنش خود را انتخاب کنند.
در این شرایط کار درست یا حتی وظیفه هر فعال سیاسی شنیدن صدای اعتراضات و تعیین تکلیف برای خود است نه برای دیگران.
تغییرات شروع شده و گریزناپذیر هستند و اصلاحطلبی امروز تسهیلگری تغییرات و کنترلپذیرتر کردن آن است تا این زایمان کمدردتر انجام شود.