مقوله حجاب اجباری و عملکرد نا موجه گشت ارشاد در تابستان امسال به نبردی گفتمانی میان موافقین و مخالفین این مسئله دامن زده است. جدا از تشدید ناگهانی مبارزه با بدحجابی که به نظر می رسد برای تحت الشعاع قرار دادن افکار عمومی نسبت به ناکارآمدی و ریزش بی سابقه محبوبیت ابراهیم رئیسی در یک سال اخیر جهت گیری شده است، خود این مسئله نیز فی نفسه مورد تردیدهای جدی از مناظر دینی، فقهی، اخلاقی، جامعه شناسی و روان شناسی قرار گرفته است. از این رو شاید بتوان افزایش فعالیت گشت ارشاد را نیز به دلیل قرار گرفتن ایده حجاب اجباری در ضعیف ترین موقعیت گفتمانی خود در این دوره ارزیابی کرد.
مخالفین حجاب اجباری اما با راه اندازی پویش مبتکرانه و تاثیر گذار؛ “من محجبه هستم ولی با حجاب اجباری مخالفم”، که در فضای مجازی نیز مورد استقبال جمعیت هدف خود یعنی دختران محجبه قرار گرفت توانستند دال مرکزی گفتمان رقیب یعنی؛ اسلامی بودن حجاب اجباری را مورد تردید قرار داده و بخشی از هواداران آن را زیر چتر گفتمان خود گرد آورند. پویشی که حتی ممکن است ابعاد رادیکال تری هم پیدا کند. در مجموع هر چه عملکرد پرانتقاد گشت ارشاد افزایش یابد می توان انتظار داشت که سرمایه اجتماعی هواداران گفتمان حجاب اجباری با فرسایش و استهلاک بیشتری مواجه شود.
برخی از اظهار نظرهای اخیر موافقان حجاب اجباری نیز از این شکست گفتمانی حکایت دارد. زمانی که یامین پور می گوید؛ ” روسری رو آزاد کن، اون فردا به جای روسری، شورت خودش رو سر چوب میزنه “، یا رحیم پور ازغدی که دفاع احتمالی محجبه ها از حقوق همجنس گرایان را پایان خط مبارزه با حجاب ارزیابی می کند، یا امام جمعه یکی از کلان شهرها که مخالفت محجبه ها با حجاب اجباری را با واقعه قرآن بر سر نیزه کردن سپاه معاویه در جنگ صفین شبیه سازی می کند، همه و همه از تلاش برای غیریت سازی با جبهه رقیب حکایت دارد. در این مسیر ترسیم مجدد خطوط قرمز و هراس افکنی در میان محجبه ها نسبت به فرجام مخالفت با حجاب اجباری نیز در دستور کار قرار گرفته است.
اصول گرایان در سه دهه گذشته همواره کوشیده اند تا با پنهان شدن پشت شعارهای اسلامی- انقلابی، مهمترین دغدغه خود را تهدید این ارزش ها وانمود کنند بیشتر از آن رو که سخن گفتن از اصالت قدرت را موجب ایجاد شکاف در میان هواداران اعتقادی خود می دانستند. در (کلیپ پیوست) اما یامین پور با صراحت میان حفظ حجاب و بقای نظام سیاسی پیوند ایجاد کرده و از خطر آزادی حجاب برای آینده آن سخن می گوید. این که نظام سیاسی تنها پناهگاه خود را در میان هسته سختی از وفاداران خویش جسته و آزردن و ناامید کردن آن ها به دلیل چشم پوشی از رعایت برخی شعائر دینی را خط قرمز خود می شمارد.
نکته پایانی: انقلاب اسلامی اگر چه بر پایه ظلم ستیزی و دین خواهی ایرانیان به پیروزی رسید ولی جمهوری اسلامی از همان ابتدا عزم آن کرد که از سرمایه دین به نحوی حداکثری برای حل و فصل منازعات خود با مخالفان بهره جوید غافل از این که هر منبعی بر اثر استخراج مداوم در معرض فرسودگی قرار می گیرد. تشدید فعالیت های گشت ارشاد در کنار استیصالی که در سخنان یامین پور موج می زند از شکست موافقان حجاب اجباری در نبرد گفتمانی اخیر حکایت دارد.
کانال تلگرام نویسنده