حمیدرضا جلائیپور
در انتخابات ۱۴۰۰ امنیت ملی و استقلال کشور یک ضربه کاری دریافت کرد. چرا؟ چون حداقل امنیت ملی و حفظ استقلال کشور سه پایه دارد: رضایت مردم از حکومت؛ توان اقتصادی کشور در تامین معاش شهروندان و سوم توان نظامی کشور در دفاع از سرزمین و امنیت شهروندان در برابر دشمنان کشور.
متاسفانه نحوه برگزاری انتخابات و حذف استصوابی و حداکثری نمایندگان اقشار مردم (حتی به علی لاریجانی اصولگرا هم رحم نشد) نشان داد برای حاکمیت نتیجه انتخابات مهم است و «میزان مشارکت و رضایت مردم» در انتخابات مهم نیست. لذا در حالیکه حاکمیت ایران با بحران در معیشت روبرو بود با انجام انتخابات حذفی یک ضربه مهلک به امنیت ملی ایران زد و دولت را در جامعه مطالباتی و اعتراضی ایران بیپناه کرد.
ظاهرا بهانه برای حاکمیت ایران در انجام این انتخابات مهندسی شده ایجاد یک «حکومت یکدست» بوده است. ولی متاسفانه در یک سال گذشته این «حکومت یکدست» هم دستاوردی برای ساماندهی معیشت مردم نداشته است، تورم، بیکاری و گرانی همچنان رو به افزایش است. و راه تعامل اقتصادی ایران با جهان بخاطر عدم احیای برجام و رفع تحریمها همچنان مسدود است و کثیری از ایرانیان با فقر دستوپنجه نرم میکنند. به بیان دیگر حکومت یک دست پایه اقتصادی کشور را هم تقویت نکرده است. با این همه و متاسفانه به نظر میرسد قصه بیخدارتر از این حرفها است.
متاسفانه در چهار ماه گذشته، پس از جنگ پوتین علیه کشور اوکراین، یک نگرانی دیگر بر نگرانیهای ملی ما افزوده شده است. و آن این است که به چه دلیل کشور و دولت ایران باید در کنار دولت متجاوز روسیه در جنگ با کشور اوکراین قرار گیرد، جنگی که تاکنون هزاران کشته و بیش از ده میلیون آواره داشته است؟
مگر بحران تحریم و عدم احیای برجام کم بود که حالا ایران بخواهد در جهان، هزینه نزدیکی با روسیه در جنگ با اوکراین را بپردازد؟ متاسفانه نزدیکی حاکمیت ایران به روسیه متجاوز علامت بدی را در افکار عمومی انعکاس میدهد. این اقدام پرهزینه حاکمیت این انگاره را تقویت میکند که: ظاهرا حاکمیت ایران با سیاست خارجی و داخلی نامتوازنش خود را در منطقه و جهان چند قطبی ضعیف میبیند که به آغوش دولت روسیه پناه برده است! گویی روسیه نجاتبخش است!
در صورتیکه این حمایت حاکمیت از جنایت روسیه امنیت ملی و استقلال کشور ایران را تامین نمیکند. یکی از دلایل ساده آن این است که دولت روسیه قابل اعتماد نبوده و نیست. دولت روسیه در زمان جنگ هشتساله به لحاظ تسلیحاتی طرف دولت صدام را گرفت. همین دولت پوتین در دوره احمدینژاد در شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران قطعنامه تصویب کرد. همین دولت پوتین در سالهای گذشته در راه تجهیز و صادرات گاز ایران مانعتراشی کرد و میکند (پنج سال پیش به دروغ در سفر ولایتی به روسیه اعلام شد که این کشور آمادگی سرمایهگذاری پنجاه میلیارد دلاری در صنعت نفت و گاز ایران را دارد! کجا است این سرمایهگذاری؟!). در پنج سال گذشته که شدیدترین تحریمها علیه ایران از سوی آمریکا اعمال میشد، دولت پوتین قدمی برای خرید نفت ایران برنداشت.
متاسفانه در یک سال گذشته حاکمیت ایران دو ضربه مهلک به استقلال و امنیت ملی ایران زده است: یکی برگزاری انتخابات حذفی ۱۴۰۰ و دیگری حمایت از تجاوز دولت روسیه در جنگ اکراین. ظاهرا حاکمیت ایران همچنان دوست ندارد که بداند که با چنین فولهای درشتی در قلمروی حکمرانی نمیتوان جامعه اعتراضی و جنبشی ایران را «مدیریت رو به بهبود» کرد.
تلگرام نویسنده