بیبیسی
با سفر جوبایدن به خاورمیانه درصدد پاسخ به این سوال است که با دگرگونی ماهیت اتحاد و ائتلاف تازه امنیتی در خاورمیانه سهم اسرائیل به عنوان بازیگر محوری این دگریسی تا چه میزان خواهد بود.
ظهور کشور جدیدی به نام اسرائیل، نقطه آغاز ائتلافهای امنیتی میان بازیگران اصلی و فرعی خاورمیانه تلقی میشود. اما سرشت این منازعات و همسوییها، بیشتر از آنکه مبنای مدرن داشته باشد، بیشتر بر پایه و مدار دو عنصر کلاسیک و سنتیِ «مذهب» و «قومیت» چرخیده است.
پیمان عموزادهها یا «پیمان ابراهیم» که از آن به عنوان پیمان صلح میان اسرائیل و امارات متحده عربی و توافقنامه عادیسازی روابط اسرائیل با بحرین و دیگر کشورهای عربی یاد میشود، در تاریخ ۱۵ سپتامبر سال ۲۰۲۰ در کاخ سفید امضا شد. بعد از توافق مصر و اسرائیل (۱۹۷۹) و توافق مصر و اردن (۱۹۹۴) این توافق، جدیترین توافقی است که میان اسرائیل و عربها به وقوع میپیوندد. توافق ابراهیم کوششی است برای صلح میان اسرائیل و دیگر کشورهای عربی آن هم بر پایه عنصر دین ابراهیمی. دو دین اسلام و یهودیت ادیان ابراهیمی تلقی میشوند، طوری که عربها به مثابه فرزندان حضرت ابراهیم و اسرائیلیها به مثابه فرزندان حضرت اسحاق نقطه مشترک را ابراهیم قلمداد میکنند.
کارویژه اصلی این توافق در حقیقت این پیمان به دنبال تغییر تهدید و ایجاد یک تهدید مشترک «جمهوری اسلامی ایران» و تضعیف آن است. بازیگران عرب حاضر در این توافق درصدد آن هستند به جای مقابله با اسرائیل، ایران را به جای آن تعریف کنند. در منظومه امنیتی کشورهای عربی، نفوذ ایران در کشورهای عربی به مثابه تهدید درجه یک مدنظر قرار گرفته است که برای مقابله با آن به اتحاد و ائتلاف با اسرائیل رو آوردهاند.
از زمان ایجاد این پیمان، مراکش و سودان نیز به این توافق پیوستند و روابط خود را با اسرائیل به سمت عادیسازی سوق دادند. عربستان سعودی به عنوان بازیگر کلیدی جهان اسلام، هنوز به این توافق نپیوسته است. اگرچه که اکثر تحلیلگران سعودی در روزنامههای مشهور این کشور نیز تخمین زدهاند که عربستان بعد از سفر بایدن به این توافق خواهد پیوست. آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا نقش عربستان سعودی را در ترویج و گسترش پیمان ابراهیم ارزنده و قابل توجه توصیف کرد. یائیر لاپید نخست وزیر اسرائیل بر گسترش پیمان ابراهیم و توافق با عربستان سعودی استقبال کرده و اظهار داشته است که جو بایدن در این سفر پیام صلح و امید اسرائیل را به عربستان سعودی خواهد برد.
احتمال میرود که پس از سفر جوبایدن به عربستان سعودی، این کشور نیز به دنبال عادیسازی روابط خود با اسرائیل باشد. اگرچه که در سطوح مخفی و امنیتی روابط میان سعودی و اسرائیل شکل گرفته است، اما این روابط جنبه رسمی پیدا نکرده است. در صورت عادی سازی روابط، ناتوی جدیدی که علیه ایران در حال شکلگیری است، قدرتمندتر خواهد شد که درصدد تنگتر کردن عرصه بر ایران برمیآیند.
بایدن، روز پنجشنبه در کنفرانس خبری مشترکش با یائیر لاپید، نخستوزیر اسرائیل گفت: «موضوعات مختلفی مطرح است و من میخواهم تاکید کنم که ما همچنان میتوانیم به رهبری در منطقه ادامه بدهیم و خلائی شکل نخواهد گرفت؛ خلائی که توسط چین و روسیه پر شود.»
ناتو خاورمیانه؛ اتحاد امنیتی عربی-اسرائیلی
پادشاه اردن عبدالله دوم در مصاحبه اخیر خود با شبکه خبری سیبیاس آمریکا از ضرورت تشکیل یک اتحاد امنیتی-نظامی جدید با حضور اسرائیل، با هدف مقابله احتمالی با اقدامات ایران سخن گفت. از این منظر اینطور به نظر میرسد که ایجاد این ائتلاف که به نام «ناتو خاورمیانه» نیز یاد شده است، چند کارویژه داشته باشد:
- یک پیمان امنیتی-نظامی میان متحدین آمریکا در خاورمیانه و حافظ منافع منطقهای آمریکا
- گام عملی امنیتی-نظامی پیمان ابراهیم برای اتحاد میان عربها و اسرائیل و همچنین حفاظت از منافع همدیگر در منطقه
- ایجاد یک دژ مستحکم در برابر اقدامات ایران و سدنفوذ در برابر سیاستهای ایران در منطقه و در نهایت تضعیف این کشور
ناتو خاورمیانه آن هم با حضور اسرائیل در کنار دیگر کشورهای عربی متحد آمریکا از آن جهت حائز اهمیت است که این اتحاد، سرشت و ماهیت اتحادها و ائتلافها از یک سو و فضای امنیتی خاورمیانه را با دگردیسی مواجه کرده است. ظهور اسرائیل در ۱۹۴۸ موجب شکلگیری مجموعهی امنیتی در خاورمیانه شد که هدف آن مبارزه با این پدیده نوظهور بوده است. مبنای شکلگیری مجموعه امنیتی علیه اسرائیل عامل قومیت، به عبارتی «عربیت» بوده است. این منازعه در چارچوب منازعه عربی-غیرعربی قابل تشریح بود. با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران در ۱۹۷۹، منازعه با اسرائیل از عامل قومی فراتر رفته و رویکرد مذهبی، منازعه جهان اسلام با یهودیت به خود گرفت. از این منظر قومیت و مذهب به عنوان دو رکن اساسی و کلاسیک در شکلگیری اتحادها و ائتلافهای منطقهای موثر بوده است و پویشهای امنیتی بر بنیاد این دو عنصر قابل تشریح بوده است.
اما تهدیدات برآمده از سیاستهای ایران در منطقه، تمایل ایران به دستیابی به سلاح هستهای و افزایش دامنه تهدیدات، این امکان را به وجود آورده که صورتبندی مفهومی امنیت در خاورمیانه تغییر بخورد و دشمنان دیروز به متحدین امروز در برابر ایران تغییر یابند. در این صورتبندی جدید، مبانی اتحادها و پویشهای امنیتی شکل تازه و مدرنی به خود گرفته و از حالت سنتی و کلاسیک بیرون شده است و این مبانی به منافع مشترک، دفع تهدیدات و افزایش امنیت دستهجمعی تغییر ماهیت داده است. از سویی دیگر، اسرائیل که با ظهور خود، باعث شکلگیری فضای امنیتی در خاورمیانه شد، اینک به بازیگری امنیتزا در مجموعه امنیتی خاورمیانه تبدیل شده است، به همین دلیل کشورهای عربی سطحی از عادیسازی روابط را با این کشور آغاز کردهاند و این روند با پیوستن عربستان سعودی به پیمان ابراهیم دوام خواهد داشت.
نتیجه اینکه پیمان ابراهیم به مثابه رویکردی هوشمند از سوی اسرائیل برای چرخش دیدگاهها نسبت به این کشور حائز اهمیت است. اسرائیل با پیگیری این پیمان، دشمنان دیروز خود را به متحدان امروزی تغییر داده است و یک دشمن واحد را برای این مجموعه ترسیم کرده است. از سوی دیگر، پیمان ابراهیم موجبات دگردیسیهای امنیتی در خاورمیانه را به وجود آورده است که در آن عاملیت مذهب و قومیت به عنوان ارکان حیاتی یک مجموعه امنیتی فرسوده منطقهای، جای خود را به منافع مشترک، تهدیدات مشترک و افزایش امنیت داده است. اینکه چه کسی سکاندار اتحاد عربی-اسرائیلی میشود، تاکنون مشخص نیست اما با توجه به نقش مهم عربستان سعودی و اسرائیل در منطقه، این امکان وجود دارد که یک ناتو خاورمیانهای با نقش موثر عربستان و اسرائیل این ماموریت را پیش ببرند.