حالا که سیدمصطفی تاجزاده بازداشت شده، وقتش است که یادمان بیاید که:
او «سالم» است. از پاکدستترین سیاستمردان است در سرزمینی که کمتر کسی بعد از بیش از ۴۵سال فعالیت سیاسی در آن، کسی خرده لغزشی اخلاقی یا مالی از او سراغ نداشته باشد. نداشتن نقطهضعف مالی و اخلاقی، یک علت رسایی و بیترسی صدایش است.
او «موضع» دارد. مبهم و چندپهلو سخن نمیگوید. پاکیزه از آفت سیاستورزان است که «همراه با مردم و همگام با مسئولین» هستند. موقعیتاش شفاف است و مخاطباش مشخص و مرزبندیاش معین. جوری سخن نمیپراکند که هم صحبتی کرده باشد و هم حرفی نزده باشد.
او «تحلیل» دارد. هم علم سیاست و هم تجربهی سیاسی دارد. جریانشناسی میداند و صحنهی سیاسی را بیابهام میبیند. نه درگیر تئوری توطئه است و دستهای پنهان و پشتپرده را عامل میداند و نه در تخمین وزن کنشگران فردی و نهادی راه به گزافه میبرد.
او «مستقل» است. بار خود را روی سازمان و حزب و جبههاش نمیاندازد. با هیچ رسانهی فارسیزبان مقیم خارج صحبت نمیکند. قائل به دخالت فکری و اقتصادی و سیاسی بیگانگان نیست و به تصمیمگیری راجع به ایران، توسط ایرانیان باور دارد.
او «تشکیلاتی» است. بیش از چهار دهه است که در قالب تشکیلات سیاسی کار میکند و همیشه به تصمیم جمعی احترام گذاشته. اصول کار تشکیلاتی را در یکی از موجز و منظمترین سازمانهای سیاسی ایران معاصر آموخته و آموزانده است.
او «پیشرو» است. در عین تلاش برای حفظ «نظم مستقر» و پرهیز از آنارشی، همواره معترض به «وضع موجود» بوده و راضی به دست برداشتن از تلاش برای بهبود اوضاع نشده. همواره با رقیب، ستیز محترمانه داشته و خواسته تا از مرزهای ذهنی بگذرد.
او «گفتوگوباور» است. گفتوگو برای او نه یک تاکتیک، که بسان استراتژی است. برهان قاطع و موضع روشن، جایی برای ترس از تخاطب نخواهد گذاشت. او همه را مخاطب قرار میدهد و مخاطب همه است. در مواجهه با کسانی که به خونش تشنهاند، قرار میگیرد و با آنان گفتگو میکند.
و اینک ما مشتی «فعال سیاسی» هستیم فاقد تمام (و خوشبینانه اکثر) ویژگیهای بالاگفت که بیرونایم و حرف میزنیم و حرف میزنیم و پشت عناوین حزبی او را به هزار چیزی که خود نیستیم، متهم میکنیم.
برد رسانهای و حجم کنشگری او از تمامی پشتمیزنشینان و احزاب و اشخاص شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بیشتر است. او یک حزب یکنفره بود. اگر در کشور ایران ۱۰ نفر (با هر تفکری) چون او سیاستورزی میکردند، سیاست چنین ژولیده نمیشد.
منبع: راهبرد