فارین پالسی / فرارو
آنگلا استنت؛ رئیس مرکز مطالعات اوراسیا، روسیه و اروپای شرقی در دانشگاه جورج تاون و پژوهشگر در اندیشکده بروکینگز است. او در دفتر برنامه ریزی سیاست در وزارت امور خارجه ایالات متحده و به عنوان افسر اطلاعات ملی امریکا روسیه و اوراسیا فعالیت کرده است.
***
“ولادیمیر پوتین” رئیس جمهور روسیه پیش از آغاز حمله به اوکراین چهار اشتباه محاسباتی بزرگ را مرتکب شد. او صلاحیت و کارآمدی نظامی اوکراین را دستکم گرفت و اراده اوکراینیها به منظور مقاومت با آن را نیز دستکم گرفته بود.
او هم چنین در این تصور که غرب پریشان قادر به اتحاد سیاسی در برابر حمله روسیه نیست و اروپاییها و متحدان آسیایی ایالات متحده هرگز از تحریمهای گسترده مالی، تجاری و انرژی علیه روسیه حمایت نخواهند کرد مرتکب اشتباه شد.
با این وجود، پوتین یک موضوع را درست متوجه شد: او به درستی حدس زد که آن چه من از آن تحت عنوان “دیگران” یاد میکنم یعنی “جهان غیرغربی” روسیه را محکوم نمیکند یا تحریمهایی را علیه آن کشور اعمال نخواهد کرد.
روزی که جنگ روسیه علیه اوکراین آغاز شد “جو بایدن” رئیس جمهور ایالات متحده گفته بود که غرب اطمینان کسب خواهد کرد که پوتین به یک “یاغی در صحنه بینالمللی” تبدیل میشود، اما برای اکثر کشورهای جهان پوتین منحوس و یاغی قلمداد نمیشود.
در دهه گذشته، روسیه روابط خود را با کشورهای خاورمیانه، آسیا، آمریکای لاتین و آفریقا گسترش داده است مناطقی که روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ میلادی از آن خارج شد.
در سال ۲۰۱۴ میلادی هنگامی که غرب به دنبال منزوی ساختن روسیه بود، پکن برای حمایت از مسکو از جمله با امضای قرارداد عظیم خط لوله گاز “قدرت سیبری” وارد عمل شد.
سازمان ملل از زمان شروع جنگ اوکراین سه بار رایگیری انجام داده است: دو بار برای محکوم کردن تهاجم روسیه و یک بار برای تعلیق آن کشور از شورای حقوق بشر. این مصوبات تصویب شدند. با این وجود، اگر تعداد جمعیت کشورهایی را که به قطعنامهها رای ممتنع یا مخالف دادند محاسبه کنید بیش از نیمی از جمعیت جهان را تشکیل میدهند.
به طور خلاصه، جهان در این دیدگاه که تجاوز روسیه غیرقابل توجیه است متحد و یکپارچه نیست و همچنین بخش قابلتوجهی از جهان حاضر نیست روسیه را به دلیل اقداماتاش مجازات کند. در واقع، برخی از کشورها به دنبال سود بردن از وضعیت فعلی روسیه هستند. بیمیلی “دیگران” برای به خطر انداختن روابطشان با روسیه تحت زمامداری پوتین توانایی غرب برای مدیریت روابط با متحدان و “دیگران” را نه تنها در حال حاضر بلکه پس از پایان جنگ نیز پیچیده خواهد کرد.
چین رهبر “دیگران” در خودداری از محکومیت روسیه است. بدون درک این موضوع که چین در هر اقدامی از روسیه حمایت میکند پوتین قطعا به اوکراین حمله نمیکرد.
بیانیه مشترک روسیه و چین در تاریخ ۴ فوریه که هنگام بازدید پوتین از پکن در آغاز بازیهای المپیک زمستانی امضا شد شراکت “بدون محدودیت” و تعهد دو کشور برای عقب راندن هژمونی غربی را مورد تمجید قرار داده بود.
به گفته سفیر چین در ایالات متحده، “شی جین پینگ” رئیس جمهور چین هنگام ملاقات با همتای روس خود در پکن از برنامههای پوتین برای حمله به اوکراین مطلع نشده است.
با این وجود، این که آیا پوتین به طور واضح به شی اطلاع داده بود یا به طور تلویحی و ضمنی او را از طرح حمله به اوکراین آگاه ساخته بود یا خیر موضوعی است که ما احتمالا هرگز آن را متوجه نخواهیم شد.
با این وجود، غیرقابلانکار است که چین از زمان آغاز تهاجم روسیه به اوکراین از روسیه حمایت کرده است. پکن به آرای سازمان ملل در محکومیت روسیه رای ممتنع داد. همچنین، چین به قطعنامه تعلیق این کشور از شورای حقوق بشر رای منفی داد.
رسانههای چینی با نمایش حدی از وفاداری به مسکو، تبلیغات و شعارهای روسیه را در مورد “نازیزدایی” و “غیرنظامیسازی اوکراین” تکرار میکنند و ایالات متحده و ناتو را مقصر جنگ اوکراین میدانند. آنان این پرسش را مطرح کردهاند که آیا قتل عام بوچا توسط نیروهای روسی رخ داده شده است یا خیر و خواستار تحقیقات مستقل شدهاند.
با این وجود، در موضع چین نوعی ابهام وجود دارد. چینیها خواستار پایان دادن به خصومتها شدهاند و تکرار کردهاند که به تمامیت ارضی و حاکمیت همه دولتها از جمله اوکراین اعتقاد دارند و احترام میگذارند. چین بزرگترین شریک تجاری اوکراین بوده است و اوکراین بخشی از پروژه کمربند و جاده است. بنابراین، پکن نمیتواند از ویرانی اقتصادی اوکراین استقبال کند.
با این وجود، شی انتخاب کرده که با پوتین مستبد متحد شود چرا که آن دو نارضایتی عمیقی از نظم جهانی تحت سلطه ایالات متحده دارند و معتقدند در این نظم منافع روسیه و چین نادیده گرفته شده است. دو کشور مصمم به ایجاد یک نظم جهانی پسا غربی هستند اگرچه آنان در این که این نظم چگونه باید باشد دیدگاهی متفاوت از یکدیگر دارند.
برای چین، این یک نظم مبتنی بر قواعد است که در آن چین نقش بسیار بیشتری در تعیین دستور کار نسبت به وضعیت فعلی خود خواهد داشت. از سوی دیگر، برای پوتین این یک نظم جهانی با قوانین اندک خواهد بود. هر دو کشور نسبت به انتقادات غرب از نظامهای سیاسی داخلی و سوابق حقوق بشری خود حساسیت دارند.
چین و روسیه هر دو در تلاش مشترکشان برای امن کردن جهان به منظور در پیش گرفتن خط مشی استبدادی به یکدیگر نیاز دارند. شی دوست ندارد پوتین را شکستخورده ببیند. از این رو، علیرغم ناراحتی چین از مقیاس خشونت و توحش نیروهای روس در اوکراین و خطرات تشدید یک جنگ گستردهتر هم چنان تمایلی به موضعگیری علیه روسیه ندارد.
با این وجود، موسسات مالی بزرگ چین تاکنون از تحریمهای غرب تبعیت کردهاند. در هر حال، سهم روابط اقتصادی چین با اروپا و ایالات متحده بسیار بیشتر از روابط آن کشور با روسیه است. علاوه بر این، با توجه به تحریمهای گسترده غرب علیه روسیه، پکن باید از خود بپرسد که در صورت حمله به تایوان واکنش غرب چه خواهد بود. چینیها بدون شک تحریمهای غرب علیه روسیه و نتایج آن را با دقت ارزیابی میکنند.
مانع اصلی دیگر در برابر انتقاد از روسیه، هندوستان بزرگترین دموکراسی جهان و شریک ایالات متحده در گفتگوی چهار جانبه امنیتی با ژاپن و استرالیا بوده است. هند به سه قطعنامه سازمان ملل رای ممتنع داد و از تحریم روسیه خودداری ورزید.
“نارندرا مودی” نخست وزیر هند گزارشها درباره جنایات علیه غیر نظامیان در بوچا در اوکراین را “بسیار نگرانکننده” خواند و نماینده هند در سازمان ملل گفت که آن کشور “به صراحت این قتلها را محکوم میکند و از درخواست برای تحقیقات مستقل حمایت خواهد کرد”. با این وجود، نه مودی و نه نماینده هند در سازمان ملل متحد روسیه را به دلیل این قتل عام مقصر ندانستهاند.
وزیر خارجه هند گفته که روسیه “شریک بسیار مهمی در زمینههای مختلف” برای هندوستان است و آن کشور به خرید تسلیحات و نفت از روسیه ادامه میدهد. در واقع، هند دو سوم تسلیحات خود را از روسیه تامین میکند و بزرگترین مشتری تسلیحات مسکو است.
“ویکتوریا نولاند” معاون وزیر امور خارجه ایالات متحده اعتراف کرده که این امر تا حدی ناشی از بیمیلی واشنگتن برای عرضه تسلیحات بیشتر به هند یکی از کشورهای پیشرو در جهان غیر متعهد در طول جنگ سرد است. ایالات متحده اکنون در حال بررسی همکاری دفاعی قویتر با هند است.
مودی دلایل متعددی برای امتناع از محکومیت روسیه دارد. در این میان، چین عاملی کلیدی است. هندوستان روسیه را به عنوان یک نیروی توازن بخش مهم در برابر چین میبیند و روسیه پس از درگیریهای مرزی هند و چین در سال ۲۰۲۰ میلادی برای کاهش تنشها میان دو کشور اقدام کرد.
علاوه بر این، سنت بیطرفی و بدبینی هند نسبت به ایالات متحده در جنگ سرد همدردی عمومی قابل توجهی را برای روسیه در هند ایجاد کرده است. در آینده، هند باید با دشواری روابط امنیتی سنتی خود را با روسیه در مقابل شراکت استراتژیک تازه خود با ایالات متحده متوازن و متعادل سازد.
یکی از موفقیتهای مهم پوتین در سیاست خارجی در دهه گذشته، بازگشت روسیه به خاورمیانه و برقراری مجدد روابط با کشورهایی بود که روسیه پس از فروپاشی شوروی از آن خارج شد و روابط جدیدی را با کشورهایی که پیشتر هیچ ارتباطی با اتحاد جماهیر شوروی نداشتند برقرار کرد.
روسیه اکنون تنها قدرت بزرگی است که با همه کشورهای منطقه از جمله کشورهای تحت رهبری سنیها مانند عربستان سعودی، کشورهای تحت رهبری شیعیان مانند ایران و سوریه و هم چنین اسرائیل گفتگو میکند و با همه گروهها در همه طرفها در ارتباط است. پوتین نتیجه این سرمایهگذاری در کشورهای خاورمیانه را از زمان آغاز جنگ روسیه و اوکراین مشاهده کرده است.
اگرچه اکثر کشورهای عربی در اولین رای گیری سازمان ملل به محکومیت تهاجم روسیه رای دادند اتحادیه عرب و ۲۲ عضو آن در مراحل بعد چنین رویکردی را اتخاذ نکردند. بسیاری از کشورهای عربی در رای گیری تعلیق روسیه از شورای حقوق بشر رای ممتنع دادند.
متحدان سرسخت ایالات متحده از جمله عربستان سعودی، امارات متحده عربی، مصر و اسرائیل تحریمهایی را علیه روسیه اعمال نکردهاند. در واقع، پوتین و “محمد بن سلمان” ولیعهد سعودی از زمان آغاز جنگ اوکراین دو بار با یکدیگر صحبت کردهاند.
موضع اسرائیل تا حد زیادی با حمایت روسیه از رژیم بشار اسد در سوریه جایی که نیروهای روسیه و ایران در آن حضور دارند تعیین میشود. اسرائیل در مورد توافقنامهای برای رفع منازعه با روسیه مذاکره کرد که این کشور را قادر میسازد به اهداف ایران در خاک سوریه حمله کند.
اسرائیل نگران است که خصومت با روسیه توانایی آن کشور برای دفاع از مرزهای شمالی خود را به خطر بیاندازد. اسرائیل یک بیمارستان صحرایی و سایر کمکهای بشردوستانه را به اوکراین انتقال داده و ارسال کرده، اما هیچ گونه تسلیحاتی در اختیار اوکراین قرار نداده است. “نفتالی بنت” نخست وزیر اسرائیل حتی برای مدت کوتاهی به عنوان میانجی بین روسیه و اوکراین عمل کرد، اما تلاشهای او ناموفق بود.
برای بسیاری از کشورهای خاورمیانه، موضع آنان در قبال روسیه نیز به دلیل بدبینی این کشورها نسبت به ایالات متحده به عنوان یک شریک غیرقابل اعتماد در منطقه و عصبانیت آنان از انتقادهای ایالات متحده از سوابق حقوق بشری این کشورها شکل گرفته است. تنها کشور واقعا طرفدار روسیه، سوریه است که اگر حمایت نظامی روسیه نبود اسد رئیس جمهوری آن مدتها پیش از قدرت ساقط شده بود.
“دیگران” ممکن است بیش از نیمی از جمعیت جهان را تشکیل دهند، اما نیمه فقیرتر هستند که از بسیاری از کشورهای کمتر توسعه یافته تشکیل شدهاند. مجموع تولید ناخالص داخلی غرب، قدرت اقتصادی و وزن ژئوپولیتیکی کشورهای غربی بسیار بیشتر از نفوذ کشورهایی است که از محکوم کردن تهاجم روسیه یا تحریم روسیه خودداری ورزیدهاند.
با این وجود، اختلافات کنونی بین غرب و “دیگران” هر نظم جهانیای را پس از پایان جنگ شکل خواهد داد. دو کشور کلیدی چین و هند هستند که تضمین میکنند پوتین پس از پایان درگیری به عنوان یاغی بینالمللی شناخته نخواهد شد.
اندونزی میزبان نشست بعدی جی -۲۰ در ماه نوامبر نیز اعلام کرده که از حضور پوتین استقبال خواهد کرد. با این وجود، اندونزی از “ولودیمیر زلنسکی” رئیس جمهور اوکراین نیز دعوت به عمل آورده است.
پس از این جنگ وحشیانه، ایالات متحده حضور نظامی خود را در اروپا افزایش داده و احتمالا به طور دائم نیروهای خود را در یک یا چند کشور در مرزهای شرقی ناتو مستقر خواهد کرد. اگر یکی از اهداف دیرینه پوتین تضعیف ناتو باشد جنگ او علیه اوکراین دقیقا نتیجهای معکوس به همراه داشته و نه تنها اتحاد ناتو را احیا میکند بلکه هدف جدیدی را به آن پس از افغانستان میبخشد و با عضویت احتمالی سوئد و فنلاند در ناتو آن هدف را گسترش خواهد داد. در نتیجه، ناتو به سیاست تقویت خود و گشودن درهایش باز خواهد گشت.
بازگشت روسیه به آفریقا در سالیان اخیر و حمایت گروه مزدور واگنر وابسته به روسیه از رهبران آفریقایی قارهای را ایجاد کرده که عمدتا از محکوم کردن یا تحریم روسیه خودداری ورزیده است.
اکثر کشورهای آفریقایی در رایگیری در محکومیت تهاجم روسیه رای ممتنع دادند و بسیاری نیز به تعلیق روسیه از شورای حقوق بشر رای منفی دادند. آفریقای جنوبی، یکی از اعضای دموکراتیک گروه بریکس متشکل از اقتصادهای نوظهور از روسیه انتقاد نکرده است.
برای بسیاری از کشورهای آفریقایی، روسیه به عنوان وارث اتحاد جماهیر شوروی در نظر گرفته میشود که در طول مبارزات ضد استعماری از آنان حمایت کرده بود. اتحاد جماهیر شوروی یکی از حامیان اصلی کنگره ملی آفریقا در دوران آپارتاید بود و رهبری کنونی آفریقای جنوبی نسبت به روسیه احساس قدردانی میکند. همانند خاورمیانه، خصومت با ایالات متحده نیز در تاثیرگذاری بر دیدگاه آفریقاییها در مورد تهاجم روسیه علیه اوکراین نقش داشته است.
حتی در حیاط خلوت ایالات متحده، روسیه تشویقکنندگان خود را دارد. کوبا، ونزوئلا و نیکاراگوئه همانطور که انتظار میرفت از مسکو حمایت کردهاند، اما دیگر کشورهای امریکای لاتین نیز از محکوم کردن تهاجم روسیه علیه اوکراین سرباز زدهاند.
برزیل یکی از اعضای بریکس موضع “بیطرفی” را اعلام کرد و رئیس جمهور آن بولسونارو کمی پیش از حمله روسیه به اوکراین به مسکو سفر داشت و “همبستگی خود با روسیه” را اعلام کرد. برزیل هم چنان به واردات کود از روسیه وابسته است.
شاید برای امریکا خبر نگران کنندهتر خودداری مکزیک از پیوستن به جبهه مشترک آمریکای شمالی با حضور ایالات متحده و کانادا برای محکوم کردن تهاجم روسیه علیه اوکراین بود. حزب “آندرس مانوئل لوپز اوبرادور” رئیس جمهور مکزیک حتی در ماه مارس یک گروه دوستی مکزیک و روسیه را در مجلس آن کشور راه اندازی کرد و از سفیر روسیه برای سخنرانی در این گروه دعوت کرد.
سنت چپگرایانه امریکاستیزی ریشهدار در امریکای لاتین از دهه ۱۹۷۰ میلادی ممکن است توضیحدهنده علت اصلی استقبال کشورهای امریکای لاتین از روسیه باشد و فرصتهای جدیدی را برای ایجاد اختلاف در غرب به روسیه ارائه دهد.
ناتو تا زمانی که پوتین در قدرت باقی بماند و احتمالا پس از آن بسته به این که رهبر بعدی روسیه چه فردی باشد به سیاست مهار روسیه ادامه خواهد داد.
با این وجود، در این نسخه قرن بیست و یکمی از جنگ سرد، کشورهای غیر غربی از جانبداری یک اردوگاه در برابر اردوگاه دیگر که بسیاری از کشورها در طول جنگ سرد پیشین مجبور به انتخاب آن شدند خودداری میورزند.
جنبش عدم متعهد سالهای جنگ سرد در شکل جدیدی بار دیگر ظهور خواهد کرد. این بار، “دیگران” روابط خود را با روسیه حفظ خواهند کرد حتی در شرایطی که واشنگتن و متحداناش با پوتین به عنوان یک “یاغی” رفتار کنند.
اقتصاد روسیه روند نزولی خود را طی خواهد کرد و اگر موفق به ایجاد یک “اینترنت مستقل” و جدا از جهان شود بیش از پیش به چین وابسته خواهد شد. با این وجود، روسیه به عنوان کشوری باقی خواهد ماند که تعداد قابلتوجهی از کشورها هم چنان از تجارت با آن راضی خواهند بود و کاملا مراقب هستند که با مسکو دشمنی نکنند.