سرمقاله شماره جدید اکونومیست
ترجمه: فاطمه لطفی
منبع: کانال و وبلاگ راهبرد
یک پیروزی قطعی میتواند امنیت اروپا را تغییر دهد
وقتی ولادیمیر پوتین به نیروهای روسی دستور داد وارد خاک اوکراین شوند، تنها کسی نبود که تصور میکرد پیروزی در این جنگ خیلی سریع رخ خواهد داد. بسیاری از تحلیلگران غربی هم انتطار داشتند کییف، پایتخت اوکراین، در کمتر از ۷۲ ساعت سقوط کند. این شجاعت و تلاش اوکراینیها بود که این فرضیات را از بین برد. حالا که جنگ وارد ششمین هفته خود شده است، طرفی که تصور میرود برنده جنگ خواهد بود نه روسیه، که اوکراین است؛ و این همان پیروزی خواهد بود که نقشه امنیت اروپا را تغییر خواهد داد.
ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین، در ۲۵ ماه مارس با اکونومیست صحبت کرده و میگوید که چطور شد که قدرت مردم توانست رمز و راز مقاومت اوکراین باشد و چرا جنگ همراهی و همکاری مردم کشور را باهم تغییر شکل داد. او میگوید «ما به پیروزی باور داریم. اینجا خانه ماست، سرزمین ماست، استقلال ماست. این تنها مسئله زمان است».
حالا آنچه که در میدان نبرد رخ میدهد همان چیزی را تعریف میکند که رئیس جمهور اوکراین میگوید. بعد از گذشت چندین هفته از حمله روسیه به اوکراین، نیروهای اوکراینی شروع به حمله متقابل کردهاند. در ۲۹ ماه مارس روسیه گفت که نبردها در شمال [اوکراین] را متوقف خواهد کرد. شاید این عقبنشینی یک عقبنشینی تاکتیکی باشد اما روسیه به این نتیجه رسیده است که در حال حاضر نمیتواند کییف را تصرف کند.
هرچند بسیاری از مناطق اوکراین از جمله نواری از سرزمینهای این کشور در سواحل جنوبی در دست روسها باقی مانده که خود روسها مدعی هستند که تمرکزشان را بر این نقاط گذاشتهاند. بخش بزرگی از ارتش اوکراین، در منطقه دونباس، در محاصره است. هیچ کس نباید قدرت آتش روسیه را دست کم بگیرد. حتی اگر نیروهای روسی شکست میخورند و روحیه خود را میبازند، باز هم میتوانند ادامه دهند. پیروزی برای اوکراین به معنی حفظ تشکیلات دونباس و استفاده از آنها برای از بین بردن امکان ایجاد یک امنیت روسی در مناطق اشغالی است.
زلنسکی به ما گفت که غرب باید تحریمهای سفت و سختتری بر روسیه اعمال کند و سلاحهای بیشتری از جمله هواپیما و تانک برای ما بفرستد. تحریمها توان روسیه را برای مقاومت در طول جنگ از بین خواهد برد. نیروهای نظامی به اوکراین کمک خواهد کرد تا مناطق اشغالی را بازپس گیرند. اما کشورهای ناتو از اجرای درخواستهای او سرباز زدند. برای غرب و نیز اوکراین، این امر از چشمانداز استراتژیک شکستی سزاوار سرزنش به همراه خواهد داشت.
اگر اوکراین قاطعانه در این جنگ پیروز شود، از تهاجم دیگر روسیه به این کشور جلوگیری خواهد شد. هرچه قدر که اوکراینیها به صورت متقاعد کنندهتری بتوانند نیروهای روسی را عقب برانند، بیشتر قادر خواهند بود در برابر مصالحههایی که صلح را به خطر میاندازد مقاومت کنند. همچنین پیروزی در جنگ میتواند برای دوران پساجنگ یک کشور دموکراتتری ایجاد کند که فساد اولیگارشیها و نفوذیهای روسیه در آن کمتر نفوذ کرده باشد.
اما ارزش این پیروزی برای غرب بیشتر از این هم خواهد بود. اوکراین با این پیروزی نه تنها خواهد توانست قوت قلبی باشد برای ایجاد یک دموکراسی، بلکه میتواند امنیت اورپا را نیز بهبود بخشد. روسیه در طول ۳۰۰ سال استعمار مدام با اروپا در جنگ بوده است. گاه مثل دورانی که به لهستان و فنلاند حمله کرد، روسیه مهاجم بوده است. بعضا وقتی نازیهای آلمان قدرت گرفتند، یا در زمان ناپلئون در فرانسه، به روسیه به چشم یک تهدید مخرب نگاه شده و خود قربانی تهاجم شده است.
یک اوکراین قوی دموکراتیک قادر خواهد بود برنامههای توسعهطلبی روسیه را عقیم بگذارد چون مرزهایش امنیت خواهند داشت. در کوتاه مدت یک دیکتاتور عصبانی شکست خورده کرملین را ترک خواهد کرد اما در نهایت روسیه با سرمشقی چون اوکراین میتواند مشکلاتش را با اصلاحات در خانه حل کند نه با تهاجم به کشورهای دیگر. همانطور که قبلا هم اتفاق افتاده است ناتو هم متقابلا نیازی به تقویت بودجه و دیپلماسی خود نخواهد داشت. ایالات متحده هم آزادتر خواهد بود تا تمرکز خود را بر رقابت با چین بگذارد.
همچین به نظر میرسد بیشتر غربیها نسبت به فرصت تاریخی که دارند ناآگاهند. هرچند آمریکا از ارسال هواپیما به اوکراین سرباز زده است اما هنوز هم نقش رهبری در این بحران را بر عهده دارد. اما آلمان نگاهی کوتاه مدت بر تحریمها، فشار متعادل از سوی همپیمانان و دیدگاه عموم مردم در مقابل حفاظت از روابط تجاری خود با روسیه، به عنوان تامین کننده نفت و گاز طبیعی خود دارد. امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه، وقتی استدلال میآورد که ارسال سلاحهای سنگین به اوکراین میتواند آنها را به «همکار نیروهای متخاصم» تبدیل کند، مدعی همفکری با متحدین غربی است. زلنسکی این کشورها را متهم میکند که کوتهبین و ترسو هستند. او درست میگوید.
شاید آلمانیها در این که اوکراین بتواند گذشته پیشاشوروی خود را کنار گذارد دو به شک هستند. این درست است که بعد از اینکه در سال ۲۰۱۴ معترضین «میدان» توانستند دموکراسی را در این کشور برپا دارند، اوکراین قادر نبود از باتلاق فساد و سکون سیاسی بیرون بیاید. و حالا که توپخانه روسیه این کشور را زیر آتش گرفته است، اقتصاد اوکراین هم از بین رفته است. البته اتحادیه اروپا با آغاز کار بر روی عضویت اوکراین در این اتحادیه، میتواند به اوکراین اطمینان دهد که زمانه عوض شده است. هیچ چیز دیگری نمیتواند ماموریت بنیادی اتحادیه اروپا برای ایجاد صلح در این قارهی مورد تاخت و تاز قرار گرفته با جنگ را تصدیق کند.
بازگرداندن حکمرانی اوکراین بر مدار کار خود آن هم با خواست اروپا الزاما طولانی مدت خواهد بود و پر از کاغذبازی. این خطر وجود دارد که درحالی که اروپا بر عضویت اوکراین تمکین میکند، بروکسل این کشور را فریب دهد. درعوض اتحادیه اروپا همانطور که در دهه ۱۹۹۰ میلادی با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی عضویت کشورهای شرق اروپا در این اتحادیه را با روی خوش پذیرا شد، درباره اوکراین هم باید همینکار را بکند. این امر به کمک به بازسازی مجدد اقتصاد اوکراین و نیز حمایتهای سیاسی از این کشور منجر خواهد شد.
مکرون نگرانی دیگری هم دارد: ناتو به خشم روسیه دامن خواهد زد. از شروع این جنگ تاکنون که پوتین از «عواقبی که شما هیچ گاه در تاریخ خود ندیدهاید» صحبت میکرد به این نکته اشاره داشت که مشارکت غرب [در جنگ با کمک به اوکراین] میتواند به جنگ هستهای منجر شود. غرب به صورتی عاقلانه مشخص کرد که ناتو هرگز بر ضد نیروهای روسیه اقدامی نخواهد کرد چون در این صورت جنگ از کنترل خارج خواهد شد و نتایج فاجعهباری در پی خواهد داشت.
با این حال عقبنشینی پوتین از چنین تهدیدی مستلزم خطراتی است. محدود کردن کمک به اوکراین میتواند به روسیه این جرات را بدهد که طرح صلحی ناپایدار و نیز موقت بر زلنسکی تحمیل کند. میتواند پاداشی باشد بر تهدیدات پوتین، و او را به فکر آماده سازی برای حمله بعدی اتمی بیندازد. در مقابل، سلاحهای قویتر و تحریمها میتواند بخشی از کمکها به اوکراین باشد. و این هفته که روسها با موفقیتهای اوکراینیها مواجه بودند، جنگ در بخش شمالی اوکراین را متوقف کردند، و این زمینگیر شدن روسیه بهترین فرصت برای ناتو است تا با نقاب تهدیدهای پوتین مواجه شود و مشخص کند که استفاده از سلاح شیمیایی یا هستهای باعث خواهد شد روسیه بیش از گذشته منزوی شود.
تنشها غیرقابل پیشبینی هستند. تاریخ بر کجاوه جنگهایی نشسته است که کوتاهمدت فرض میشد اما سالها به طول انجامید. اوکراین توانست با مقاومت کردن، اولین فاز را پیروز شود. حالا باید در همین راه پیشرفت کند و بنابراین زلنسکی باید دوچندان کمک از غرب دریافت کند. اگر آنچه که بین یک صلح بد و یک صلح خوب ایستاده باشد شکست ابتکارها در پایتختهای اروپایی باشد، نتیجه وحشتناکی رقم خواهد خورد.
■ نظام روسیه از نظر تاریخی میرنده است. روند مرگ این نظام به جا مانده از شوروی غیر قابل بازگشت است. نظام تا مغز استخوان فاسد و گانگسترهای امنیتی حاکم با همه تبلیغات و پروپاگاندای خود محکوم به شکست است. جنگ وحشیانه بر علیه اوکراین و ملت شریف آن یکی از میخهای پایانی مافیای حاکم بر روسیه است.
با احترام بهروز فتحعلی
■ سرنوشت و فرجام این جنگ تجاوز کارانه نه تنها بر اروپا و غرب بلکه بویژه بر آسیا و خاور میانه و از آن مهمتر بر سرنوشت ایران و مردم ایران و نظام موجود در ایران تاثیر قاطعی خواهد گذاشت. زیرا :
۱- تحریم های کمر شکن غرب اقتصاد تک محصولی نفت و گاز روسیه را با بحران روبرو کرده و اولیگارشهای وابسته به رانتهای این صنعت را تضعیف نموده از اقتدار پوتین خواهد کاست.
۲- کار آیی ارتش روسیه را آشکارا با فساد نهفته در آن به جهانیان نشان خواهد داد.
۳- به کشور های پیرامونی روسیه و نیز کشورهای عضو فدراسیون روسیه نشان خواهد داد که توان سیستم حاکم بر روسیه در مقابل شهامت و پایداری و مقاومت مردم دیگر کشور ها و رهبران مردمی آنها در جریان سرکوب چقدر است و تفاوت واقعیت و پرو پاگاندای پوتین در کجاست.
۴- بندی را که پوتین بر اقتصاد نفت و گاز جهان بسته باز میکند و چون دیگر قدرت دیکته کردن سیاستهای اقتصاد نفت و گازش را از دست میدهد به سطح همتراز دیگر کشور های نفتخیز فرو میکاهد.
۵- نظامها و کشور هایی که همه تخم مرغهای خود را در سبد پوتین گذاشته اند در اثر این شکست بدون شک در مدیریت سیاست خارجی و داخلی خود دچار بحرانهای شدید خواهند شد و انتظار تغییرات اجتماعی در آنها دور از انتظار نیست.
۶- اروپا بار توهمات خود را در باره پوتین خواهد تکاند و عصر نوینی را آغاز خواهد کرد. آلمان به عنوان قدرتمند ترین کشور اروپایی با صرف هزینه یکصد میلیارد یوروئی برای تسلیحات و ارتش خود همپای ایالات متحده امریکا توان آن را خواهد یافت که از دموکراسیهای لیبرال در برابر رژیمهای اتوکراسی به دفاع برخیزد.
۷- و اما بر ایران ما چه تاثیری خواهد گذاشت. از معاهده ارزنته الروم تا کنون و بیش از دویست سال است که رژیمهای حاکم بر روسیه چه تزاری و چه بلشویکی و چه پوتینی به ایران نگاهی استعماری و سلطه گر داشته و حتی به اشغال و تجزیه ایران نیز دست یازیدهاند. این بار با شکست خفت بار ارتش روسیه در اوکراین این خطر همیشگی از سر ایران و مردمش رفع خواهد شد.
۸- تاریخ معاصر پس از جنگ جهانی دوم از پوتین و متحدانش به عنوان متجاوزان سرزمینهای سوخنه در چچن و سوریه و اوکراین یاد خواهند کرد.
۹- تاثیر نتیجه تجاوز پوتین بر اوکراین چهره دژخوی سیستم حاکم بر روسیه را بر مردم روسیه آشکار خواهد ساخت و تلفات جنگ اوکراین به مردم روسیه خواهد آموخت که حمایت از دیکتاتور پوتین با چه بهایی روبروست.
مصطفی حقیقی