پوتین با هدف عظمتطلبی و کشورگشایی خود بارها ادعا کرده که غرب با گسترش پیمان ناتو به سوی شرق، پیمانشکنی و به روسیه “خیانت” کرده است، زیرا پس از فروپاشی اتحاد شوروی و در پی اتحاد دو آلمان، غرب به روسیه تضمین داده که پیمان ناتو به سوی شرق گسترش نخواهد یافت. به همین دلیل از نظر او، آمریکا و ناتو باید از جمله تضمین دهند که اوکراین هرگز به پیمان ناتو نخواهد پیوست.
گزارشی از سون فلیکس کلرهوف، مسئول بخش تاریخ روزنامه “دی ولت” آلمان در این زمینه را میخوانید:
بر اساس یک سند موجود در آرشیو ملی بریتانیا، یک دیپلمات آلمانی در ۶ مارس ۱۹۹۱ گفته است ناتو نمیخواهد حوزه خود را “توسعه” دهد. اما این به هیچ وجه تأییدکننده تز پوتین نیست که میگوید غرب با پیمانشکنی به روسیه “خیانت” کرده است.
به نظر میآید یک سند یافته شده در آرشیو ملی بریتانیا اتهام پرزیدنت ولادیمیر پوتین را تقویت میکند که میگوید غرب با گسترش ناتو در جبهه شرق، به روسیه “خیانت کرده است”. هفتهنامه اشپیگل با این سند یافته شده توسط جوشوآ شیفرینسون، کارشناس علوم سیاسی آمریکایی میگوید این سند ادعای پوتین را تقویت میکند.
این سند یک “یادداشت پرونده” درباره گفتوگوی نمایندگان عالیرتبه آلمان، بریتانیا، فرانسه و وزارت خارجه آمریکا در بن به تاریخ ۶ مارس ۱۹۹۱ است.
در این “یادداشت پرونده” که اشپیگل تصویر بخشی از آن را نیز منتشر کرده، آمده است: «کروبوگ گفت، ما به ایدههای جدید نیاز داریم، اینکه چگونه میتوانیم امنیت کشورهای مرکزی و شرق اروپا را تضمین کنیم. ما در مذاکرات ۲+۴ روشن ساختیم که نمیخواهیم ناتو را فراسوی “اِلبه” (sic) گسترش دهیم. به همین دلیل نمیتوانیم عضویت ناتو را به لهستان و دیگران عرضه کنیم.»
در آن زمان دیپلمات آلمانی یورگن کروبوگ رئیس دفتر هانس دیتریش گنشر، وزیر خارجه وقت آلمان بود. بر این اساس کروبوگ که بعدها به مقام سفیر و دبیری دولت رسید، فرد نزدیک و بسیار مورد اعتماد وزیر خارجه آلمان بوده است. این اظهارات کروبوگ مکتوب در “یادداشت پرونده” البته وزنه خود را دارد. اما خارج از فایده نیست این اظهارات را دقیقتر بررسیم، پیش از آنکه در جهت معینی از آن بهرهبرداری کنیم.
نخست باید توجه داشت که کروبوگ در اظهارات خود، از قرار معلوم به اشتباه به جای رود “اودر” گفته است رود “اِلبه”؛ و به همین دلیل نویسنده آگاه و نکتهسنج این “یادداشت پرونده” واژک لاتین “sic” را نوشته است. این واژک زمانی در متن میآید که نویسنده میخواهد اشاره کند که در اینجا خطایی مشاهده شده است.
(توضیح: رود “البه” (Elbe) از جنوب به شمال از وسط آلمان شرقی آن زمان میگذرد و رود “اودر” (Oder) رود مرزی آلمان و لهستان است.)
نکته پراهمیتتر اظهارات کروبوگ اما این عبارت است که میگوید: «ما در مذاکرات ۲+۴ روشن ساختیم که نمیخواهیم ناتو را فراسوی “اِلبه” (منظور: اودر) گسترش دهیم.»
آنچه در نگاه اول جدید و مهم به نظر میرسد، در واقعیت برای همه شناخته شده است؛ اینکه گنشر در سال ۱۹۹۰ برای مدتی این نظر را واقعا نمایندگی میکرد.
علاوه بر این، در تابستان تعیینکننده همان سال در کابینه دولت آلمان مناقشه شدیدی با گرهارد اشتولتنبرگ، وزیر دفاع آلمان در میگیرد که با دادن چنین تعهدی قویا مخالفت بود، آن هم نه تنها از نظر استراتژیک، بلکه حتا به دلایل صوری این مسئله. زیرا یک وزیر خارجه آلمان طبیعی است که هرگز نمیتواند اظهارات الزامآور برای پیمان ناتو بیان دارد.
در سال ۱۹۹۰ مسئله اصلا بر سر “گسترش ناتو به سوی شرق” مطرح نبوده، بلکه مسئله بر سر عضویت آلمان متحد (پس از اتحاد دو کشور آلمان) در این پیمان دفاعی غرب بوده است. میخائیل گورباچف، رئیس دولت اتحاد شوروی و ادوارد شواردنادزه، وزیر خارجه این کشور نخست قصد داشتند از آن ممانعت کنند. اما در یک نشست تعیینکننده ۲+۴ میان دو کشور آلمان و چهار قدرت فاتح جنگ دوم جهانی، شورویها این را پذیرفتند. بدین گونه پیششرط اصلی آمریکا برآورده شد که به هیچ وجه حاضر به پذیرش یک آلمان بیطرف نبود.
اظهارات ولادیسلاو پترویچ ترخانف، سفیر شوروی و سپس روسیه در آلمان از سال ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۷ تأییدکننده این رویداد است. او در مصاحبه با ایگناتس لاتسو، تاریخدان اروپای شرقی و نویسنده بیوگرافی میخائیل گورباچف در برابر دوربین فیلمبرداری میگوید: «مفهوم “گسترش ناتو به شرق” مفهومی از دوران بعد است» و ربطی به ۱۹۹۰ و ۱۹۹۱ ندارد. او در برابر دوربین لاتسو، نظر مارشال اسبق اتحاد شوروی دمیتری یاسف را تأیید میکند که گفته بود: «گورباچف با من هرگز درباره گسترش ناتو به شرق صحبت نکرده بود.»
همین تأیید از سوی جیمز بیکر میآید که ۱۹۹۰ وزیر خارجه آمریکا بود: «هرگز بحثی درباره گسترش ناتو به شرق به طور عام مطرح نبوده است. در مذاکرات ۲+۴ در مورد ناتو، فقط و فقط در رابطه با آلمان شرقی صحبت شده است.»
گورباچف نیز شخصا بر همین نکته تأکید میکند. میگویند به گورباچف تضمین داده بودند که اجازه گسترش ناتو به سوی شرق را نخواهند داد. گورباچف در سال ۲۰۱۴ در گفتوگو با ایگناتس لاتسو در برابر دوربین فیلمبرداری این ادعا را یک “افسانه” خواند و بارها تأکید کرد: «چنین توافقی نمیتوانسته وجود داشته باشد؛ مسئله فقط بر سر منطقه آلمان شرقی بوده است. در اینجا هیچ شگردی به کار نرفته بود. هر ادعای دیگر در این زمینه دروغی است که میخواهند به گردن ما، آلمانیها و یا هر کس دیگری بیندازند.»
یک چنین توافق یا وعدهای به این دلیل نمیتوانسته اصلا مطرح شده باشد، زیرا در سال ۱۹۹۰ و ۱۹۹۱ کشورهای شرق اروپا هنوز عضو پیمان ورشو به رهبری اتحاد جماهیر شوروی بودند و توسعه ناتو به سوی شرق نمیتوانسته در مذاکرات موضوعیت داشته باشد.
در یک فیلم دیدنی که شبکه دو آلمان در سال ۲۰۱۵ پخش کرد با عنوان “پوکر بر سر وحدت آلمان. آیا روسیه را در مسئله ناتو فریب دادند؟”، ایگناتس لاتسو در گفتوگو با روزنامه “دی ولت” به شواهد دیگری اشاره میکند که خلاف ادعای وعده ناتو به عدم گسترش به شرق را نشان میدهد.
نخست اینکه «روسیه در سال ۱۹۹۴ وارد جمع “شراکت برای صلح” شد». به همین مناسبت وارن کریستفر، وزیر خارجه آمریکا گفته بود: «تمام اعضای این شراکت، اعضای بالقوه ناتو هستند.» روسیه در کنار لهستان و سه کشور حوزه بالتیک اعضای این برنامه بودند.
جالب توجه همچنین “تفاهمنامه بوداپست” دسامبر ۱۹۹۴ است. در چارچوب این تفاهمنامه، جمهوریهای سابق شوروی که بعدا به کشورهای مستقل اوکراین، بلاروس و قزاقستان تبدیل شده بودند، پذیرفتند که زرادخانههای تسلیحات اتمی خود را به روسیه بازگردانند. در قبال آن بوریس یلتسین، رئیسجمهوری روسیه در این سند “استقلال، حاکمیت ملی و مرزهای کنونی اوکراین” به رسمیت شناخته و بر آن تأکید ورزیده است.
علاوه بر این، یک اظهارنظر ولادیمیر پوتین ادعای بعدی خود او مبنی بر “خیانت” غرب به روسیه را رد میکند. او در ۵ مارس ۲۰۰۰، یعنی یک سال پس از پیوستن لهستان و دیگران به ناتو، و زمانی که او مقام نیابتی ریاستجمهوری روسیه را برعهده داشت، در اظهارنظری، شرط کشورش برای عضویت در پیمان ناتو را در یک مصاحبه با بیبیسی مطرح کرده و گفته است: «روسیه البته باید به عنوان شریک برابر حقوق به رسمیت شناخته شود.»
به همین دلیل، ایگناتس لاتسو در مورد مناقشهی گسترش ناتو به سوی شرق نتیجه میگیرد: «اگر در این میان کسی سخنشکنی کرده، این ولادیمیر پوتین است.»
ترجمه: ایران امروز