دادگاه نمادین «آبان تریبونال» یا «دادگاه بینالمللی مردمی آبان» در مورد بررسی سرکوب و کشتار تظاهر کنندگان آبان ۹۸ که به فاصله دوسال از آن اتفاقات در لندن به مدت چهار روز برگزار شد و امروز ۲۳ آبان آخرین روز آن است، از دو نظر حائز اهمیت است. اول شنیده شدن صدای بی صدایان و قربانیان و شاهدان آن اتفاقات، بویژه از داخل کشور و همچنین روشن شدن ابعاد ماجرا و سرکوب و ظلمی که قربانیان و خانوادههایشان با آن روبرو شدهاند. نکته دوم اینکه این دادگاه نمادین نشانهای است از پایان یافتن یک دوره در کشور، پایان دوران «بزن و در رو»!
این امکان از یک سو به مدد تکنیکهای جدید ارتباطات و گسترش شبکههای مجازی و از سوی دیگر بهخاطر گسترش و اهمیت دموکراسی در جهان پس از پایان نظام دوقطبی دوران جنگ سرد است. «دادگاه بینالمللی مردمی آبان» حکایت از این دارد که دوران به سکوت برگزار شدن سیاهکاری و کشتار مخالفان و معترضان در جهان و به شمول ایران، به کمک پیشرفت تکنولوژیک و به دلیل حساسیت افکار عمومی، پایان یافته است.
هرچه زمان میگذرد فاصله میان اعمال خلاف و غیرقانونی مسئولان سیاسی و سررسید آنها کمتر شده است. ۲۰ سال طول کشید تا دادگاه نمادین «ایران تریبونال» در مورد کشتار ۶۷ برگذار شود. اکنون اما بعد از گذشت دو سال به پرونده کشتار آبان ۹۸ رسیدگی میشود.
افشاگریهای «ویکیلیکس» و ادوارد اسنودن از سیاهکاری، شنودهای غیرقانونی، پولشوئیها، اقدامات ضدحقوق بشری و ضد قوانین بینالمللی نهادهای اطلاعاتی، نظامی و سیاسی قدرتهای بزرگ و برخی از دیگر کشورها پرده برداشت. حتی در نظامهای دمکراسی دیگر لزوما نباید حدود ۵۰ سال انتظار کشید تا اسناد طبقهبندی شده وزارت خارجه قابل دسترس عموم شوند. «سوت زنانی» اینجا و آنجا حضور دارند که میتوانند برخی اخبار پنهان نگهداشته شده از مردم را برملا کنند.
اگر دوران «بدزد و در رو» در ایران هنوز تمام نشده است، اما دوران «بدزد و پنهان کن» تقریبا تمام شده است. به همین سیاق اگر بازار زدن حرفهای بیاساس، گفتن دروغ و اظهارات غیرعلمی از سوی مسئولان و برخی شالاتانهایی که طب قلابی یا داروی امام کاظم به مردم عرصه میکنند در ایران گرم است، اما بازار «فکت چکینگ» یا همان راستآزمایی نیز بسیار رایج و سریع است. ساعتی طول نمیکشد تا حرفهای بیپایه یا سخیف و دروغ این یا آن مسئول سیاسی یا اجرایی کشور مورد بحث و گفتگو و محک متخصصان در شبکههای اجتماعی یا دیگر رساناها قرار میگیرد. پس خوشبختانه برای افکار عمومی و متاسفانه برای دروغگویان مقام و قدرت و این یا آن سلطان ثروت، دوران «دروغ بگو و در رو» نیز تمام شده است.
در ایران اگر قوه قضائیه مستقل داشتیم و دادگاهی عادلانه برای بررسی آن اتفاقات و رسیدگی به پرونده مسئولان آن سرکوب و کشتار برپا کرده بود، هم اعتبار قوه قضائیه تا حدی اعاده شده بود و هم ثقل دادخواهی مردم نیز مانند مرکزیت خبر، از داخل به خارج کشور نمیرفت.
البته بررسیها و نتایج «دادگاه بینالمللی مردمی آبان» فعلا پیامد حقوقی خاصی برای آمران و عاملان کشتار معترضان بیگناه نخواهد داشت و امثال حسن نوروزی، نایب رئیس کمیسیون قضایی مجلس عجالتا میتوانند خیالشان راحت باشد که کسی آنها را محاکمه نخواهد کرد! اما مطمئن باشند که افکار عمومی جهان و بسیاری از دولتها در مناسبات خود با جمهوری اسلامی، نخواهند توانست به حقایق افشاشده در دادگاه بینالمللی مردمی آبان بیتوجه باشند و از این پس سایه این دادگاه بر سر امثال نوروزی و دیگرانی که در کشتار آبان دستشان به خون فرزندان مردم آلوده است، در حرکت خواهد بود.