ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Wed, 24.03.2021, 0:40
استقبال از یک شاهزاده جمهوری‌خواه

حمید فرخنده

.(JavaScript must be enabled to view this email address)

در پی سخنان اخیر شاهزاده رضا پهلوی که اعلام داشت شخصا نظام جمهوری را بر یک نظام موروثی ترجیح می‌دهد، برخی از جمهوری‌خواهان به جای استقبال از این سخنان جدید او که به خودی خود مهم است، به نیت‌خوانی پرداختند یا آن را تاکتیکی ارزیابی کردند. این واکنش عجولانه و عجیب این بخش از جمهوری‌خواهان درحالی صورت می‌گیرد که اولا کسی نمی‌تواند در ذهن و مغز دیگران وارد شود و از نیت واقعی افراد باخبر شود، ثانیا و مهم‌تر اینکه اگر در زندگی فردی نیت‌خوانی جایی و نقشی داشته باشد، اصولا در سیاست و عرصه عمومی از این راه نمی‌توان رقیب را تحلیل و نقد کرد. چراکه اگر بنا بر نیت خوانی باشد طرف مقابل نیز می‌تواند نیت‌خوانی کند و مثلا نیتی پشت همین نقد سخنان اخیر رضا پهلوی و یا دیگر مواضع سیاسی رقیب ببیند. نفی رقیب به جای نقد او می‌نشیند و به جای باز کردن میدان فراخ گفت‌وگو، راه به کوچه تنگ و بن‌بست نیت‌خوانی و اتهام‌زنی می‌برد.

از سوی دیگر بسیار شگفت‌انگیز و غیرمنطقی است که همواره رضا پهلوی را به دلیل دفاع از نظام سلطنتی به‌خاطر کهنه‌شدن این نظام موروثی در دنیای مدرن و اصولا غیردمکراتیک بودن این سیستم سیاسی مورد انتقاد قرار داد ولی بلافاصله بعد از اینکه او به این خواست جمهوری‌خواهان گردن گذاشت و یا به عبارت دیگر خود به همین درک و تعریف مدرن و ترجیح از ساختار نظام سیاسی یعنی جمهوری رسید، به او ایراد گرفت که اقدامش تاکتیکی و از سر زرنگی یا هوشمندی است! این چه نوع خوش آمدگویی و چگونه آداب متمدنانه معاشرت و برخورد با مخالف، آن هم مخالفی که نظر شما را پذیرفته است، هست؟!

این سخن اصلا به معنای این نیست که نباید به نقد منطقی و منصفانه شاهزاده رضا پهلوی و یا نقد دوران پدربزرگ و به‌ویژه دوران پدرش پرداخت. البته که این حق منتقدین از هر جریان فکری و سیاسی است که خواهان روشنگری با شفافیت بیشتر او در نقد و محکوم کردن سرکوب مخالفان در دوران پدرش یا نقد عدم اعتنا به آرای عمومی در آن دوره‌های استبدادی شوند. اما در کجای دنیای مدرن یک نفر را به‌خاطر سیاست‌های پدر و پدربزرگش در صد یا پنجاه سال پیش و بدون توجه به حرف‌های امروزش، تا بدین حد مورد محاکمه قرار می‌دهند؟ این نوع داوری و سلوک که به فرهنگ قبیله‌ای پهلو می‌زند، آن هم از سوی کسانی است که مدعی مدرنیته هستند!

از این گذشته نمی‌توان موضع گیری اخیر و سخنان صریح و مدلل شاهزاده رضا پهلوی در مورد ترجیح دادن یک نظام سیاسی بر نظام دیگر را تاکتیکی خواند. چراکه این سخنان مثل تیری است که از کمان رها شده و حتی اگر گوینده آن در آینده قصد دیگری داشته باشد و تیر دیگری در ترکش سیاسی خود بگذارد، آن تیر اول ارزش و جایگاه خودش را از دست نمی‌دهد. ارزشی که می‌تواند به اعتبار سیاسی تخطی‌کننده از آن ضربه بزند و هزینه زیادی روی دست کسی که نظرش را دوباره عوض کند، بگذارد.

کسانی که سخنان رضا پهلوی در مدح جمهوری را تاکتیکی یا هوشمندانه ارزیابی می‌کنند مگر خودشان در سیاست از روش‌های تاکتیکی استفاده نمی‌کنند؟ مگر خودشان قرار است هوشمند نباشند؟ و یا اصولا مگر سیاست چیزی غیر از داشتن استراتژی و به‌کارگیری تاکتیک‌ها مختلف برای موفقیت در راستای استراتژی است؟

اگر یک سیاستمدار بتواند با تاکتیک طرفداری از نظام جمهوری برای موفقیت نظام سلطنتی بسیج نیرو کند نشانه دو نکته است: اول نشانه موفقیت تاکتیک بکار گرفته شده از سوی سیاستمدار سلطنت‌طلب و دوم نشانه ضعف اردوی جمهوری‌خواهان که رقیب سلطنت‌طلب می‌تواند چنین آسان با یک تاکتیک عجیب و غریب ابتکار مبارزه در مورد شکل نظام سیاسی و مهم‌تر از آن در عرصه راهبرد سیاسی را از منتقد جمهوری‌خواه خود برباید.


نظر خوانندگان:


■ بعضی از همین جمهوریخواهان که از امثال موسوی‌ها در انتخابات ایران بدون قید و شرط حمایت کرده و می‌کنند هیچ گاه از آنان نخواستند از گذشته خود اظهار ندامت کنند. نگاهی به پرسش فرخ نگهدار از رضا پهلوی بیندازید. نحوه توصیه‌های ایشان به رضا پهلوی بیشتر درخواست‌های توبه گرایانه است تا نقد و توصیه سیاسی!
مهرداد


■ حالا جمهوری و افراد خواهان جمهوری بی‌رقیبند بفرمایید جلو. نمایندگان جمهوری یک شب حزب چپ هستند روز بعد جمهوری‌خواه شب جمعه تحلیلگر سیاسی و یکشنبه‌ها منادی پرهیز از خوشونت و دوشنبه‌ها در تجلیل از سیاهکل سخن می‌رانند. یعنی ما یک نماینده پادشاهی داشتیم که همه عمر آموزش دنیای مدرن رو دیده بود و از هیچ جای حرفشم دیکتاتوری در نمیومد با هوار و فریاد گفتند آقا استبداد آمد بیچاره شد ایران خوب این آدم ترسید رفت کنار حالا همین افراد نیت خوانی می‌کنند نکنه کاسه‌ای زیر نیم کاسه باشه. برای ایران آزادتر اتفاقا شاهزاده رضا پهلوی خیلی مطمئن‌تر بود بعد هم که دخترشان می‌آمد یا یک شاه ایران دوست پیدا می‌شد کجای این بد بود؟
آقای فرخنده کسانی می‌خواهند در ایران جمهوری تشکیل بدهند که نه این شخصیت را دارند و نه در تاریخ بزرگ ایران ریشه‌ای دارند. نماد ملی ما کدامیک از این آقایان هستند؟ حرفهای زیبای حقوق بشری رو رها کنید واقعیت جامعه ما در نظر بگیرید. اگر حقیقتا به سرنگونی و فروپاشی این نظام باور دارید تضمین تمامیت ارضی این آب و خاک را با کدام سمبل و نماد میخواهید حفظ کنید؟ این بازی و پلمیک برای رو کم کردن نیست این فریاد برای نجات ایران است. سرنگونی حکومت اسلامی و ایجاد جمهوری یعنی پایان کار ایران . مشروطه پادشاهی ایرانی بدیل ندارد. ولی صحبت شاهزاده با جای تحکیم یک نماد ایرانی مانند رضا خان به تحکیم یک سلبریتی با نام رضا جان انجامید. جای تاسف است و اندیشیدن چاره دیگر.
با احترام بهروز فتحعلی


■ آقای فرخنده گرامی،
من خود سالیان سال عضو تشکیلات مجاهدین بودم، هیچ جریان سیاسی جمهوری خواه را نمیشناسم که صادقانه در قالب تشکیلاتی، گذشته مبارزانی خود را نقد کرده باشد. این اقدام آقای پهلوی نشان از بلوغ و درک عمیق ایشان از دموکراسی دارد. ما نباید از شخصیت‌هایی مانند آقای نگهدار و هم فکران وی انتظار واکنش دموکراتیک داشته باشیم. کینه‌ورزی، مواضع قبیله‌ای و بهانه‌جویی از این جماعت بیشتر دیده می‌شود تا همدلی و عملگرایی.
پیروز باشید. بیژن مرادی


■ مقاله کوتاه و رسا. سالها گروه‌های سیاسی نا موفق خود را الترناتیو نظام سلطنتی می‌دانسته و بر ضد آن تبلیغ می‌کردند حالا با پس گرفتن ادعای نظام سلطنتی از طرف تنها وارث نظام سلطنتی. چون این مدعیان جمهوری اسلامی برنامه و طرحی ندارند. دستگاه تبلیغی آنها از کار افتاده و بیکار و هدف شده‌اند لذا بایستی مخالف خوانی بکنند.
نادر ناظمی


■ هواداران رضا پهلوی در شبکه‌های اجتماعی او را تنها آلترناتیو در مقابل جمهوری اسلامی می‌نامند. هواداران فرقه اسلام‌گرای رجوی هم این فرقه را تنها آلترناتیو در برابر حکومت می‌نامند. من زمانی جمهوری خواهی رضا پهلوی را باور می‌کنم که ایشان حاضر به مناظره علنی با رهبران سایر جریانات سیاسی شود.
س. حسینی


■ چندی پیش کامنتی انتقادآمیز در مورد سیاستهای جمهوری اسلامی در منطقه و در رابطه با آمریکا در سایت خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران گذاشتم و در کمال ناباوری من آن کامنت منتشر شد. چند روز پیش هم کامنتی در رابطه با همین سخنان حمید فرخنده در ایران امروز گذاشتم که منتشر نشد. در محیط آزاد خارج از کشور در سایتی که “هواداران دمکراسی” آن را اداره می‌کنند نظرات خوانندگان سانسور می‌شود. می‌توان حدس زد که مقاله آقای فرخنده کامنت‌های زیادی داشته است ولی تنها ۳ کامنت با جهت‌گیری خاص منتشر شده است. همین ماجرای سانسور در ایران امروز به ما نشان می‌دهد که جامعه شرقی با دموکراسی فرسنگ‌ها فاصله دارد و روشنفکران ایران قبل از اینکه به حاکمان مستبد درس دموکراسی بدهند باید دموکرات بودن را از خودشان آغاز کنند.
س. حسینی


■ جناب فرخنده گرامی‌ با درود، چنانچه شما به درستی‌ بیان کردید هرکس که بیش از هرچیز به منافع مردم ایران می‌‌اندیشد، بدون شک از سخنان اخیر رضا پهلوی استقبال خواهد کرد. بدون تردید این سخنان به وحدت و یکپارچگی اپوزیسیون سکولار-دمکرات کمک شایانی خواهد کرده و خواهد کرد. جالب اینجاست که در میان طیف گسترده اپوزیسیون، تا آنجا که من میدانم بیشترین ضدیت یا مخالفت با این نظرات رضا پهلوی، تا بحال از سوی رهبران چپ سنتی‌ (مارکسیست-لنینیست) ایران صورت گرفته است. چپ سنتی‌ ایران، که در همراهی با خمینی و اسلام سیاسی در انقلاب ۵۷، سابقه بسیار منفی‌ و مخربی از خود بجا گذشته است، اگر بخود نیاید این بار هم به شکل دیگری در مقابل جنبش آزادیخواهانه و عدالت طلبانه مردم ایران قرار خواهد گرفت. بنظر می‌‌رسد که این بخش از اپوزیسیون، که خوب می‌‌داند فاقد نفوذ و تاثیر قابل توجهی‌ بر جنبش است، از اعتبار و نیرومند شدن اپوزیسیون سکولار-دمکرات، که اکنون طیف وسیعی از اپوزیسیون جمهوری خواه و مشروطه طلب را در بر گرفته، چندان خشنود نیست. چپ سنتی‌ بر اساس مثل “دیگی‌ که برای من نجوشد سر سگ توش بجوشد” تنها به رهبری خود و در پی‌ آن تصرف قدرت سیاسی توسط خود می‌‌اندیشد. بنابراین از نظراین چپ شاید تا آن زمان وجود و استمرار رژیم قرون وسطایی اسلامی بیشتر به صلاح باشد.
با احترام، آرش جهاندار