خمینی که اولین کنشهای اعتراضیاش علیه رژیم شاه را در مخالفت با حق رآی زنان نشان داد، در جریان انقلاب آنان را تشویق به شرکت در سیاست و تظاهرات خیابانی نمود و پس از سوار شدن بر اریکه قدرت حق رآی آنان را “مصلحت نظام” دانست و باطل نساخت زیرا همچنان خواهان “حضور زنان” در صحنه بود و تا آنجا پیش رفت که شرکت در تظاهرات حکومتی را تکلیف شرعی به شمار آورد تا زنان را حتی به رغم مخالفت شوهران و پدرانشان به سود نظام دینی به خیابانها کشد[۱].
با اینحال تنها مدت کوتاهی از پیروزی انقلاب نگذشته بود که برنامههای زنستیز و مردسالارانه با اعلان حجاب اجباری برملا گشت. وی در جمع طلاب قم گفت: “زنان اسلامی باید با حجاب اسلامی بیرون بیایند. نه این که خودشان را بزک کنند. زنها هنوز در ادارات با وضع پیشین کار میکنند. زنها باید وضع خودشان را عوض کنند … به من گزارش دادهاند که در وزارتخانههای ما زنها لخت هستند و این خلاف شرع است. زنها میتوانند در کارهای اجتماعی شرکت کنند ولی با حجاب اسلامی.»[۲]
در روز ۱۷ اسفند ۵۷، در اولین ۸ مارس پس از انقلاب، زنان عمدتا از طبقه متوسط در مرکز شهر و شمال و غرب تهران و در برخی از شهرهایی بزرگ کشور به خیابانها آمدند و در کنار شماری از دانش آموزان مدارس علیه حجاب اجباری اعتراض کردند. زنان در برخی از ادارات نیز دست از کار کشیدند. اهمیت این اعتراض به باور هایده مغیثی در این واقعیت نهفته بود که “نه تنها علیه رژیم جدید، بلکه علیه خود خمینی بود که تا آن تاریخ نوعی تقدس داشت و بری از ملامت تلقی میشد. آن چه حائز اهمیت بود آن بود که هیچ سازمان یا حزب سیاسی نتوانست اعتبار بسیج این زنان را به خود نسبت دهد.”[۳]
مبارزه با حجاب اجباری در تمام ۴۳ سال گذشته ادامه داشته و به نماد شکست ناپذیری زنان در برابر حکومت دینی برای احقاق حقوق برابرشان با مردان و در برابر قانون بدل گشته است. تمام ترفندهای رژیم اسلامی از جمله تحقیر، تعرض و دستگیری زنان “بد حجاب”، حملههای فیزیکی و اسید پاشی به چهره آنان و زندانی کردنشان تنوانسته است مقاومت زنان علیه حجاب اجباری را در هم شکند.
در تحولی دیگری با گذشت سالها تجربه زیستن در نظامی براساس “ولایت فقیه” و اجرای مو به موی قوانین اسلامی که به رواج دروغ و ریا، گسترش تبعیض علیه زنان و اقلیتهای مذهبی و قومی، سرکوب دگراندیشان و معترضین، تهیدستی، فساد گسترده و انزوای کشور انجامیده است، گرایش به دینداری “مستقل” رواج روز افزون یافته که نوشین احمدی خراسانی آنرا ” ناجنبش دین داری بلا واسطه و خود مرجع”[۴] نامیده است. برمبنای این تحول جمعیت روز افزونی از زنان و مردان کشور با مداخله حکومت در “سبک دینداریشان” و تعیین بایدها و نبایدهای زندگی مخالفند که به باورم نشانه گسترش سکولاریسم فرهنگی در کشور است. در نتیجه زمینه مناسبی برای رشد پر قدرت “ناجنبش اعتراضی چهل ساله علیه حجاب اجباری” در دهههای اخیر به وجود آمده است.
اگر در سال ۱۳۸۳ تنها ۳۱ درصد دانشجویان مصاحبه شونده در دانشگاه تهران با الزام ” رعایت حجاب برای زنان” مخالف بودند این درصد در سال ۱۳۹۴ حداقل در میان جوانان تهرانی زیر سی سال به ۵۳ درصد رسیده است[۵]. مهدی نصیری، مدیر مسئول سابق روزنامه کیهان در یک برنامه تلویزیونی گفته است که ۷۰ در صد مردم در ایران با حجاب اجباری مخالفاند. وی افزوده است که براساس آخرین نظر سنجی حتی اکثریت مردم در شهر مذهبی قم نیز با این قانون مخالفند و مقامات جمهوری اسلامی جلوی انتشار این نظر سنجی وزارت ارشاد را گرفتهاند.[۶]
افزون برین تبعیضهای روز افزون علیه زنان که ناشی از اجرای قوانین شریعت در کشور است سبب ریزش در میان زنان حکومتی که نیره توحیدی آنها را ” سربازان ” چادر بسر مینامد نیز شده است که در سرکوب زنان آزادی خواه و مخالف حجاب اجباری مشارکت داشتهاند. اینان دریافتهاند که وعدههایی همچون ” بهشت زیر پای مادران است” در عمل بی پایه است. بطور نمونه زنان باورمند به اسلام فقاهتی که همسران خود را در جنگ ۸ ساله از دست داه بودند میدیدند که افزون بر از دست دادن همسرانشان براساس قانون جمهوری اسلامی فرزندانشان را نیز از دست میدادند و از مزایای خانوادههای شهید چیزی نصیبشان نمیشد و بچه و مزایا به خانواده مرد شهید شده تعلق میگرفت
مخالفت با حجاب اجباری در دی ماه سال ۹۶، چند روزی پیش از اعتراضات سال ۹۶، با کشف حجاب “ویدا موحد” به اوج خود رسید. این زن ۳۱ ساله در حالی که بر روی بلندی ایستاده بود، روسری خود را بزیر کشید و بر سر چوبی برافراشت. تصاویر این کنش نمادین اعتراضی در مطبوعات سراسر جهان بنام ” دختر خیابان انقلاب” به چاپ رسید و موضوع تبعیض علیه زنان در ایران را در جهان مجددا زنده کرد.
درسال ۱۳۹۸، عربستان، محافظه کارترین کشور اسلامی، حجاب اجباری را بجز در دو شهر مکه و مدینه ملغی کرد[۷]. بنابرین جمهوری اسلامی تنها کشوری در جهان است که بر این اجبار ارتجاعی پا میفشارد.
البته تبعیض علیه زنان در ایران تنها در حجاب اجباری خلاصه نمیشود و بویژه خود را در “شکاف جنسیتی” نیز نشان میدهد. در این زمینه شاخص “ایندکس برابری جنسیتی” از سال ۲۰۱۰ تا کنون در چهار حوزه آموزش، بهداشت، اقتصاد و سیاست در سطح جهان گزارش شده است، و در سال ۲۰۱۷، ایران در بین ۱۴۴ کشور رتبه ۱۴۰ را دریافت کرده است.[۸]
یکی از جنبههای مردسالاری حاکم در فقه اسلامی موضوع “تمکین” زن از شوهر است که در “قانون حمایت خانواده ” مصوب سال ۱۳۹۱ جمهوری دینی برآن تآکید شده است. تمکین در فقه به معنی پذیرفتن “ولایت” مرد از سوی زن در روابط زناشویی است که (استمتاع) برطرف کردن امیال جنسی مرد، در شرایط عادی جسمی زن هرزمان که مرد بخواهد، انتخاب شغل بنا بر سلیقه شوهر، اجازه خروج از خانه و کشور میگردد. این قانون مردسالارانه حتی سبب اخاذی برخی از شوهران از ورشکاران و فدراسیونهای ورزشی هنگام خروج ورزشکار زن از کشور و شرکت در مسابقات جهانی نیز شده است.[۹] بدین ترتیب زنان در جمهوری دینی مردسالار با ولایت دوگانه “فقیه” در اجتماع و “شوهر یا پدر و بردار” در خانه روبرویند.
زنان ایرانی در هر فرصتی از دوچرخه سواری که خار چشم امام جمعه اصفهان شده است[۱۰] تا هشدار نرگس محمدی در باره تعرض به زندانیان سیاسی زن و اعتراض به عوض شدن جای شاکی و متهم در پرونده تازهای که با اتهامات واهی علیه وی تشکیل دادهاند[۱۱]، علیه حکومت تبعیض، سرکوب و فرهنگ مرد سالار به پیکار ادامه میدهند. به جرآت میتوان گفت که پرچم مبارزه پیگیر علیه تبعیض در جمهوری دینی در دست زنان ایرانی است که “ناجنبش” آن میتواند با خیزش هم زمان اقشار میانی و تهیدستان شهری و اقوام و به یاری ائتلاف و همدلی نیروهای اپوزیسیون به جنبشی همهگیر برای دست یابی به نظامی سکولار و دمکراتیک تبدیل گردد.
اسفند ۹۹
mrowghani.com
————————————-
[۱] - نیره توحیدی، زنان و چهل سال “جمهوری اسلامی” در ایران، دویچه وله
[۲] - کیهان ۱۷ اسفند ۵۷
[۳] -هایده مغیثی، زنان ایران، صد سال مبارزه برای آزادی و حقوق قانونی، شهروند تورونتو
[۴] - نوشین احمدی خراسانی، دینداری بیواسطه و حجاب اجباری، زمانه
[۵] - همان
[۶] - آمار محرمانه وزارت ارشاد: ۷۰ درصد مردم مخالف حجاب اجباری هستند، فارسی ایندیپندنت
[۷] - لغو حجاب اجباری در عربستان بجز مکه و مدینه، تارنمای بهار
[۸] - جنبش زنان و وضعیت حقوق آنان در ایران و دیگر کشورهای اسلامی- مصاحبه باهایده مغیثی، رادیو زمانه
[۹] - گرولشَ و اخذ پول از برخی زنان ورزشکار در قبال اجازه خروج از کشور توسط همسرانشان، پایگاه خبری آفتاب، اسفند ۱۳۹۹
[۱۰] - امام جمعه اصفهان: دوچرخه سواری زنان هم مثل گرانی معضل است/جوانان غریزه دارند!، پایگاه خبری آفتاب
[۱۱] - حسین باستانی، اعتراض نرگس محمدی به “تعرض” به زنان زندانی، بیبیسی فارسی