.(JavaScript must be enabled to view this email address)
در یک نظام قانونمند و دارای حساب و کتاب حتی دادن یک کادوی کوچک از سوی ارباب رجوع به مقامات مسئول و کارمندان ادارات یا شرکتها نیز میتواند شائبه توقع دور زدن قوانین و مقررات را داشته باشد و در نتیجه دریافت این نوع کادوهای را نیز به کارمندان توصیه نمیکنند. در ایران اما معاون اجرایی قوه قضائیه که باید در اجرای عدالت و رعایت قانون نمونه باشد، میگوید نه تنها مبالغ و املاک دریافتی ایرادی ندارد بلکه دوستانش حاضر بودند کارخانه یا کل لواسان را به نامش کنند! بزرگی کادوهای سخاوتمندانه که اکبر طبری به آسانی از آنها نام میبرد هم گویای ابعاد بزرگ رشوهها و خلافکاریهای صورت گرفته در قوه قضائیه هست و هم گویای نگاه فئودالی او به ملک و املاک است. گویی دوران ارباب و رعیتی است که یک ده یا منطقهای مسکونی را به کسی ببخشند یا پیشکش بدهند. اکبر طبری حتما هم معنای رشوه را میداند و هم اینکه اگر او هنگام دریافت آن «کادوهای دوستانه» در چنان جایگاهی نبود، از آن املاک و پولهای اهدایی نیز خبری نبود. ظاهرا تنها چیزی که او نمیدانسته این است که روزی حامیان پرقدرت او دست از حمایت او بردارند و نظام او را به پای میز محاکمه بکشد.
محاکمه معاون اجرایی صادق لاریجانی رئیس پیشین قوه قضائیه یکی از مهمترین محاکماتی است که تاکنون در مورد مسئولین نهادهای قدرت در جمهوری اسلامی اتفاق افتاده است. این محاکمه که به فساد و رشوه خواری در ردههای بالای نهادی میپردازد که وظیفهاش پاسداری از عدالت و نظارت بر دیگر قوا و مسئولین و محاکمه متخلفان و مفسدان است، از اهمیت ویژهای برخوردار است و به خودی خود رویدادی مثبت برای عدالتخواهان ایران است.
برخی از نیروهای اپوزیسیون دادگاه اکبر طبری را نمایش حکومتی مینامند که برای اهداف سیاسی و به خاطر جنگ قدرت میان شخصیتها و باندهای سیاسی نظام صورت گرفته است.
درست است که فساد در ایران ساختاری است و احتمالا اهداف سیاسی برای کنار زدن باند رقیب نیز میتواند در این محاکمه دخیل باشد، اما مگر همواره یکی از انتقادهای اپوزیسیون فرار مسئولین مفسد در جمهوری اسلامی از اجرای عدالت نبوده است؟
از این گذشته دستگاه قدرت نیز هر نمایشی را بیارتباط با آنچه زیر پوست جامعه میگذرد برگزار نمیکند. تماشاگران این نمایش نیز بیتاثیر از آن نیستند و نتیجه گیریهای خود را برای نمایشهای بعدی، بلکه اجرای نقش در پردههایی از نمایشهای آتی خواهند داشت. محاکمه کنونی معاون اجرایی رئیس پیشین قوه قضائیه و دیگر متهمان این پرونده، نگاهها را از دیگر پروندههای فساد بر نخواهد گرفت، بلکه میتواند درخواست محاکمه دیگر مفسدان را نیز تقویت کند. از سوی دیگر اگر این پرونده به سرانجام نرسد یا به کاهش فساد در قوه قضائیه ایران کمک نکند، افکار عمومی بر ساختاری بودن فساد تاکید خواهد کرد و خواهان تغییرات ساختاری در این نهاد و دیگر نهادهای قدرت خواهند شد.
سوالی که برای افکار عمومی مطرح است و بسیاری ناظران سیاسی بر آن تاکید کردهاند این است که رئیس اکبر طبری یعنی صادق لاریجانی از فساد در معاونت اجرایی که سالها زیر گوش او روی میداده باخبر بوده است یا نه؟ اگر با خبر بوده که باید او نیز در این پرونده محاکمه شود و اگر هم خبر نداشته که این خود بسیار شوکآور است که رئیس یکی از مهمترین قوای سه گانه کشور از آنچه در معاونت اجرایی نهاد تحت کنترلش میگذرد بیخبر باشد. این چگونه ریاست و اجرای مسئولیتی است؟