.(JavaScript must be enabled to view this email address)
در حالی که تظاهرات ضد نژادپرستی در بسیاری از شهرهای کشورهای اروپایی در همبستگی با تظاهرات گسترده در امریکا در پی مرگ جورج فلوید در امریکا شاهد بودهایم، در ایران حتی در ابعاد کوچکتر شاهد ابراز همبستگی با تظاهرات ضد نژادپرستی نیستیم. حتی از سوی سازمانهای جامعه مدنی مانند احزاب یا هنرمندان و ورزشکاران نیز واکنش چندانی نمیبینیم.
ممکن است برخی توقع برگزاری تظاهرات در تهران را با توجه به ترکیب جمعیتی ایران، سطح رشد جامعه مدنی در ایران و گرفتاریهای بزرگی که مردم ایران نسبت به کشورهای اروپایی در زندگی روزمره، بویژه مسائل و مشکلات ناشی از شیوع کرونا، با آن درگیر هستند انتظاری نابجا بدانند.
این استدلال البته تا حدی قابل درک است. در ایران هر چند گروه عمدهای از رنگینپوستان مهاجر زندگی نمیکنند، اما جمعیت بزرگی از مهاجران افغانستانی زندگی میکنند که اتفاقا در یک ماه گذشته قربانی دو برخورد خشن، تبعیضآمیز و ضد انسانی از سوی پلیس ایران بودهاند. اول ماجرای به رودخانه پرتاب کردن حدود ۱۸ نفر از این مهاجران کشور همسایه به رودخانه هریرود در مرز ایران و افغانستان و اخیرا ماجرای تیراندازی به سوی خودرویی که ظاهرا حامل چند مهاجر غیرقانونی افغانستانی و یک پاکستانی بوده در نزدیکی یزد است. تیراندازی ماموران به این خودرو که ظاهرا بیتوجه به درخواست توقف پلیس به راهش ادامه میدهد به آتش گرفتن ماشین و حادثه دردناک زنده زنده سوختن دو نفر از مهاجران افغانستانی سرنشین آن میشود.
از سوی دیگر در کشورهایی که مردم به کشته شدن جورج فلوید واکنش نشان دادند و با تظاهرکنندگان در آمریکا ابراز همبستگی کردند نیز مردم گرفتاریهای روزمره و از جمله مشکلات کرونایی را کم و بیش دارند. گروهی از ایرانیان در پی حادثه ۱۱ سپتامبر مانند مردم در بسیاری از کشورهای جهان با در روشن کردن شمع با مردم و کشور امریکا ابراز همدردی کردند. البته روشن است که در وضعیت کرونایی همبستگی یا گردهمآیی ضدنژادپرستی میتوانست مانند برخی کشورها دیجیتالی یا یا حفظ فاصله اجتماعی صورت گیرد. البته بهره برداری حکومت ایران از این ماجرا علیه دولت امریکا میتواند در عدم این واکنش از سوی مردم یا جامعه مدنی موثر باشد.
برخی طرفداران ایرانی ترامپ و یا کاربران ایرانی شبکههای اجتماعی از روی بیاطلاعی و سطحینگری و یا نژادپرستی محض تلاش کردند در شبکههای اجتماعی سیاه پوستان امریکا را بخاطر آمار بالایی خلافکاری میان آنان، مقصر جلوه دهند. اگر آمار جرم میان سیاه پوستان آمریکا بالاتر از سفیدپوستان است علت آن فقر، بیکاری و تحقیر و تبعیض نژادی و بویژه تحقیر و تبعیض سیستماتیک از سوی پلیس است. از این گذشته مگر خلافکار یا مظنون به بزهکاری را هنگام دستگیری باید مورد تحقیر یا ضرب و شتم قرار داد؟
نکته دیگری که در مورد سیاهپوستان امریکا نسبت به سیاه پوستان سایر کشورها بویژه کشورهای اروپایی در نظر گرفت این است که سیاه پوستان امریکا در کشور خود و در خاکی که در آن به دنیا آمدهاند مورد تبعیض نژادی قرار میگیرند. تبعیض و تحقیر به هر شکل در هرجا و غلیه هر کس جه مهاجر وجه غیر مهاجر محکوم و مطرود است. در کشور خود اما مورد تبعیض نژادی قرار گرفتن البته دردناکتر است.
■ البته قابل ذکر است که علیرغم وجود نژادپرستی در دنیای غرب و بویژه امریکا(نژادپرستی رنگ پوست)، بایستی یادآور شد که در بسیاری از کشورها نژاد پرستی از نوع و انواع دیگرش بسیار رایج است: این ها را میتوان در میان کشورهای افریقایی، در میان اعراب با گرایشات قومی و مذهبی و بویژه در میان قوم یهود و اعراب مسلمان در آسیا، در مناطق مختلف چین با تلفات و کشتهها و بیخانمان شدن بسیاری از انسانها در هر شبانه روز نیز توجه داشت و البته بسیار ارزنده است که همه مردم جهان در رابطه با تلف شدن کسانی مانند فلوید ابراز همدردی نمایند اما بدانید که در دنیای غرب هم کمترین توجهای به این همه نژادپرستی و ظلم و ستم که بر مردم کشورهای آسیا، افریقا و یا شرق دور میشود، ندارند.
چند روز پیش پلیس اسراِئیل به مردم عادی و غیر مسلح عرب در خیابان شلیک و کشته است ولی هیچ فریادی از هیچ نا کجا آبادی بلند نمیشود چه رسد به راه پیمایی و اعتراض خیابانی. هیچ سیاهپوست امریکایی هم به اعتراض به خیابان نرفت. نژاد پرستی در همه جا و به هر شکلش غیر انسانیست و دلیلی نیست که آن که در آمریکا اتفاق افتاد را بسیار رنگینتر از آنچه در خاور میانه و بطور مرتب اتفاق میافتد جلوه دهیم. تفاوت گذاشتن بین سیاهپوست امریکایی و عرب فلسطینی هم خود نوعی نژادپرستی ست. به امید ریشه کن شدن همه افکار نژاد پرستانه در میان همه مردم جهان با هر دین، رنگ، زبان ونژاد.
شاد باشید / با مهر، م.ج.
■ قابل توجه نویسندهی کامنت با امضای م. ج.
واکنش به رویدادهای خوب و بد در آمریکا بخاطر اهمیت این بزرگترین قدرت جهان میباشد. هر چه کشور آمریکا در کلیه زمینه ها بهتر و بهتر شود تاثیر بیشتری در بهبود دیگر جوامع جهان خواهد گذاشت. کسانی که آرزوی جهانی بهتر را دارند میخواهند که نقایص آمریکا از جمله نژادپرستی و دیگر معایب آن کاهش یابد تا در آینده بر طرف شود. هیچ مانعی اقتصادی برای بهبود در این کشور وجود ندارد.. این کشور میتواند الگوی راستینی برای دیگر کشور ها باشد. برعکس، واپسگرایان، ماجراجویان و مغرضان از اشکالات موجود در آمریکا بهره برداری میکنند.
میزان توجه و علاقمندی مردم به رعایت منشور جهانی حقوق بشر و نفی نژاد پرستی و هر گونه تیعیضی در کشورهای مختلف بستگی مستقیم با میزان مردم سالاری کشور ها دارد. بهمین دلیل ست که ما همیشه این جنبشهای شریف را بیشتر در دموکراسیهای اروپا میبینیم. در همین اروپا نیز مشاهده میشود که میزان شرکت مردم در این همایشهای مسالمتآمیز و متمدنانه متفاوت ست و در بعضی کشور های اروپا خبری نیست.
با احترام / بابک مهرانی