.(JavaScript must be enabled to view this email address)
روز جمعه ۱۶ آوریل فضانورد امریکایی-سوئدی جسیکا مایر بعد از یک اقامت ۲۰۵ روزه در ایستگاه فضایی بینالمللی به زمین بازگشت. زمین کرونازدهای که دیگر همان نبود که او هفت ماه پیش ترک کرده بود. فرماندهان زیردریاییهای اتمی فرانسه که در عمق دریاها در ماموریت هستند نیز برای پایین نیامدن روحیه دریانوردانشان و کاهش دقت آنها و درنتیجه ایجاد اخلال در ماموریتشان، آنها را از شیوع جهانی اپیدمی کرونا و اخبار مربوط به آن بیخبر نگه داشتهاند. این دریانوردان نیز چند روز دیگر به دنیای نویی بازمی گردنند و ساعاتی قبل از پیاده شدن از کشتی در جریان اخبار شیوع و مرگ و میر کرونا و پیآمدهای آن قرار خواهند گرفت.
با گسترش شیوع کرونا در خارج از مرزهای چین بهویژه در اروپا از حدود دو ماه پیش، مردم دنیا شاهد دو نوع از غافلگیری بودهاند. غافلگیری اول به خاطر شیوع سریع این ویروس و تا بدین حد آسیبپذیر بودن انسان در عصر علم و توسعه دانش پزشکی بود. غافلگیری دوم به خاطر آماده نبودن سیاست مداران، مسئولان و کمبود زیرساختهای پزشکی و بهداشتی و کمبود اقلام مورد نیار برای پیشگیری از سرایت این ویروس حتی برای کادر درمانی دولتهای رفاه اروپایی مانند سوئد، انگلیس، فرانسه و ایتالیا که به پزشکی، بهداشت و سیستم نگهداری از سالمندان خود میبالیدند. البته که وضعیت بهداشت و درمان و نگهداری از سالمندان در این کشورها به مراتب بهتر از دیگر کشورهاست، اما این کشورها نیز نشان دادند چندان که مینمایند نیستند.
اکنون نگرانی از کار افتادن چرخ اقتصاد و رکود بیسابقه همه کشورهایی که مردم را به اشکال مختلف دعوت به خانه ماندن و قرنطینه کرده بودند دربرگرفته است و در نتیجه به فکر بازگشایی تدریجی فعالیتهای اقتصادی هستند. درست است که چرخ اقتصاد باید بچرخد، اما چگونگی چرخیدن آن و چگونگی تخصیص منابع بعد از شروع دوباره فعالیتهای اقتصادی و عادی شدن زندگی بعد از کنترل این اپیدمی است، که تعیینکننده است. چگونگی بازگشایی و بررسی همه جانبه در نحوه مدیریت این بحران نشان دهنده این است که دولتها و ملتها درس لازم را از این تجربه تلخ را گرفتهاند یا نه. درست است که اپیدمی کرونا به صور و درجات مختلف اثر خود را بر نحوه زندگی مردم، سیاست دولتها، نهادها، احزاب سیاسی و دیگر نهادهای مدنی گذاشته است، مهم اما پایدار کردن و عمیقتر کردن این اثرات است تا چرخ اقتصاد مثل سابق از نو دوباره به گردش نیاید و اهمیت حفظ محیط زیست و تحکیم زیر ساختهای بهداشتی و پزشکی کشورها بازیچه دست رشد اقتصادی و جهانی شدن بیرویه و نابرابر در کشورهای دنیا نشود و بعد از مدتی به ورطه فراموشی سپرده نشود.
کرونا بدون شک تاثیر خود را در برنامههای همه احزاب سیاسی البته با شدت و ضعف در کشورهای مختلف خواهد گذاشت. اما شدت و میزان این تاثیر و تلاش برای نگاه درازمدت و پایدار و به امر بهداشت، درمان و توسعه اقتصادی پایدار بستگی به نگاه و سطع آگاهی و فشار و خواست مردم نیز دارد.
احزاب سیاسی همیشه وقتی ایده یا طرحی را با صدای بلند مطرح میکنند که نه تنها برای هواداران خود قابلقبول باشد بلکه زمینه جذب طیف خاکستری را هم فراهم کند و اصولا حتی اگر موضوعی جزو برنامههایشان باشد اگر جو عمومی جامعه مخالف آن باشد، آن را مطرح نمیکنند. درغیر این صورت عدهای را از آنها خواهد راند براند و درمیان توده مردم نامحبوب خواهند شد. هرچند البته احزاب سیاسی باید نبض جامعه را هنگام مطرح کردن برنامههای خود در دست داشته باشند و اصولا بخش مهمی از سیاست همین است اما از سوی دیگر اگر ایدهای که در پستوی احزاب خاک میخورد در مردم طرفداران زیادی پیدا کند احزاب سیاسی یا سیاستمداران آن را مطرح خواهند کرد و در لیست اولویتها خود قرار خواهند داد.
یک نمونه آن نظام پادشاهی سوئد است که مانند دیگر کشورهای مشروطه پادشاهی پادشاه و خانوادهاش هزینههای زیاد و بیجایی را از منابع عمومی به خود اختصاص میدهند. علیرغم اینکه احزاب سوسیال دمکرات و چپ سوئد در برنامههای حود خواستار نظام جمهوری به جای پادشاهی هستند، اما از ترس نامحبوب شدن و از دست دادن آرای خود هرگز این موضوع را در برنامههای خود قرار نمیدهند و فعالانه درمورد آن میان مردم صحبت و تبلیغ نمیکنند. در انگلستان و دیگر کشورهای مشروطه پادشاهی که دارای نظام دمکراسی هستند نیز کم و بیش همین سیاست حاکم است.
اینجاست که نقش روشنفکران و صاحب نظران برای جلب توجه و ایجاد تحول در افکار عمومی آشکار میشود. نقد جامعه مصرفی و تغییر الگوی مصرف، تلاش برای افسار زدن بر رشد اقتصادی به قیمت ویران کردن محیط زیست و ارزش ساختن از مصرف بیشتر به کمک تبلیغات گسترده که در رادیو- تلویزیون و در سالهای اخیر با برنامههای هوشمند شبکههای اینترنتی مصرف کنندگان را ۲۴ ساعت بمباران تبلیغاتی میکنند، جهانی شدن عادلانه و کمک به کشورهای فقیر و درحال توسعه اهمیت زیادی در این امر مهم یعنی جلوگیری از تخریب و تحدید محیط زیست و وادار کردن دولتها به اجرای نقش خود در این موضوع و داشتن آمادگی لازم برای پیشگیری و مبارزه با اپیدمیهای احتمالی آینده است.
یکی از نویسندگان بزرگ روم داستان مردی را حکایت میکند که در عهد قیصر “تیبریوس” شیشه نشکن اختراع کرده بود و به امید دریافت صلهای درخور اختراع جالبش نزد قیصر میرود و شاهکار خود را نشان میدهد. تیبروس از او میپرسد که آیا درباره اختراع خود با کسی صحبت کرده است یا نه؟ وقتی پاسخ منفی مرد مخترع را میشنود او را به زمین میاندازد و میکشد تا نوآوری آن مرد نگون بخت باعث کم رونق شدن بازار شیشهگرها نشود و بیکاری آنها منشاء آشوب و اعتراضی علیه امپراطوری او نگردد.[۱]
رشد اقتصادی دنیا و جامعه مصرفی پیش از کرونا علیرغم توجهات ناکافی که در سالهای اخیر برای جلوگیری از گرمایش زمین و توسعه پایدار در جهان صورت گرفته است، تا حدودی یادآور رفتار قیصر روم با آن مخترع شیشه نشکن است. میلیونها تن اشیا، محصولات کشاورزی کشاورزی و دامی، وسایل الکترونیکی و پوشاکهایی که هنوز میتوانند مصرف شوند، در الگوی اقتصاد و مصرف کنونی در سرتاسر دنیا روزانه دور ریخته میشوند. مدافعان مصرف بیرویه و صاحبان شرکتها و سیاستمداران چه چپ و چه راست، ایجاد فرصتهای شغلی و بالا نرفتن میزان بیکاری را همواره توجیهگر ادامه چنین سیاستهایی دانسته و میدانند.
راهی برای بیکاران و فقر البته باید پیدا کرد و دنیای کنونی با امکانات گستردهای که دارد میتواند از پس آن بریاید. با ادامه سیستم اقتصاد جهانی کنونی اما در بر همان پاشنه پیشاکرونایی خواهد چرخید.
————————-
زیرنویس:
۱.”چرا ملتها شکست میخورند؟” نوشته دارون عجم اوغلو و جمیز ای. رابینسون، ترجمه محسن میردامادی و محمد حسین نعیمی پور/ نشر روزنه