روش منحصر بهفرد سوئد در مقابله با پاندمی کرونا و اظهارات بیاساس در بیبیسی فارسی
ظاهرا منجنیق فلک، نه باران ویروس بلکه باران متخصصین نامتخصص را هم بر سر ما میباراند. بیبیسی فارسی هم دستش در کار است و انواع متخصصین و نیمه متخصصین و نامتخصصین را به برنامه خود دعوت میکند. (لینک کلیپ مصاحبه در یوتیوب)
ابتدا اشارهای به روش منحصربهفرد کشور سوئد در مقابله با فاجعه پاندمیک جاری در جهان لازم است.
مدل سوئدی در مقابله ویروس مرگبار کرونا، حداقل از دو جهت در اروپا منحصر بهفرد است. ابتدا از نظر واگذاری اختیار تصمیم گیری به مؤسسات علمی
این تنهایی سوئد در اعتماد به متخصصین بهجای سیاسیون، ریشه عمیقی در تاریخ سوئد دارد. آکسل اوکسنشرنا (۱۵۸۳ـ۱۶۵۴ / Axel Oxenstierna) مهمترین معمار شیوه اداره جامعه سوئد در تاریخ این کشور بود. در دوره او در زمانی که نطفه دستگاه امروزی اداره دولتی سوئد بسته میشد، مقامات اداری کشوری خواهان قدرت تصمیمگیری در حیطه اختیارات خود بودند. این مقامات که جملگی نمایندگان اشراف سوئد بودند، تمایلی به تبعیت از پادشاه نداشتند. قدرت بیش از اندازه و کاریزمای آکسل اولسنشرنا، این “زیادهخواهی” مقامات قرون وسطایی سوئد را برآورده کرد و آثار این خردمندی آکسل اوکسنشرنا و مقامات سوئدی در آغاز قرن هفدهم، هنوز هم در شیوه اداره کشور، باقی و جاری است. از آنجایی که مقامات اداری منتخب مردم نیستید، با تغییر اکثریت پارلمان و حکومت، عوض نمیشوند و براساس دانش و صلاحیت اجرایی به مقام خود، نصب شدهاند، سپر محکمی در برابر موج فزاینده پوپولیسم راست و چپ هستند. روند تخریب موقعیت مقامات متخصص در دانمارک، حداقل دو دهه از دوران نخستوزیری آندرس فوگل راسموسن در دانمارک در جریان بوده است.
در مسئله بستن مرزها نیز حکومت دانمارک علیرغم توصیه اداره دولتی مربوطه به نام Sundhedsstyrelsen با وظایفی مشابه “اداره دولتی سلامتی مردمی سوئد”، عمل کرد. این کار بنابه اظهارات آندرش تئگنل “مقام دولتی مبارزه اپیدمی سوئد”، در مصاحبه با روزنامه “آفتونبلادت” سوئد، هیچ تأثیری ندارد.
دو اداره دولتی سوئد که جمع کثیری از متخصصین و پتانسیل علمی و اجرایی کشور را در بر میگیرند، از سوی حکومت سوئد، دارای بیشترین اختیارات در برنامهریزی و اجرای امر مهم حفاظت از شهروندان و جامعه سوئد در برابر فاجعه جهانی بیماری کووید۱۹ هستند:
- اداره دولتی سلامتی مردمی (Folkhälsomyndigheten)
- اداره دولتی آمادگی و حفاظت از جامعه
موارد فوق برای هر شهروند سوئد، روشن و فارغ از هر مباحثهای است و از اینرو، اظهارات خانمی به نام سحر مطلبی از سوئد در یکی از برنامههای ۴ آپریل بیبیسی فارسی، حیرتآور بود. (لینک مصاحبه در زیر)
با توجه به کثرت ایرانیان و متخصصین ایرانی شاغل در رشتههای پزشکی و ویروسشناسی در سوئد و سهولت دسترسی به اطلاعات لازم در مورد حرفه و میزان تخصص و صلاحیت آنها در منابع علنی در اینترنت، نمیدانم فلسفه دعوت کردن از یک پزشک عمومی (طبق اعلام مصاحبه کننده) چیست؟
در جریان مصاحبه معلوم میشود که اطلاعات خانم مصاحبه شونده در حد “شهروند عمومی” هم نیست (پزشک عمومی پیشکش)
ابتدا نگاهی به فرازهایی از مصاحبه بیبیسی فارسی با خانم دکتر عمومی سحر مطلبی:
سحر مطلبی: “برای اینکه مسئله اقتصادی براشون مهمتر بوده”(ثانیه ۳۳ تا ثانیه ۴۴)
کسی حتی از میان رادیکالترین مخالفین راست و چپ حکومت در سوئد هم چنین ادعایی مطرح نکردهاند. برعکس، در مسئله شیوههای مبارزه با فاجعه مرگبار ویروس کرونا، همه احزاب سوئد یکپارچه مدافع سیاست اعمال شده از سوی حکومت متکی بر ائتلاف حاکم در سوئد هستند.
سحر مطلبی: “سوئد مسائل سیاسی رو مقدم کرده بر توصیههایی که کارشناسان در اینمورد میکنند” (دقیقه ۱، ثانیه۲)
در واقع، چرندترین جمله مصاحبه این دکتر کشفشده از سوی بیبیسی فارسی، همین جمله است. چون که سوئد تنها کشور اروپایی است که در آن، حرف اول از سوی انستیوهای متخصص مسئول دفاع از امنیت پزشکی عمومی گرفته میشود. به عنوان مثال در دانمارک، مؤسسات تخصصی مسئول امنیت عمومی خواهان پیش گرفتن سیاستی مشابه با سوئد بودند که اقتدار سیاسی حاکم با یک تصمیم سیاسی، پیشنهاد متخصصین مزبور را رد کرد. تصمیمات اقتدار سیاسی حاکم در سوئد به هیچوجه و به هیچوجه سیاسی نیست و از این جهت تنها کشور اروپایی است. این جمله نشاندهنده بیخبری مطلق خانم مصاحبهشونده را دارد و آدمی دچار این سوآل میشود که نکند ایشان بدون دسترسی به اینترنت در کره مریخ در قرنطینه مطلق هستند!
سحر مطلبی: “بخشی از این سیاستگذاریها خیلی واضح نیست” (ثانیه ۴۸)
اگر اینطور است، پس دو گزاره اول و دوم را از کجا آوردید؟ اگر سیاستگذاریهای سوئد حداقل برای شما واضح نیست، چگونه از غلبه انگیزههای سیاسی و اقتصادی حکومت سوئد در امر سلامتی مردم سوئد، خبردار شدهاید؟ مگر نمیگویید که این سیاستگذاریها واضح نیستند؟!
سحر مطلبی: “مشتاقند ایمنی گلهای رو پیش ببرند”
در سوئد مثل بقیه دنیا، در یک رفتار کاملا طبیعی و منطقی، بهطور شبانهروزی و در همه رسانهها از این موضوع صحبت میشود و دور از عقلترین نظرات و اتهامات و انتقادات هم جایی برای مطرح شدن پیدا میکنند. اما، مبانی این ادعای شما چیست؟ کدام مسئول حکومتی از این استراتژی دفاع کرده است؟ مهمترین مقام متخصص دولتی سوئد در این مسئله در مقام “اپیدمیشناس دولتی سوئد” به نام آندرس تئگنل بارها این شیوه را رد کرده است. (لینک یکی از این موارد در روزنامه صحبح سونسکا داگبلادت سوئد[AA1])
سحر مطلبی: “خیلی با تأخیر شروع کردند”
این ادعا هم نشان از بودن ادعاکننده در قرنطینه مطلق بدون اینترنت است.
سه ادعای دیگر خانم دکتر عمومی با توجه منابع موجود، برای همه قابل کنترل هستند. توجه کنید که آمار بهطور لحظهای عوض میشود و کنترلی که من انجام دادهام مربوط به روز یکشنبه ۵ ماه آپریل ۲۰۲۰ است. ابتدا به ادعاها توجه کنید:
سحر مطلبی: “آماری که میده مشخصه تفاوت زیادی با دو تا کشور دیگر دانمارک و نروژ.... تفاوت فاحش داره در یک بازه زمانی برابر. ...سیاستهایی که سوئد داشته خیلی موفق نبوده... در مقایسه با دو تا کشور دیگر که مدل چین را پیاده کردهاند، دستاورد مناسبی نداشته... اون کشورهایی که تونستند ابتلا به ازای هر میلیون نفر را به زیر صد برسونند که ...”
فرق آمار سوئد با نروژ و دانمارک
خواندن آمار و تفسیر آن، یک امر تخصصی مهم است. اما مقایسه رقم و خواندن جدول کار روزانه همه شهروندان در یک دنیای مدرن دیجیتالی است. گویا خانم دکتر عمومی توانایی نگاه به یک جدول آمار بینالمللی و خواندن و فهم آنها را نداشته است.
طبق آمار جدول ضمیمه: (لینک منبع در یکی از معتبرترین منابع جهانی موجود بنام Worldometer)
تعداد کشتههای سوئد از رقم مشابه برای دانمارک و نروژ بالاتر است. اولا در این نقطه از ماجرا، هنوز با ارقام پایینی سر و کار داریم که میتواند نسبت با ارقام نهایی تفاوت زیادی داشته باشد. هنوز پایان فاجعه در پرسپکتیو ما نیست. ثانیا، ربط این مسئله با روشهای اتخاذ شده از سوی حکومت سوئد، چیست؟ تعداد مرگ و میر به صدها فاکتور خرد و کلان ربط دارد که سن مبتلاشدگان از مهمترین آنهاست. اما اگر کسی تفاوت میان سه رقم فوق از سوئد، دانمارک و نروژ (به ترتیب ۴۰، ۳۱ و ۱۲) را با سیاست بستن و نبستن شهرها توضیح بدهد، باید با تکیه بر همه ارقام و فاکتورهای موجود، توضیح دهد. چنین اشرافی به ماجرا، ماهها و شاید سالها بعداز پایان فاجعه ممکن خواهد بود و امروز هیچ فرد مسئولی نمیتواند چنین ادعایی را بدون وجود کوچکترین فاکت لازم، مطرح کند.
خانم دکتر لطف کرده و نامی از یکی از متغیرهای دخیل در گسترش ویروس کرونا را در لابلای سخنان خود، ذکر کرده است. استفاده از عبارت “بازه زمانی” نشانه توجه ایشان در میان همه بیتوجهیها به فاکتهای مربوطه است. اما، این توجه هم از سر بیخبری بوده است. چونکه تاریخ اولین تست مثبت در سوئد، ۲۶ روز نسبت به نروژ و ۲۷ روز نسبت به دانمارک، مقدم است.
خانم دکتر عمومی، در جایی به تعداد ابتلاء به ازای هر میلیون نفر از اهالی اشاره میکنند. حق آن است که تعداد ابتلا به ازای هر میلیون نفر از نفوس، مرتبط با امر مؤثر بودن یا نبودن شیوههای پیشگیری است. اگر ملاک را تعداد تست مثبتیها در نظر بگیریم، سوئد هم نسبت به نروز و هم نسبت به دانمارک در موقعیت بسیار بهتری قرار دارد.
حرف پایانی:
بعداز آنکه طوفان مرگ کرونا خوابید، همه تجربیات کشورهای مختلف با توجه نتایج حاصله و هزینههای انسانی و اقتصادی پرداخت شده مورد مقایسه و مداقه اهل فن و افکار عمومی کشوری و جهانی خواهند بود. امروز برای هرگونه قضاوت در مورد این روشها، زود است. با این وجود، وقتی همه جهان یکه و تنها یک موضوع را در دستور خود دارند، خودداری از چنین مقایسههایی ممکن نیست. آنچه مهم است در نظر داشتن این نکته مهم است که هنوز فاکتهای لازم برای سطحیترین مقایسه را هم در دست نداریم.
متأسفانه سخنان بیاساس از نوع مدعیات خانم سحر مطلبی در مصاحبه فوق و انواع اظهارنظرهای فارغ از هرگونه احساس مسئولیت حرفهای و انسانی مورد سوء استفاده مدیران حکومتی در ایران برای توجیه ناتوانی و نادانی خود در حفاظت از جان مردم میگیرند.
■ بسیار از برخورد تند و غیر دوستانهی نویسندهی محترم ِ نسبت به مصاحبهی خانم دکتر سحر مطلبی در شرائط بحرانی ویروس کرونا متاسفم. به قول معروف دنیا که به پایان نرسیده در سراسر جهان هر کسی بنا بر برداشت های خود در مورد این موضوع جهانی اظهار نظر می کند و رسانه ها هم با بعضی مصاحبه می کنند. نظر هیچ کس شمول خانم سحر مطلبی یا دیگر مصاحبه شوندگان را نباید تعمیم داد و حکم کلی صادر کرد: «روزگار غریب ما و “متخصصین” در روزگار کرونایی »
بر خلاف نظر نویسنده در پایان مطلب نباید منتظر ماند که: «بعداز آنکه طوفان مرگ کرونا خوابید، همه تجربیات کشورهای مختلف با توجه نتایج حاصله و هزینههای انسانی و اقتصادی پرداخت شده مورد مقایسه و مداقه اهل فن و افکار عمومی کشوری و جهانی خواهند بود. ..» نقل قول از حرف پایانی نویسنده.
آقای علیرضا اردبیلی چنان «جبههای» در مقابل مصاحبه شونده گرفتند و چنان «دفاعی» از عملکرد مقامات مسئول شرائط پاندمی دولت و حکومت سوئد کردند که اصلا با مبانی بحث و گفتگو سنخیت ندارد. نگارنده که در سوئد زندگی می کند؛ علاوه بر اینکه وقایع را با حوصله دنبال کرده ِ در قرنطینهی خانگی بخاطر امنیت اشخاص بالاتر از ۷۰ سال شاهد یک «سو ء تفاهم» بزرگ اجتماعی میباشد.
مدیریت بحران بر اساس اطلاعات علمی و تجربی فکر می کند: اگر افراد مسن در محل زیست خود (خانه ِ خانهی سالمندان ُ بیمارستان و......) قرنطینه شوند بقیهی مردم با برخورداری بیشتر از مصونیت در مقابل ویروس کرونا خواهند توانست به زندگی ادامه دهند.
در عمل: کسانی که از خارج از کشور سوئد بدلایل مختلف ویروس کرونا را نادانسته و غیر عمدی به سوئد وارد کردند هنوز ناشناخته در سراسر سوئد آزادانه زندگی می کنند. فقط در همان روزهای اول جواز پرواز هواپیماپی ایران ایر به درستی لغو کردند. ولی کسانی که به ویروس کرونا آلوده بودند بخصوص در استکهلم بسیاری را به این بیماری مبتلا کردند.
سوئد به خاطر کمک های انسانی فروتنانهی خود در مورد ویروس ابولا در آفریقا که همین مدیر کنونی بحران کرونا آقای آندش تگنل در آنجا ماموریت داشت، دانش و تجربیات زیادی از اپیدمی و پاندمی دارد.که با وضعیت کنونی سوئد در دفاع از جان مردم در مقابل شیوع ویروس کرونا جور در نمی آید. ده ها پزشک خارجیتبار ِ نسل دومی که در سوئد درس خوانده و کار می کنند و آنهایی که در سوئد به دنیا آمدهاند با تناقضات زیادی نسبت به پیشگیری های عمومی برای بیماریهای مسری و امکانات و وسایل لازم برای مقابه با این بیماریهای روبرو شدهاند که در سراسر سوئد مطرح ست.
آقای آندش تگنل مدیر رسمی بحران ویروس کرونا متاسفانه دست خالیست. بخش بهداشت و درمان سوئد و خانه سالمندان با کمبود های وسیع روبروست که بازرسی کشوری سوئد در سال ۲۰۰۸ تصریح کرد «آمادگی ندارد»
اینها را و بسیاری پشت گوش انداختنهای بوروکراسی و سودجوییهای برخی در یک جامعهی واقعا انسانی را نمیتوان در نظر نگرفت.
احمد صلاحی / استکهلم
(کامنت آقای صلاحی بسیار بلند بود و ایران امروز بخشهایی از آن را حذف کرد)
■ علیرضای گرامی سپاسگزار از دقت و تحلیل درست و نوشته به موقع. درود!!!
حمید
■ با ادای احترام به جناب اردبیلی، فکر میکنم بهتر است در بحثها جانب احترام و ادب رعایت شود. شخصا نوشتههای تند و عتابآمیز را نمیخوانم و به همین دلیل پس از دیدن کلمه چرند بقیه را نخواندم. برای اثبات حقانیت خو د نیازی به توهین به دیگران نیست بلکه از نفوذ کلام میکاهد.
مسعود
■ با تشکر از اقای اردبیلی مقاله بسیار خوب و به موقعی بود. جدا از عملکرد دولتهای سوئد و دانمارک و نروژ باید سپاسگذار بود
علی
■ تصمیم گیرندگان از اول متوجه نبودند از اینکه مجرای ورود ویروس به خانه سالمندان را از نزدیک ببندند. یعنی ۱- ممنوعیت بازدید ۲-تست کرونا از پرستارانی که در آنجا کار میکنند.
آماری ندارم ولی فکر میکنم بسیاری از این خانه سالمندان که در مناطق کم درآمد کمونهای شهری متمرکز هستند به شیوه خوبی با کیفیت مناسب هیچوقت اداره نمی شدهاند. حقوق بسیار پایین پرستاران و خصوصی سازی هم باعث شده که هیچوقت مددکاران ثابت با آموزش کافی در خانه سالمندان کار درازمدت نداشته باشند، جابجایی مستخدمین ارزان و اغلب موارد با آموزش بسیار ناکافی، یک محیط بسیار آسیب پذیر در خانه سالمندان سوئد ایجاد کرده بود، البته در مناطق مرفه و کمونهایی با قدرت اکونومی بالاتر درست بر عکس بوده است. دولت سوئد که بخش مهمی از تبلیغات برای تصمیماتش در رابطه کرونا، حفط سالمندان استوار بوده است، کاملا ناموفق شد. این را همه به خوبی میدانند. اما این مسئله الزاما به معنی همه تصمیمات در رابطه با کرونا نیست، جمع بندی همه تصمیمات و درستی آن تا اواسط ماه مه طول میکشد.
■ برای نویسنده ی کامنت «تصمیم گیرندگان از اول متوجه نبودند........»
فرمایش شما در مورد خانه سالمندان و دو نکته که نوشتید درست است: «۱- ممنوعیت بازدید ۲-تست کرونا از پرستارانی که در آنجا کار میکنند.»
ولی تلفات در استکهلم فقط به خانه سالمندان محدود نمیشود. البته موضوع خانه سالمندان توانست موجی که مرگ عدهای از سومالیتباران در محلهی خارجی نشین رینکبی در استکهلم را عمده کرد را کنار بزند که موضوع شیوع و مرگ ومیر به خاطر ویروس کرونا فقط به خارجیتباران خلاصه نمیشد؛ با مراجعه به آمار و به تعداد تلفات در نقاط مختلف شهر متوجه میشویم در تمام نقاط استکهلم و حتی مناطق مرفه مبتلایان به ویروس کرونا در گذشتهاند که برای اطلاع شما از نوردمالمِ سودر مالمِ ناکاِ سولناِ سونده بری باید نام برد.
حتی در بیمارستان دانشگاهی شهر لین شوپینگ وقتی ۹۰ نفر از پرسنل را تست ویروس کرونا انجام دادهاند ۵۰ نفر جواب مثبت گرفتند که فقط آنها به خانه فرستاده شدند. وقتی این خبر را از رادیو دولتی می شنویم شوکه میشویم.
ولی وقتی به سخنان مقام رسمی و مسئول بهداشت مردم آندش تگنل که تجربیات زیادی در مورد ویروس ابولا دارد دقت می کنیم. ایشان معتقد ست که پاندمی آنقدر در جامعه شیوع پیدا میکند که مردم به مصونیت میرسند. البته در اینجا در مورد اینکه چه میزان مصونیت مورد نظر ایشان ست چیزی گفته نمیشود. متاسفانه تست ویروس کرونا نه بصورت همگانی و نه برای تمام پرسنل خانه سالمندان و نه برای تمام کارکنان درمان و بهداشت در راه نیست بلکه تحقیقی در مورد ۸۰۰ نفر از ساکنین استکهلم در دست اجزا ست که بعداز عید پاک نتیجهی آن اعلام میشود که در صد کسانی که به ویروس کرونا آلوده اند چه میزان ست. در حالیکه میزان تست ویروس کرونا در بسیاری کشور ها بهمراتب وسیع تر از سوئد است.
با احترام، داریوش ارجمند
■ آقای اردبیلی بسیار خوب و درست موضوع را شکافتند، من قصد تکرار مجدد ندارم اما من همانقدر که آقای اردبیلی از صحبت این خانم به خشم آمدند خشمگین شدم متاسفانه حرفهای تبلیغی و رفتار، سلبریتی، مد شده سخنان این خانم از یک سو و ادعاهای کسانی با پیشینه چپ و پرخاشجو از سوی دیگر همگی به نوعی خوراک برادران ارزشی آل عبا را تامین میکند. این خانم در یک برنامه مهم تلویزیون سوئد حاضر شدند و همراه با خبرنگار خاورمیانه این رسانه به توضیح شرایط ایران پرداختند. در این برنامه اولا ایشان تسلط به زبان سوئدی نداشتند و با لهجه صحبت میکردند و این نشان میدهد که ایشان تحصیلات پایه خود را در ایران گذارنده و در این حال که آدم حتما باهوشی بوده اما از سیستم سوئد و فرهنگ و تاریخ آن کم میداند این به آن معنی نیست که سوئد و مسئولان آن اشتباه نکردند و حتما حداقل در تشخیص سرعت شیوع بیماری و انتقال آن از سوی اسکیبازان که به ایتالیا مسافرت کرده بودند رو دست خوردهاند. اما استراتژی کاملا مشخصی را از ابتدا پیش گرفتند و هنوز هم ان را ادامه میدهند. سیستم غیر متمرکز بهداشتی سوئد و قدرت زیاد هر کمون یا استان مستقل از دولت کار جمعی بزرگی است که توضیح ان خارج از حوصله این نوشته است.
با احترام بهروز فتحعلی
■ آقای احمد صلاحی نوشتهاند (مدیریت بحران بر اساس اطلاعات علمی و تجربی فکر میکند: اگر افراد مسن در محل زیست خود (خانهِ خانهی سالمندان و بیمارستان و...... قرنطینه شوند بقیهی مردم با برخورداری بیشتر از مصونیت در مقابل ویروس کرونا خواهند توانست به زندگی ادامه دهند;).
این حرف از بنیان نادرست است و ایشان بیجهت فشار روحی به خود و دیگر عزیزان هم سن و سال خود میرسانند. درست بر عکس است چون افراد ۷۰-۷۵، به بالا در خطر بیشتر برای بیماری هستند یعنی در صورت ابتلا امکان شدت آن در این قبیل عزیزان زیاد است تا حد مقدور باید سالمندن را از بقیه جامعه حفاظت کرد چرا که در صورت سهل انگاری تراژدی ایتالیا تکرار میشود و چون افراد مسن و بیمار میتوانند راحت به این بیماری دچار شوند امکانات رسیدگی با همه با ابعاد زیاد نا ممکن است.
آقای صلاحی دقیقا بعد فهمیدند و این یکی از مشکلات جدی در سوئد است. تعدادی از مسیحیان اریتره تبار، سومالیها و اقلیتی از قشرهای مرفه استکهلم و حتا جوانان، برخی از رستورانهای پایتخت یا مسافران با بدفهمی و رفتار مخاطره انگیز تلاش همگانی مردم را برای گذار با شیب آرام را از بیماری کرونا جدی نگرفتهاند.امیدوارم در این ایام دشوار با اطمینان از فاکتها ابراز نظر کنیم و در مورد سوئد (اندرش تگنلTegnell Anders) و توصیههای ایشان را دنبال کنیم. فراوانی دستور عملهای غیر از این حتا اگر از جانب فلان پروفسور و بهمان دانشمند گفت شود نباید توصیههای رسمی را نقض کند.
با احترام مجدد بهروز فتحعلی
■ آقای بهروز فتحعلی
نگارنده در مورد افراد مسن نوشته بود که در برابر ویروس کرونا آسیب پذیر تر هستند.
۱. بنده و همسرم چون بازنشسته و هردو بالای ۷۰ هستیم در قرنطینهی خانگی زندگی میکنیم ِ با پسر و دخترم و خانواده هایشان که هرکدام دو فرزند دارند فقط با تلفن و یا با ویدئو ارتباط داریم. آنها برای ما خرید میکنند و فقط تا پشت در میآیند و خرید را میگذارند و میروند. استنباط خانوادهی ما چنین بوده که وقتی بچه ها به کودکستان میروند و والدین جوان آنها نیز سر کار میروند طبق تمام رهنمود های «مقامهای مسئول بهداشت مردم» تا اطلاع ثانوی بخاطر مصونیت بیشتر ما معاشرت نزدیک نداشته باشیم. این موضوع را فرزندان ما بیشتر اهمیت میدهند و این یک همبستگی اجتماعی برای اشخاص بالای ۷۰ سال میباشد ابدا «فشار روحی به خودم و دیگر عزیزان هم سن و سال خودم که فقط همسرم می باشد نمیرساند.» راه دیگری هم وجود ندارد به این میگویند قرنظینهی خانگی! این نیز بگذرد!
۲. فکر می کنم که مسئولان بیمارستانها و خانهی سالمندان بمراتب بهتر از بنده میدانستند که اشخاص مسن بخصوص بالای ۷۰ سال میبایست از تماس با سایر اشخاص جوانتر منع شوند تا نوعی قرنطینه برای آنها تامین شود. مگر از سلامت کارکنان آنجا و عدم ابتدلای آنها به ویروس کرونا مطمئن باشند. متاسفانه چنین نشد و موضوع خانه سالمندان فقط مختص به استکهلم نیست و در اکثر خانه سالمندان شهر های سوئد عده زیادی را مبتلا به ویروس کورونا کرده است و اغلب کسانی که فوت کردند در این مراکز از دست رفتند.
در کامنت قبلی به تست ویروس کورونا در بیمارستان دانشگاهی لین شوپینگ اشاره شد که نشان میدهد ۵۰ نفر از ۹۰ نفر کارکنان بیمارستان جواب مثبت گرفتند و به خانه فرستاده شدند. آیا آن ۵۰ نفر بیماران بالای ۷۰ سال را قبلا مبتلا نکردهاند؟ از این سئولات بسیار ست.
مسئول مواطبت از افراد مسن در بیمارستان و خانهی سالمندان جز رئیس بیمارستان و خانه سالمندان میتواند کس دیگری باشد؟ وقتی بناست از جان افراد مسن بالای ۷۰ بخاطر حساسیت بیشتر و آسیب پذیری آنها در برابر ویروس کرونا حراست شود .باید محدودیت های تماس با دیگران و جوانتر ها را اعمال کرد. باید از دکتر ها و پرستارها و پرسنل این واحد ها شروع کرد که ناقل ویروس به محیط کار نباشند. آقای آندش تگنل چندین بار گفته در مورد خانه سالمندان غفلت شده ست.
بهر حال در مورد مراقبت افراد مسن در بیمارستانها و خانه سالمندان استانداردهای جلوگیری از سرایت بیماریهای مسری رعایت نشده ست. و طرح موضوع ملیت ها و اقلیتها و غنی و فقیرِ جوانانِ مسافران و سهل انگاری مردم کوچه و خیابان .......ربطی به حیطه بیمارستان و خانه سالمندان و کارکنان این واحد ها ندارد .آنها تخصص دارند ولی ویروس کرونا حتی در بین آنها دست کم گرفته شد. بهمین دلیل در تمام بیمارستانها امروز مقررات ویژه وجود دارد و چادر های مخصوصی در بیرون بیمارستان نصب شده که به امور مربوط به ویروس کورونا خارج از بیمارستان رسیدگی می کند.
موفق باشید / احمد صلاحی
■ همه کامنتهای دوستان گرامی را با دقت خواندم. در این روزها در جریان یک رفتار طبیعی، با دریایی از اطلاعات و اظهار نظر در مورد فاجعه عالمگیر ویروس کرونا و بیماری کووید۱۹ درگیر هستیم که بحث در رسانه های فارسی زبان هم جزء مهمی از آنهاست. دوستانی بحق از لحن تند مقاله من اظهار ناراحتی کرده اند. راستش من تلخترین و تندترین پاراگراف مقاله خود را در لحظات آخر، حذف کردم. پارگراف حذفی مزبور، مربوط به “اینها” نامیده شدن جامعه سوئد از سوی خانم سحر بود. جامعه سوئد، محل زندگی ۱۰ ملیون انسان و محل برخورداری این ۱۰ ملیون انسان از حقوق شهروندی و آزادی بیان و امنیت شغلی و فردی است.
سوئد، یک “جمهوری موز” یا Banana Republic نیست. این کشور در زمانی کوتاه، بر روی یک ملیون نفر انسانی که در کشور خود، احساس امنیت نمیکردند، “در گشوده و مهربانیها نموده” است. امروز ممکن است این “مدل سوئدی مبارزه با کرونا” اشتباه از آب درآید. اما اکثریت بسیار بزرگی از شهروندان این کشور به نظم قانونی مشروع این کشور و تصمیماتی که از سیستم اداره کشور صادر میشود، اعتماد دارند. در عین حال، این نظم لیبرال دموکراسی، مانع آزادی بیان اقلیت مخالف و منتقد هم نیست. اتفاقا وجود امکان بروز صداهای مخالف و منتقد، نشانگر کارکرد نظم دموکراتیک کشور است. قرار هم نیست که در جایی یا زمانی کشور با تصمیمات ۱۰۰ درصدی و بدون مخالف اداره شود. در این کشور مثل هر جامعه دموکراتیک دیگری، بر سر ساختن یک پل کوچک از سوی شهرداری منطقه هم دهها نظر و صدای مخالف ابراز میشود. این امکان نقد و مخالفت، همان مکانیسم سالمساز همه دموکراسی های لیبرال دنیاست. معمولا رژیمهای توتالیتر با قیاس به نفس، چندصدایی بودن جوامع دموکراتیک را تفسیر به ناکارآمدی یا ناموفقیت این جوامع میکنند.
“سیاسی” و “اقتصادی” نامیدن تصمیمات مقامات سوئدی در امر مبارزه با ویروس کرونا، از سوی خانم سحر، یعنی اشتباهی گرفتن جامعه سوئد با یک “جمهوری موز” کسی در این مملکت، نهادهای مسئول مبارزه با بلایای طبیعی را، متهم به این اتهامات نکرده است. کسی هم نه دسترسی به اسرار مگو دارد و نه مدعی داشتن علم غیب است. مخالفان و موافقان سیاستهای اعمال شده، هر دو دسته با اطلاعات مشابهی از سوئد و جهان، مواضع موافق و مخالف دارند. کثرت شکننده طرفداران سیاستهای اتخاذ شده از سوی مقامات، بخاطر اعتماد تاریخی جامعه به درایت رهبران سیاسی و صاحب منصبان اداری و متخصصین خودش است.
اکثریت مطلقی از پناه آوردگان به جامعه سوئد هم بعنوان شهروندان این کشور، نظرات موافق و مخالف با سیاستهای ضد کرونایی و هر سیاست دیگری دارند. اما بندرت کشور خودشان و جامعه خودشان را که در انتخاب رهبران و سیستم سیاسی آن دخیل هستند، با قید “اینها” مینامند. آنچه خانم دکتر سحر مطلبی، ازش با لفظ ناشایست “اینها” یاد میکند، برای دهها و صدهزار شهروند جدید جامعه سوئد، “کشور ما” و “جامعه ما” و “نظم برآمده از رأی آزادانه من شهروند سوئد” نامیده میشود.
با سپاس از توجه دوستان منتقد و موافق
علی رضا اردبیلی