(از مدیران شرکت داروئی Sanofi)
ویروس کرونا (کووید ۱۹) جان هزاران نفر را گرفته و جان میلیونها انسان را در سراسر دنیا به خطر انداخته و پایههای زندگی اجتماعی و اقتصادی میلیونها نفر را به لرزه در آورده است. زندگی روزمره و «عادی» انسانها تعطیل شده است.
در سراسر دنیا و از جمله در کشور ما ایران مردم در خانههایشان در حال قرنطینه بهسر میبرند. گالریها بسته، مدارس و دانشگاهها تعطیل شدهاند، دربهای رستورانها بسته است و نمایشخانهها و موزهها سوت و کورند، سینماها تاریک و خیابانها خلوت و مترو و اتوبوسها هم کم مشتری شدهاند. شهرها حالت فیلمهای تخیلی را بهخود گرفته است.
در این شرایط همه پزشکان همه روانشناسان همه دانشمندان علوم اجتماعی و اقتصادی همه سیاستمداران ...که در فکر مدیریت این بحران هستند نیز به این فکر میکنند که ما با چه جهانی پس از کرونا روبرو خواهیم بود.
پاسخ نهائی و قطعی به این پرسش به چند دلیل بسیار مشکل است:
نخست اینکه لازمه پاسخ به این پرسش دانشی کافی در تمام حوزههائی که در بالا بر شمردیم را طلب میکند.
دوم اینکه تجربه تاریخی نشان میدهد که انسان فراموشکار است و پرسش اینجاست چگونه باید این فاکتور فراموشکاری را در پاسخ به پرسش بالا وارد کرد و این فاکتور چه سهمی را در رفتار انسانها پس از بحران کرونا بازی خواهد کرد.
پس شاید بهتر باشد پرسش را چنین مطرح کنیم، چه درسهائی را میتوان از این بحران گرفت و چه دنیائی را پس از کرونا آرزومندیم؟
ویروس کرونا مانند جراحی شکم مریض را باز کرده و اکنون علل بیماری مریض، شکنندگی و ضعف او پدیدار شده است.
علل این بیماری کدامند؟
۱- شکنندگی بینش نئولیبرالیسم
نخست گسترش جهانی ویروس کرونا پیش از هر چیز شکنندگی بینش نئولیبرالیسم و بازارمحور بر اقتصاد و تولید را نشان میدهد.
ویروس کرونا به اقتصاد جهانی ضربه مرگباری وارد کرده است و اقتصاد جهانی مبتلا به تب شدیدی شده است. منحنی وال استریت و دیگر بورسهای جهان شدت این تب را نشان میدهند.
پرسش این است که آیا این بیمار (اقتصاد جهانی) نیز همچون بعضی بیماران سالمند مبتلا به ویروس کرونا از پای در میآید و یا میتواند بار دیگر لنگان لنگان از جای برخیزد.
پیامدهای احتمالی شیوع بیماری کرونا برای اقتصاد جهانی در کانون توجه رسانهها و تحلیلگران مسائل اقتصادی قرار دارد. پیشبینی میشود که هرگاه شیوع این بیماری طی هفتههای آینده کنترل و مهار نشود، اقتصاد جهان از نفس بیافتد.
امروز تمام کشورهای سرمایهداری میلیاردها میلیارد دلار و یورو آماده کردهاند تا این بار هم این بحران اقتصادی پیش رو را پست سر بگذارند. صندوق بینالمللی پول و بانک مرکزی اتحادیه اروپا نیز میلیاردها دلار برای مقابله با پیامدهای این بیماری در نظر گرفتهاند.
سازمان همکاری و توسعه اقتصادی پیامدهای ناشی از بیماری کرونا را بزرگترین چالش اقتصادی جهان پس از بحران مالی سال ۲۰۰۸ اعلام کرده است. حتی گفته میشود که نرخ رشد اقتصادی جهان میتواند به نصف کاهش یابد.
شوربختا که کشورهای بزرگ سرمایهداری پس از بحران مالی ۲۰۰۸و بحران یورو در آغاز سال ۲۰۰۹ و بحران محیط زیست، درسهای لازم را نگرفتند و به توصیههای متفکران اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و محیط زیست که جایگزین کردن تولید و اقتصاد استوار بر «توسعه پایدار» را به جای اقتصاد نئولیبرالیستی و بازارمحور پیشنهاد میکردند توجه نکردند و تا آنجا که ممکن بود (البته در کشورهای مختلف با درصدی متفاوت) بخشهای مختلف تولید را به بخش خصوصی (با هدف متحقق کردن سود حداکثری) واگذار کردند.
امروز بحران کرونا اقتصاد جهانی را به زانو در آورده است.
با آغاز سال ۲۰۰۹ بحران یورو اتحادیه اروپا را با مشکلات فراوانی مواجه کرد و کشورهای ایرلند، پرتغال، ایتالیا، اسپانیا و به ویژه یونان را تا مرز ورشکستگی رساند و هنوز ایتالیا اسپانیا و یونان با آن بحران دست بگریبانند.
بحرانی که بر روند همگرایی اتحادیه اروپا در چارچوب مباحثی مانند ارزش یورو، افزایش شکاف اقتصادی، رشد روند واگرایی، افزایش بیکاری، گسترش ناآرامیهای اجتماعی و سقوط زودهنگام برخی دولتهای حاکم، رشد ملیگرایی افراطی و گرایشهای ضد اروپایی، خروج انگلستان از اتحادیه اروپا و مطرح شدن احتمال فروپاشی حوزه مالی یورو، تاثیر فراوان داشت و هنوز هم بر طرف نشده است.
ریاضتهای اقتصادی دیکته شده از طرف اتحادیه اروپا با پیروی از نسخههای اقتصاد نئولیبرالی، با خصوصی کردنهای گسترده و تضعیف مستمر قوانین و قراردادهای کار، پایههای «دولت رفاه» را فرسوده کرده است.
ریاضتهای اقتصادی از طرف اتحادیه اروپا در تمام کشورهای اروپائی و بویژه در کشورهای ایتالیا، اسپانیا و یونان باعث شدند که دولتهای دست راستی این کشورها در اولین گام خود بودجههای خدمات اجتماعی و سیستم بهداشتی را بطور چشم گیری کاهش دهند.
امروز در شرایط بحران کرونا نتیجه کاستن بودجههای سیستم بهداشتی و درمان را در کشورهای ایتالیا و اسپانیا به روشنی میتوان دید. کمبود تختهای مراقبت ویژه (در ایتالیا ۵۲۰۰ تخت در مقایسه با آلمان ۲۸۰۰۰ تخت) نبود وسائل ایمنی از ماسکهای ویژه و غیره و غیره که باعث نرخ بالای مرگ و میر در این کشورها شده است.
در فرانسه تنها ۱۷ هزار تخت بیمارستان طی سالهای اخیر از بین رفت است و کلیه مراکز درمانی با کمبود منابع و امکانات مالی و کادر پزشکی روبرو هستند.
سالهاست که موج واگذاری بیمارستانها به بخش خصوصی با هدف سودآوری حداکثری در تمام کشورهای اروپائی در جریان است. سالهاست (نه امروز پس از شیوع ویروس کرونا) که هزاران پزشک و پرستار و کادر درمانی در کشورهای اروپائی با اعتصابها و اعتراضهای سراسری خود نسبت به نابودی تدریجی سیستم بهداشت و درمان در کشورهای خود در نتیجۀ خصوصی سازیهای بیوقفه هشدار میدهند.
حال پس از همهگیر شدن ویروس کرونا امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه که یکی از از طرفداران پروپا قرص اقتصاد نئولیبرالی و بازار محور به حساب میآید در پیام تلویزیونی خود به مناسبت همه گیر شدن ویروس کووید ۱۹میگوید:
«این پاندمی به روشنی نشان میدهد که نباید تمام بخشهای تولید و توزیع و «دولت رفاه» را به بازار محول کرد. دیوانگی محض است که دولت کنترل بخشهای مربوط به رفاه عمومی، تغذیه، بهداشت و درمان و امنیت را به بخش خصوصی واگذار کند. دولت باید در فرانسه و در اروپا کنترل دوباره را بر روی این بخشها بدست آورد و استقلال و سرنوشت این بخشها را تضمین کرده و کاملن در دست گیرد »
۲ -جهانی شدن
به دنبال شیوع ابولا در سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶ سازمان جهانی بهداشت و بانک جهانی و یک کارگروه بحران سازمان ملل در امور بهداشت GPMB (The Global Preparedness Monitoring Board)، در گزارشی هشدار دادند که با جهانی شدن اقتصاد با گسترش و جهانی شدن ارتباطات و تجارت در کنار رشد بیسابقه گردشگری و روند تغییرات اقلیمی و افزایش خیل پناهجویان و پناهندگان در سطح جهان به همراه افزایش ناامنیها در سطح بینالمللی، جهان در یک وضعیت اضطراری قرار گرفته است. این گزارش هشدار میدهد که بیماریهای بیشمار و همهگیر و از جمله یک پاندمی بسیار کشنده ناشی از یک پاتوژن تنفسی جهان ما را تهدید میکند. این بیماری همهگیر میتواند ۵۰ تا ۸۰ میلیون نفر در جهان را به هلاکت برساند و ۵ درصد از اقتصاد جهان را ویران کند.
این گزارش در پایان به این نتیجه میرسد که دولتها و سازمانهای غیردولتی برای مقابله با این پاندمی (اپیدمی یا شیوع جهانی یک بیماری) بزرگ به هیچ وجه آماده نیستند.
حال در پرتو گزارش این سازمانها کارنامه دولتها و سیاستمداران را بر پایه آنچه که در بالا نوشته شد چگونه باید ارزیابی کرد؟
این دولتها به جای اینکه در سیستم بهداشت و درمان سرمایهگذاری کنند به جای اینکه همکاریهای علمی و مالی بینالمللی خود را در مبارزه با این پاندمی گسترش دهند به جای اینکه سیستم بهداشت و درمان گستردهی جهانی بوجود آورند که همه در تمام کشورها از آن برخوردار باشند به جای همکاری وسیع با سازمان بهداشت جهانی برای آماده ساختن تمام کشورها برای مقابله با این پاندمی، به کم کردن بودجه سیستم بهداشت و درمان خود اقدام کردند و امکان بوجود آمدن چنین پاندمی را کتمان و دیوار ملیگرای را بلندتر کردند.
باور نکردنی است که امروز در تمام دنیا ابتدائیترین وسائل برای پیشگیری و گسترش این اپیدمی کمیاب است. ماسک و دیگر وسائل ایمنی برای کادر پزشکی وجود ندارد و در بازار سیاه ارائه میشود. امروز بر سر خرید ماسک، رو پوش ایمنی که ارزش یک یا دو سانت داشتند در بازار جهانی جنگی سخت در گرفته است.
ویروس کرونا مانند کودکی بیگناه امروز فریاد میزند پادشاه برهنه است.
برای ویروس کرونا مرزهای کشوری بیاعتبار است، ویروس کرنا نشان داد که برایش تبعه چین، ایران، ایتالیا و فرانسوی فرقی نمیکند، نشان داد که برای او فقیر و ثروتمند فرقی نمیکند و سرنوشت یک چینی با یک ایرانی و یک امریکائی بهم گره خوره است. هیچ ملت و کشوری به تنهائی قادر به مبارزه با آن نیست.
یووال نوح هراری، نویسنده و مورخ اسرائیلی در مقالهای در نشریه تایم در رابطه با پاندمی کرونا مینویسد:
جهان برای مبارزه با پاندمی کرونا باید بر تلاشهای خود بر علیه فقر و محرومیت بیافزاید. دولتها باید کوششهای ویژه و موثر ی برای فراگیرشدن و تقویت سیستم درمان و بهداشت جهانی بکار گیرند. به گفته این مورخ و نویسنده «دنیا حتی اگر به واکسن کرونا دسترسی یابد ولی به این درک نرسد که این واکسن باید در دسترس همگان قرار گیرد و درمان و بهداشت باید در همهٔ جهان به یکسان تقویت گردد فردا ویروس مهلکتری در انتظارمان خواهد بود..»
امروز ویروس «کووید۱۹» جهانی اندیشیدن را به ما تحمیل کرده است امیدوارم فردا آنرا فراموش نکنیم.
۳. محیط زیست
ویروس کرونا نشان میدهد که زیر پا نهادن کلیه مرزها و قوانین زیستشناسی، طبیعی و بهرهکشی بیحد وحصر از طبیعت چه پیامدهائی برای تمام جامعه بشری بهمراه میآورد.
تخریب وحشیانه اکوسیستم بدست انسانها، ما را بیش از هر زمان دیگری به حیات وحش نزدیک کرده است.
کارشناسان محیط زیست هشدار میدهند درصورتی که بشر به اقدامات خود در راستای تخریب طبیعت و منابع طبیعی، جنگلزدایی و شکار حیوانات پایان ندهد، در صورتی که روند نادیده گرفتن ارتباط بین بیماریهای عفونی و نابودی طبیعت ادامه پیداکند در آینده شاهد شیوع بیماریهایی دیگری همچون «کووید۱۹» خواهیم بود.
اما باید هشیار بود که اثرات بحران کرونا بر اقتصاد ملی و جهانی و کمبود منابع مالی پس از این بحران میتواند بار دیگر بهانهای باشد در دست نئولیرالها تا جلوی اجرای طرحهای محیط زیستی، از جمله استفاده از انرژی خورشیدی، بادی و ... را بگیرند. هم اکنون کاهش بیسابقه و تاریخی قیمت نفت در بازارهای جهانی که بازتابی از بحران شیوع کرونا در جهان است، میتواند استفاده از نفت ارزان را دوباره جایگزین منابع دیگر انرژی نماید و بر بحران محیط زیستی بیفزاید.
۴- شیوه کار و تغییر معنای آن
امروز در عصر کرونا میلیونها انسان در خانههایشان در حال قرنطینه بسر میبرند. شرکتهای گوگل، مایکروسافت، توییتر، هیتاچی، اپل و بسیاری دیگر از شرکتهای فراملی در تمام جهان در این شرایط به کار در منازل روی آوردهاند. هم اکنون ویروس کرونا تمرکز نیروی کار در محیطهای بسته و ثابت را زیر سئوال برده است.
سالهاست که جامعهشناسان و پژوهشگران علوم اجتماعی در باره اثرات دنیای دیجیتال بر بازار کار ، شیوه کار، دگردیسی کار و معنای آن تحقیق میکنند. دانشمندان معتقدند و هشدار میدهند که بینش اقتصاد نئولیبرالیستی و بازارمحور به کار و شیوه کار و تقسیم کار، در آینده جوامع ما را با مشکلات فاجعه باری روبرو خواهد کرده و باعث ناآرامیهای گسترده خواهد شد. این دانشمندان تنها راه پیشگیری را گریز از این بینش اقتصادی و روی آوردن به اقتصادی استوار بر تولید «توسعه پایدار» و جوامعی که استوار بر پایه ارزشهای انسانی، همبستگی، تعاونی و حفظ محیط زیست بنا شده باشد میدانند.
پرسش نهايى اين است كه آيا دولتمردان، مسئولین امور اقتصادی، مالی، بهداشتی و تک تک ما پس از بحران «كووید ١٩» درسهای لازم را برای دفاع از اين سياره به نام کره زمین خواهیم گرفت؟