.(JavaScript must be enabled to view this email address)
نهادهای تبلیغاتی- امنیتی و نظامی تحت امر علی خامنهای، بعد از کشتار و سرکوب و به اسارت درآوردن هزاران تن از جوانان عاصی که در اعتراض به گران شدن بنزین به خیابانها ریخته بودند، در حال حاضر سخت در تلاش و کوششاند تابا صورتبندی دوباره وُ مندرآوردی، رویدادهای خونبار اخیر راهی به سوی کتمان حقیقت آن جنبش اعتراضی باز کنند و روایت سراپا دروغ و تقلب و ریا کارانهی خودرا به جای آن بنشانند!
از خود خامنهای گرفته تا دیگر مقامات حکومتی و امنیتی، مرتب دارند دروغ میگویند و فحاشی میکنند؛ لحظهای میگویند: اکثر معترضان از جوانان تهیدست و طرد شده و جان به لب رسيدهای بودند که گران شدن ناگهانی قیمت سوخت، خشمشان را برانگيخته و اقدام به اعتراض کردهاند، منتها تعدادی از نفوذيهای صهیونیستی و عربستان و آمريکا، خواستند تا با شعارهای انحرافی، معترضان را منحرف کنند که یخشان نگرفته، زیرا معترضان زود صفشان را از آنها جدا کرده و عوامل نفوذی را پس زدهاند!
لحظهی بعد داد میزنند: وادینا واسلاما، که جنگی بود در ابعاد جهانی بر ضد نظام اسلامی، و اگر دعا و درایت خود خامنهای که فقط یک وجب با خدا فاصله دارد نبود، اشرار و اُباش، کشور را نابود کرده بودند؛ روزی میگویند: تشکیلات سپاهی و امنیتی ما نفوذ استعماری آمریکای غارتگر و اسرائیل را ازبیخ برکنده و بر تمامی تحرکات داخلی و خارجی آنها اشراف کامل دارد و آن چنان قوی و مهیب و آماده ست که با یک کنایه و اشارهی ولی فقیه زمان، اسرائیل را از روی زمین برمیدارد و محو میکند؛ روز بعد دیوانهوار وامصیبتا سرمیدهند که: در این فتنهی ۹۸ صدها نفر از عوامل نفوذی سیا و صهیونیزم جهانی، قصد تصرف محل مرکزی صدا و سیمای جمهوری اسلامی را داشتند و اگر بسیجیان جان برکف نرسیده بودند کارتمام شده بود!
نماینده مجلس اسلامی اعلام میکند: حدود هفت هزار تن دستگیر شدهاند، ولی مقامات امنیتی و قضايی مدعیاند که دستگیریها چند صدتايی بیشتر نبوده و اکثراً هم بهزودی آزاد میشوند؛ اما عجیبترین دروغ بافی ازآن جانشین فرمانده سپاه، سردار علی فدوی است «نشریه انتخاب ۱۳ آذر» که میفرماید: «در غائلهی اخیر بسیج و سپاه بدون اسلحه به خیابانها رفتند، یک نفر از ما اسلحه نداشت، جلوی ما خیلی اسلحه بود... البته در مقرهای ما اسلحه بود که اگر به مقر، پایگاه...حمله کردند، دفاع از خودشان بکنند، اما در خیابان اسلحه نداشتیم که این را علاوه بر دستورالعملی و ابلاغ، به صورت دائم کنترل میکردیم. یعنی سردار سلامی و بنده ۲۴ ساعته در مرکز فرماندهی نشسته بودیم و با همه کشور تماس زنده داشتیم...»
جنگ روایتها بر سر کنترل “حقیقت”
باری جنگ و دعوای عظیمی در گستره ملی و بینالمللی میان سرکوبگران و ستمدیدگان بر سر حقیقت آن خیزش به خون کشیده شده درگرفته ست، در واقع مجموعهی نهادهای تحت اختیار خامنهای در تلاش و تقلایند تا با امتناع از اعلام نام و شمار کشته و زخمی و دستگیر شدههای آن اعتراضات عدالت طلبانه و مردمی، پردهی ساتری بر جنایات و قتل و غارتهای خود بکشند و با تبلیغات سوء، و ترور روانی و عقیدتی، روایت تقلبی خودرا به زور و تزویر و ریا به ایرانی و مردم دنیا به قبولانند؛ در معنا ادعای نظام فقاهتی در سرکوب و برچیدن جنبش اخیر موقعی عملی خواهد شد که عوامل استبداد فقاهتی، در جنگ روایتها، موفق شوند. یعنی روایت تقلبی خود را عین واقعیت و حقیقت مسلّم جلوه دهند، و از پاسخگويی به ملت ستمدیدهی ایران و نهادهای حقوق بشری بینالمللی طفره روند! بدین سبب است که به امر رهبر حکومت فقاهتی راه دسترسی آزاد به اخبار و گزارشهای بیطرفانه بسته شده؛ دستگاه قضايی از تعداد کشته شدهها و نام و نشان و خانوده و نزدیکان آنها ابداً حرفی نمیزند، نمیگوید زخمیها کیانند و کجایند و چقدرند، یا چه تعدادی در حال حاضر زندانیاند و اصلا حرف حسابشان چیست و چرا معترض شدهاند. در حقیقت نمیگذارد صدا و سخن زندانیها و زخمیها و خانواده مقتولان و ناظران بی طرف، سر راست و بطور آزاد شنیده شود و حقیقت عینی، تا حدّ امکان عیان و برملا گردد؛
چگونه میتوان پیام مردمی جنبش ۹۸ را زنده نگهداشت؟
پس با دقت نظر در مطالب فوق، میشود پیشنهاد داد: در دفاع از اینگونه حرکتهای عدالت-محور و مردمی و کانالیزه کردن شان در خط ارادهی آزادی و دموکراسی سازی، لازم و ضروری ست که خواستهای زیر به محور اصلی حرکت سیاسی و حقوق بشری در بیان حقیقت عینی اعتراضات اخیر تبدیل گردد:
۱- اسامی و شمار همهی کشته شدهها، زخمیها و دستگیر شدهها باید روشن گردد؛
۲- محاکمهی دستگیر شدهها باید علنی و با حضور نمایندگان نشریات مستقل انجام گیرد؛
۳- “متهمان” در انتخاب وکیل مدافع خود باید آزاد باشند و هیچ وکیلی از دفاع از معترضی محروم نشود؛
۴- رسانههای جمعی داخلی و خارجی، خاصه هیئتهای حقیقتیاب و فعالان حقوق بشری باید بتوانند باخانوادهی شهدای ماه آبان و زخمیهايی که هنوز نفس میکشند و نیز با دستگیرشدگان گفتگو کنند و بدون ترس و تهدیدی حرف همه را بشنوند و در سطح ملی و بینالمللی پخش کنند!
۶- مطبوعات و محافل حقوق بشری و هیئتهای حقیقتیاب باید حق بررسی مراکز سوخته و تخریب شده را داشته باشند و با ضرر و زیان دیدههای جنبش ۹۸ بتوانند آزادانه مصاحبه و گفتگو کنند!
۷- محافل حقوق بشری و هیئتهای حقیقتیاب و روزنامهنگاران باید بتوانند با مقامات مسٔول حکومتی، مردم عادی، شخصیتهای فرهنگی و مخالفان نظام فقاهتی، گفتگو کنند و نظر دقیق و روشن آنها را درباره حقیقت حرکت اعتراضی گستردهای که درآن هزاران نفر مقتول و مجروح و محبوس شدهاند، میلیاردها دلار ضرر و زیان اقتصادی وارد آمده و صدها بانک و مؤسسه و غیره به آتش کشیده شده ... جویا گردند!
فقط میخواهیم حقیقت اعتراضات روشن شود!
میبینیم که در بیان خواستهای فوق، قصدمان فقط و فقط کشف حقیقت است؛ خواست عاقلانه و انسانی و دنیا پسندی که در هر زمان و مکانی میتوان از حقانیت و عملی و اخلاقی بودنش شجاعانه دفاع کرد در معنا اَمر خیری ست که هیچ ایرانی آزادهای نمیتواند در این حقیقتجويی ملی یار و همراه نباشد. آیا سرآمدان سیاسی و روشنبین ما، به ویژه شخصیتهای ملی، محافل روشنفکری و گروههای گوناگون فعال در “اپوزیسیون” به آن مرحله از روحیه همکاری و مسؤلیت جمعی رسیدهاند که در مقابله با روایت دروغ و تبهکارانهی نظام استبدادی، حول کشف حقیقت عینی اعتراضات ۹۸ گرد هم آیند و جهانی را متوجه دادخواهی و حقیقتطلبی ملت مظلوم ایران بنمایند؟
اگر گروههای سیاسی و فکری و سرآمدان ملی ما حول چنین حقیقت سادهای نتوانند یار و همراه هم باشند پس کِی، کجا، چگونه میتوانند در مسیر آیندهای روشن، نقشی بزنند؟
محمد ارسی
آذرماه ۱۳۹۸ شیکاگو
■ آقای ارسی گرامی سلام. هر چند از سایت ایران امروز برای عدم چاپ نظراتم در زیر مطلب قبلی شما و آقای رزمی دلگیرم و عدم پاسخ به ایمیل اعتراضیام که به سایت ایران امروز فرستادم و پاسخی دریافت نداشتم دلگیر تر، اما از انجا که شرایط بسیار مهم و حساسی را میگذرانیم و سکوت هر کدام از ما فشاریست بر وجدان ما، نمیتوانم بیتفاوت باشم و جامه قهر بپوشم. در کنار آزادگانی چون شما و انسانهای شریفی که به درستی ولایت فقیه و بیت و ارکان جنایتکار نظام وی را هدف قرار داده اندهستم. امیدوارم آنچه در هفت بند فوق نوشتهاید تبدیل به یک خواست ملی شود و کسانی که مورد خطاب شما هستند بدون اما و اگر بر سر این حداقل ها در کنا هم قرار گیرند و قدمی در جهت اجرای انها برداشته شود.
درود بر شما / ر. بسطامی
■ درود بر شما. با خواستههای شما همسویم.
بهرام خراسانی
■ جناب آقای ارسی برخورد شما با وقایع آبان ماه كاملا درست است. من در سدد بودم كه مقاله ای دقیقا در راستای نوشته شما بنویسم و به ایران امروز بفرستم ولی خوشحالم كه شما این كار را انجام داده أید و به این ترتیب مسیولیت از من سلب میشود و این البته یك مسیولیت انسانی و ملی است. اضافه كردن چند نكته را به مقاله شما مكمل آن میدانم كه به شرح زیر خدمت شما و خوانندگان محترم ارسال میكنم.
١- مقامات عالیرتبه أعلام كرده اند كه وقوع اعتراضات علیه افزایش قیمت بنزین را پیش بینی كرده بودند. سوال مشخصی كه متوجه مسئولین طراز اول است این كه با دانش به اینكه عده ای در سدد بودند تا از این فرصت سو استفاده كنند شما چه اقدامات مشخصی برای مواجهه با اعتراضات برنامه ریزی كرده بودید تا ضمن حمایت از حقوق معترضین از خرابكاری ان عده كه میدانستید خرابكاری كنند جلوگیری كنید؟
٢- مراجع مسیول چه دستوراتی را به نیروهای انتظامی داده بودند و نیروهای انتظامی با مدام مجوز كدام مجوز به روی معترضین آتش گشودند در شرایطی كه حتی اگر بپذیریم عده ای خرابكار در میدان حاضر بودند، اولویت فرماندهان نیروهای انتظامی میبایست حفظ جان مردم باشد و تا زمانی كه “خرابكارها” تهدید جانی برای مردم ایجاد نكرده اند سعی در محدود نمودن انها بكنند نه اینكه بروی احاد ملت آتش بگشایند و افراد بی گناه را بكشند و رحمی كنند.
٣-كدام آیین نامه إجرائی به نیروهای انتظامی اجازه داده كه در چنین شرایطی از سلاح گرم برای كنترل مردم استفاده كنند؟ شرط احتیاط این است كه ولو عده ای خرابكار دارند خرابكاری میكنند , نیروهای انتظامی از دست زدن به هر اقدامی كه جان افراد معمولی را به خطر بیندازد خود داری كنند. مثل این است كه بگوییم درد پشت صاحب خانه پنهان شده بود و ما برای گرفتن دزد چاره ای جز كشتن صاحب خانه نداشتیم. ما به این میگوییم عذر بد تَر از گناه.
٤- دولت و نیروهای انتظامی باید بلافاصله أعلام كنند چه اقدامات عملی و تدابیر فوری برای جلوگیری از وقوع چنین فجایعی در آینده در نظر گرفته اند؟ مثلًا نظارت غیر نظامی بر نیروهای انتظامی آموزش مسائل حقوقی به كادرها ی انتظامی و دادن اجازه سرپیچی از دستورات در صورتی كه دستوزات صادره با آیین نامه های إجرائی مغایر باشند.
نظارت حقوقی بر تصمیمات نظامیان و نیروهای انتظامی آنچه مسلم است این است كه كشور در وضع وخیمی است. هر روز اعتراض گروهی از گوشه ای بلند میشود. مسئولان طراز اول همه میگویند اعتراض در جمهوری اسلامی أزاد است. دولت موظف است جان و امنیت معترضین را حفظ كند نه اینكه از طرفی حكومت بگوید اعتراض آزاد است و از طرف دیگر نیروهای انتظامی شدید ترین رفتار را تا حد كشتن معترضین بخرج بدهند. اگر قرار است مردم بخاطر اعتراض كشته و زندانی شوند، خوب بهتر است رسما أعلام كنند كه مملكتی را كه چهل سال پیش با شعار آزادی انقلاب كرده امروز به اینجا وسانده اند كه با مرگ كامل آزادی مواجه شده است. لا اقل مسؤلان پز ندهند كه جمهوری اسلامی مهد ازادیست. مردم هم بدانند كه در جمهوری اسلامی اعتراض برادر مرگ است.
فولادی