ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sat, 09.11.2019, 18:50
مخالفت با کودتای ۲۸ مرداد انحصاری است؟

حمید فرخنده

.(JavaScript must be enabled to view this email address)

بعد از اینکه آقای خامنه‌ای اخیرا گفت دشمنی ایران و امریکا نه با اشغال سفارت امریکا که با ‏کودتای ۲۸ مرداد شروع شد برخی از تحلیلگران و فعالان سیاسی در رسانه‌های فارسی ‏زبان خارج کشور و گروهی از کاربران شبکه‌های اجتماعی در پاسخ این موضوع را مطرح ‏کردند که چون روحانیون به رهبری آیت الله کاشانی به مصدق پشت کردند و از کودتا ‏علیه دولت او حمایت کردند پس آقای خامنه‌ای نمی‌تواند یا حق ندارد این استدلال را ‏مطرح کند.

درست است که جمهوری اسلامی حداقل از مقطع اشغال سفارت به بعد با ‏جبهه ملی و همفکران مصدق بر سر مهر نبوده است اما خاطره تلخ کودتای ۲۸ مرداد و ‏زخم بازی که این اتفاق در میان مردم و عمده روشنفکران و فعالان سیاسی بجا گذاشت ‏هم یکی از دلایل انقلاب ۵۷ بود و هم یکی از دلایل حمایت بخش بزرگی از مردم و برخی ‏از احزاب و سازمان‌های سیاسی از اشغال سفارت.‏‎ ‎

چطور می‌شود یکی از پیش زمینه‌های مهم اشغال سفارت امریکا، چون از طرف آقای خامنه‌ای به ‏آن ارجاع داده شده، نادیده گرفت یا کم‌اهمیت شمرد؟ چرا برخی از مفسران سیاسی ‏فکر می‌کنند دانشجویان گروگانگیر دقیقا همان دیدگاه‌ها و بنیان‌های فکری آقای ‏خمینی داشته‌اند یا در همه موارد با او هم نظر بوده‌اند؟ چون اسم‌شان “دانشجویان ‏پیرو خط امام” شد، لزوما دانشجویان پیرو رسم امام هم بودند؟ چون آیت‌الله خمینی به ‏شیخ فضل‌الله نوری ارادت داشته باید سرمنشا فکری و سیاسی دانشجویان اشغال ‏کننده سفارت امریکا را شیخ فضل‌الله نوری دانست؟

یک واقعه بزرگ ملی در سال ۳۲ را ‏در چگونه می‌توان در حد و اندازه چند سازمان سیاسی کوچک کرد؟ این تحلیل‌های ‏عوام‌پسندانه، چون یکی از گروگانگیرها از آن اقدام دفاع کرده یا آقای خامنه‌ای برای ‏یکبار هم که شده حرف درستی زده، برای چیست؟ انحصار مخالفت با کودتای ۲۸ مرداد ‏مگر تنها متعلق به جبهه ملی و نیروهای چپ بوده و هست؟

‎اشغال سفارت امریکا و گروگانگیری دیپلمات‌های این کشور، علیرغم اینکه خلاف منافع ملی ‏ایران، خلاف قواعد بین‌الملل، خلاف عرف دیپلماتیک و حتی خلاف اخلاق بود، مورد ‏حمایت بخش گسترده‌ای از مردم ایران و بخش بزرگی از روشنفکران، سازمان‌های ‏سیاسی و دانشجویانی بود که از جمله با شعار “ایران را سراسر ویتنام می‌کنیم” شب ‏و روز جلوی سفارت امریکا حاضر می‌شدند، از دانشجویان گروگانگیر حمایت می‌کردند و ‏آنها را به سازش‌ناپذیری تشویق و ترغیب می‌کردند. یا با شعار “دانشجوی خط امام ‏افشا کن افشا کن” افشاگری‌های بیشتری از آنها می‌خواستند.

نکته دیگر اینکه ‏علیرغم همه ایرادات و انتقادات درست به آقای خامنه‌ای و نظام جمهوری اسلامی ‏در مورد بی‌مهری آنها به ملیون ایران و ایجاد محدودیت‌های مختلف برای وارثان مصدق، نمی‌توان با استدلال “این همانی” به ضرس قاطع گفت که رهبر کنونی جمهوری ‏اسلامی همان آیت‌الله کاشانی زمان کودتای ۲۸ مرداد است. همه روحانیون در زمان ‏کودتای ۲۸ مرداد مثل آیت‌الله کاشانی فکر نمی‌کردند. حتی اگر فرض بر این بگذاریم که ‏اگر آقای خامنه‌ای در دوران ۲۸ مرداد در سن و سال فعالیت سیاسی بود و در آن ‏کشمکش سیاسی میان جبهه ملی و دربار جانب آیت‌الله کاشانی را می‌گرفت، باز هم ‏نافی این گفته نیست که کودتای ۲۸ مرداد یکی، و تنها یکی، از دلایل مهم شرکت ‏گسترده مردم در انقلاب اول، اشغال سفارت امریکا و حمایت وسیع اقشار مختلف ملت از ‏‏”انقلاب دوم” بود. اصولا هرکس می‌تواند یک واقعه تاریخی و پیامدهای آن را ارزیابی کند، ‏خارج ازاینکه خودش موافق یا مخالف آن واقعه بوده باشد.‏

‎‎مخالفان آزادی و دمکراسی همیشه وقتی خودشان زیر ضرب هستند مانند همه قربانیان سرکوب ‏علیه استبداد، خفقان و تیغ سانسور صحبت می‌کنند، حال اگر روزی خود به قدرت ‏رسیدند، بساط استبداد گستردند، داغ و درفش پیشه کردند و قلم‌ها شکستند، نمی‌‏شود استدلال کرد که صحبت‌های قبلی شان علیه استبداد و دستگاه سرکوب و ‏سانسور یا دخالت خارجی غلط یا بیجا بوده است.


نظر خوانندگان:


■ دوست عزیز، طرح گروگانگیرها بر این بوده که گرفتن سفارت چند روز بیشتر طول نکشد ولی وقتی دیدند سلاح خوبی دستشان افتاده است و می‌توانند خیلی‌ها را جاسوس بخوانند ادامه دادند. آقای عبدی هنوز هم معتقد است امیرانتظام جاسوس بوده آنوقت می‌گوید ما سفارت را‌ بخاطر ۲۸ مرداد گرفتیم. به نظر شما این تناقض نیست؟
نکته دیگر اینکه شما بر اساس چه سندی می‌گویید بخش بزرگی از مردم از گروگانگیری حمایت می‌کردند؟ من خودم از هواداران گروه‌های چپ بودم و خانه ما هم نزدیک میدان امام حسین بود ولی چنین احساسی را که شما و بعضی‌های دیگر می‌گویند در مردم ندیدم. مردم آن موقع‌ها فهمیده بودند آخوندها می‌خواهند کشور را بگیرند بخاطر همین بیشتر نگرانی‌شان آن موضوع بود. اگر سندتان عکس‌ها یا فیلم‌های تلویزیون از جلوی سفارت است بیشتر آنها مال روزهای جمعه بود که مردم را از نماز جمعه به انجا می‌آوردند. حتا اگر مال نماز جمعه هم نباشد مگر چقدر آدم می‌تواند در خیابان جلو سفارت جمع بشود و در آن فیلم‌ها باشد. فوقش دو یا سه هزار نفر. آیا این بیشتر جمعیت ایران است؟ حتی یک هزارم جمعیت تهران هم نبود.
ب. بنام


■ جناب فرخنده، اول باید مشخص کنیم که کودتای ۲۸ مرداد علیه چه کس یا کسانی بود و آن وقت نظر دهیم که چه کس یا کسانی حق دارند با آن مخالفت کنند. همه می‌دانیم که آن کودتا در درجه نخست علیه ملیون و در راس آن‌ها نخست وزیر وقت، دکتر مصدق بود، و در مرحله بعد علیه چپ‌های به ویژه حزب توده. بطوریکه پس از کودتا یک ملی‌گرا(دکتر فاطمی) و ده‌ها توده‌ای اعدام شدند. تنها روحانیونی که با کودتا مخالف بودند، تا آنجا که ثبت است، طالقانی و زنجانی بودند، که در جریان عمومی روحانیون نقش چندان مهمی نداشتند. بی‌ربطی صحبت‌های خامنه‌ای به این بر می‌گردد که رژیم درحالی برای 2۲۸ مرداد سینه می‌زند که پس از گروگان گیری بسیاری از ملیون و پیروان دکتر مصدق را منزوی و دستگیر و محاکمه کرد(امیر انتظام) و چندی بعد(خرداد ۶۰) هم از زبان خمینی، جبهه ملی را محکوم به ارتداد دانست. مخالفت آخوندها با کودتا به مانند مخالفت سلطنت‌طلبان با آن مضحک است!
شاهین خسروی