کانال تلگرام نویسنده
درگذشت جانگداز سحر خدایاری یا همان دختر آبی ایران، بخش مهمی از فعالان حقوق زنان در سراسر جهان را اندوهگین و شگفت زده کرد. اینکه ایران هنوز تنها کشوری در جهان است که زناناش حق رفتن به استادیومها را ندارند و جواناناش هم با محدودیت های زیادی در زمینه آزادی های اجتماعی روبرو هستند. از همین رو فرصتی فراهم شد تا ارتباط میان جامعه و سیاست، و آزادی های اجتماعی با آزادی های سیاسی مورد کنکاش قرار گرفته و به امکانی برای گفت و گوی ثمربخش تبدیل شود. اما چرا در ایران امروز آزادی های اجتماعی برای جوانان از آزادی های سیاسی مهمتر شده است؟
به بنبست رسیدن اصلاحات سیاسی: رویداد سترگ دوم خرداد ۷۶ محصول تشخیص درست برخی از نظریه پردازان اصلاح طلب در لزوم اولویت یافت توسعه سیاسی بر سایر ابعاد توسعه بود. اما گذشت زمان نه تنها دستاوردهای دوران اصلاحات را بازگشت ناپذیر نکرد بلکه با ورود کشور به وادی یک سیاست خارجی پرریسک و ماجراجو، دیپلماسی و اقتصاد عرصه را بر گذار کشور به سوی دموکراسی و توسعه تنگ تر از پیش ساختند. اینک اما با جامعهای روبرو هستیم که با انواع ابرچالشها مواجه است و با بیخاصیت شدن نهادهای انتخابی با بحران ناکارآمدی فزاینده روبرو شده است. نوعی بنبست سیاسی که بیش از همه با محدود شدن تخیل هر نوع راه برون رفت از وضعیت جاری نمود یافته است!
گستره جهانی آزادیهای اجتماعی: با پایان یافتن چیرگی نظامهای ایدئولوژیک که میکوشیدند تا نوع خاصی از سبک زندگی را بر شهروندان تحمیل کنند( نمونه انقلاب فرهنگی چین در دوره مائو)، اکنون اما شاهد جهانگیر شدن مقوله آزادیهای اجتماعی در سراسر گیتی هستیم. حتی برخی حکومتهای خودکامه مانند روسیه و چین نیز کوشیدهاند تا از این مساله به عنوان سوپاپ اطمینانی برای تداوم حکمرانی خود بهره گیرند. همچنین سیطره گفتمان حقوق بشر توانسته نوعی محکومیت در افکار عمومی را علیه کشورهای محدود کننده این دسته از آزادیها در جهان به ارمغان آورد. بنابراین بیراه نیست اگر بگوییم مقوله آزادیهای اجتماعی امروزه به پاشنه آشیل برخی از کشورهای ناقض آن در گستره گیتی تبدیل شده است!
خودآیینی به مثابه شرط شکوفایی: گذار جهان از دوران مدرن به پست مدرن، افزایش قدرت انتخاب گری در برابر هجوم رسانه ها وخارج شدن فرهنگ از حاکمیت بلامنازع اقتصاد امکانات نوینی را برای کنشگران زیر عنوان جنبش های اجتماعی فراهم آورده است. همچنین پیدایش نوعی آگاهی انتقادی نسبت به سنت های فرهنگی و تهاجمات رسانه ای به پررنگ شدن مقوله” خودآیینی” در برابر” دگر آیینی” به مثابه شرط لازم برای شکوفایی روانی انجامیده است. حالا دیگر شهروندان، انتخاب کنندگانی هستند که با گزینش های خود اهمیت می یابند و می کوشند تا معمارانه شخصیت خود را از نو بسازند. در همین راستا آزادی های اجتماعی نیز شرط لازم برای تحقق خودآیینی نزد شهروندان محسوب می شوند!
نقش بیبدیل زنان در تحولات اجتماعی: امروزه پرواضح است که زنان مبداء پیدایش تحولات عمیق در جامعه تلقی می شوند. از همین رو است که قدرت در ایران می کوشد تا با محدود کردن آزادی های اجتماعی از امکان کنترل و مدیریت بدن زنان جهت به عقب راندن تحولات فرهنگی بهره جوید. این در حالی است که افزایش ارتباطات رسانه ای به نوعی نزدیکی میان خواست های زنان در سراسر جهان دامن زده است. فراگیر شدن همدلی فعالان زن منطقه و جهان با هشتگ دختر آبی در روزهای اخیر نشان از قدرت گرفتن زنان در روزگار اخیر دارد. در چنین شرایطی است که آزادی های اجتماعی بر آزادی های سیاسی ترجیح می یابد!
نکته پایانی: محدودیت آزادیهای اجتماعی در ایران از آنجا که ناگزیر با مقاومت شهروندان مواجه میشود شعله مطالبات سیاسی را همواره فروزان نگه میدارد. امری که اگر چه مطلوب حکومت نیست ولی در سایه نگاه ایدئولوژیک و غیرواقعی به ویژگیهای جامعه ایرانی در طول چهاردهه گذشته همچنان تداوم یافته است!