سفر غیرمترقبه بشار اسد به ایران و ملاقات با علی خامنهای با حضور سردار قاسم سلیمانی بدون حضور وزیر خارجه دکتر محمد جواد ظریف بسیار بحث انگیز بود. در اعتراض به این جمع پرمعنی آقای ظریف از کابینه حسن روحانی استعفا داد. هرچند هنوز تکلیف استعفای ظریف با اعلام عدم قبول روحانی روشن نیست، ولی تا همین نقطه هم خیلی اتفاقات بیسابقه شکل گرفته است. استعفای وزیرخارجه دراعتراض به عدم حضورش در یک گردهمائی سطح بالا با حضور اسد و خامنهای و همهکاره ایرانی خاورمیانه سردارقاسم سلیمانی در نوع کاربی سابقه بوده است.
اشکال آقای ظریف در این است که مکرر میگوید در ایران زندانی سیاسی وجود ندارد و آنها که در زندانند جرمی انجام دادهاند و محکومیت دارند، و یا از موشکپراکنی صداموار سپاه پاسداران دفاع میکند و حضور جنگی ایران در خاورمیانه در حالیکه مردم در گرسنگی بهسر میبرند را موضوع قابل توجهی نمیبیند. یادش میرود که همانهائی که مخالفین را بدون جرمی زندان میکنند و حکومت بدست ایشان است همگی زیر سایه و قدرت ولی فقیه بسرمیبرند. برای آنها وزیر خارجه و رئیس جمهور و مجلس پشیزی ارزش ندارند و اعمال و رفتار ایشان قابل سؤال نیست.
آقای ظریف با همه آنکه در عمل سیاست حاکمان را دنبال میکند و ایرادی به نحوهی حکومت در ایران نمیبیند ولی در جریان شکل گیری برجام و بعد از آن در روابط بینالمللی قابلیتهائی از خود بروز داد که از دست دادن او برای دولت و حکومت گران خواهد بود. ولی فقیه که اخیراً بدون دلیل اعلام کرده است که از برجام بیرون میآئیم، چیزی سرش نمیشود. فقط قدرت خود را در آن میبیند که در نقش ولی فقیه روضه خوانی هم بکند، که کرد، مانند رئیس جمهمور که در جلسه هیآت دولت روضه کوتاهی از کربلا خواند و اشگی از وزرا گرفت! اینها هستند که بر ایران حکومت میکنند.
مدتهاست که سپاه پاسداران میداندار سیاست ایران شده است. روحانی و دولتش ابتدا کوشیدند که نشان دهند راه ایشان جداست و خواستند امور را جدا از روشهای نظامی سپاه دنبال کنند ولی زورشان نرسید و شروع کردند به دفاع از سیاستهای سپاه و دفاع از موشکپراکنی و حضور نظامی درخاورمیانه. و امروز میبینیم که رهبر هم در گردهمائی با رئیس جمهور سوریه از سپاه منهای وزیر خارجه جلسه ترتیب میدهد. و میبینم که چماقداران حکومت یعنی سپاه پاسداران میدان سیاست مملکت را در چنگ خود نگاه داشته است.
واقعیت این است که اکثریت مردم به نوعی در قحطی بهسرمیبرند و آمارهای خودشان هم این را کتمان نمیکند. پولدارها که خودشان و سپاه پاسداران قسمت عمده آن را تشکیل میدهند برای سودجوئی بیشتر غذا و داروی مردم را احتکار میکنند تا بتوانند با قیمت بیشتری همان را به مردم بفروشند. آقای روحانی با لبخندی اعلام میکند گوشت در مملکت ارزان است بهاین دلیل آنرا به خارج از مملکت قاچاق میکنند تا گرانتر بفروشند. باید پرسید پس تو چه کارهای که جلوی کار را نمیگیری؟ ولی او زورش به سپاه پاسداران نمیرسد و قاچاق در دست سپاه است. و بهچیزی که توجه ندارند وضع مردم است.
آقای رهبر مردم را تشویق میکند که مقاومت کنند. ایشان نه تنها صحبت دستگیری دزدها و قاچاقچیها را نمیدهد بلکه مکرر وقتی در این باره روزنامههایشان این اخبار را مینویسند تذکر میدهند که با نوشتن مکرر اینگونه اخبار مردم را مشوش نکنید. رهبری دستور پشتیبانی از دزدها را میدهد. چرا که خودشان عملآ در زمره شاهدزدهای مملکت هستند و بیجهت نیست که در نقش میانجی میخواهند مردم را بهزعم خود آرام کنند.
ارقام سرسامآور دزدی که به حسابهای شخصی خود در بانکهای مالزی، لبنان، کشورهای عربی و اروپائی بهنام یک یک رؤسای قوای قضائیه ازامام جمعهها گرفته تا مقامات مختلف قضائی هر یک ملیونها دلار در حساب شخصی خود ریختهاند. رقمها همه بیرون آمده و نوشتن آن به مقاله جداگانهای نیازمند است. آقازادههای ایشان که در امریکا مشغول تحصیلاند دخیرههای دلار فراوانی همراه خود به سرقت آوردهاند و در حسابهای شخصی خود قرار دادهاند و دولت امریکا نیز این حقایق را افشا کرده است. رئیس بانک مرکزی شان چند سال پیش سه میلیارد دلار را دزدیده و به کانادا گریخته بود. شاه دزد، خودش و خانهاش و آدرسش معلوم است. آنهائی که در بهدر دنبال شاه بودند که محاکمه شود چرا سراغ این دزد چندین بلیون دلاری نمیروند؟ آیا بهجز این است که ریش خودشان گیر است؟ جدا از سرداران سپاه که هریک میلیونها دلار قاچاق و فروش تریاک افغانستان را به جیب زدهاند.
اخیراً عکسی از مراسم ازدواج دختر قالیباف شهردار تهران و کاندید رئیس جمهوری بیرون آمد که در یک خانه هشتصد ملیون دلاری در استرالیا، عروس با لباس کوتاه و بدون حجاب مراسمی سلطنتی برقرار کردهاند. سال پیش بود که مراسم شاهانه ازدواج پسرش را در تهران به نمایش گذاشته بود. چنان مردم را مرعوب میدانند که این مراسم را علناً و جلوی چشم همه انجام میدهند. حساب زمینهای در تهران ایشان که از حساب بیرون است. تنها آقای رهبر سفارش میکند که سروصدای این حرفها را بلند نکنید و آرامش مردم به غارت رفته را بههم نزنید!
امثال این دزدها در ایران فراوانند و مثل بقیه کسی دنبالشان نیست. بابک زنجانی، عامل پولشوئی سپاه پاسداران که در دور زدن فروش نفت در دوران تحریمهای اول، یک میلیارد دلار را معلوم نیست کجا گذاشته است. وقتی رویش فشار آوردند در دادگاه گفت من واقعیات را خواهم گفت و بلافاصله او را محکوم به مرگ کردند.
آنچه از اوضاع بدست میآید آن است که وضع بسیار ناجوری در مملکت برپاست. گرسنگی و کمبود شدید عذا و دار و در مملکت از حد گذشته است. بیکاری به حد اعلای کار رسیده. لوازم لازم کارخانجات در مملکت موجود نیست و روز بهروز بر تعداد کارخانجاتی که به همین دلیل بسته میشوند اضافه میشود و جوانان جدیدی کار خود را از دست میدهند. رئیس جمهور در مصاحبه خود با خندهای که به خیال خود مچ طرف را گرفته میگوید ما اشتغال به کار فراوان داریم منتها بیکاری بهقدری زیاد است که نمیتوانیم آنرا حل کنیم. مثل اینکه فکر میکند با بچه حرف میزند وقتی بیکاری فراوان دارید مهم نیست چند نفر را سرکار توانستهاید بگذارید. این معادله دو طرف دارد باید بیکاری را چاره کرد چه، حاصل بیکاری در خانه ماندن جوانان است. ماهها است که دستمزد بسیاری از کارگران پرداخت نشده است و بیمه سلامتی لازم را ندارند و به این دلیل در اعتراض به خیابانها ریختهاند ، به همین شکل فرهنگیان و معلمین کشور. از طرف دیگر سرمایهدارانشان ماشین کارخانجات ماشینسازی را پیش فروش میکنند بعد که قیمت ماشین بالا رفت آن را در بازار کشورهای همسایه میفروشند و پیش خریداران را دست خالی باقی میگذارند. این کار تنها توسط سپاه پاسداران میتواند عملی باشد. با پشتیبانی دولت سکه ثامن الائمه را پیش فروش میکنند و آخر کار درب دکان را پائین میکشند و ناپدید میشوند.
فساد و بی بند و باری حد وحصر ندارد و در این میان سپاه پاسداران یکه تاز میدان است. آبهای مملکت را در اختیار خود گرفته است و صرف برنامههای خود میکند و شهرهای مملکت را در بی آبی قرار داده است. اخیرآ که سرو صداها در خیابانها بالا گرفت زاینده رود را که خشک شده بود کمی آب بآن ریختند! و مردم آب در زاینده رود دیدند.
دولتها و قدرتهای سودجو که همواره در کمیناند سالها است که نقشه تجزیه ایران را در سر میپرورانند و دنبال بهغارت بردن ثروتهای ملی ما هستند سالهاست به تشویق و مسلح کردن گروههای تجزیه طلب پرداختهاند. در این شرایط بیسر و سامانی کشور بهترین زمان برای پیشبرد تجزیهطلبان است. سپاه پاسداران تمام مشکلات داخلی و خارجی را تنها از راه موشکپراکنی و بهخیال خود ایجاد جنگ میخواهد حل نماید. در بلوچستان تجزیه طلبان ۲۶ نفراز مرزبانان کشور وابسته به سپاه پاسداران را درحال گشت کشتهاند. البته ایشان با پشتیبانی کشور همسایه پاکستان میتوانند این عملیات تروریستی را انجام دهند. و در همین دوران ولیعهد عربستان با دلار فراوان به دیدار رئیس جمهور پاکستان رفته که او را در مقابله با ایران همراه خود نماید.
بهعبارتی در منطقه، عربستان سعودی و اسرائیل و سایر کشورهای عربی در حاشیه خلیج فارس مدتهاست در نقشه چینی در برابرحکومت ایراناند. و سپاه پاسداران و مهرههائی مانند سردار قاسم سلیمانی حل قضیه را در جنگ میبینند و بر طبل جنگ میکوبند. حاصل این بیخردیها تنها تجزیه ایران با کمک امریکا و جبهه عربستان سعودی، اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیج فارس میتواند باشد. آقای سردار قاسم مشکل مرزی با پاکستان را نیز میخواهد با التیماتومهای نظامی توخالی حل نماید. وقتی مملکت در دست یک مشت افراد فاسد و دزد و بیخردی بود که شاخه نظامی آن با چماق به میدان آمدهاند انتظار بیشتری نمیتوان داشت.
ما امیدواریم که ناراضیهای مردم هرچه بیشتر بهمیدان مبارزه با این دیکتاتوری مذهبی بیرون آیند. و شکلگیری سیاسی ایشان بهکمک جامعه مدنی و نیروهای سیاسی کشور که انتظار میرود در ضعف دولت قدرت گیری نمایند، صورت پذیرد. این دولت و حکومت استبداد اسلامی در حال زوال است. اعتراضات مردم درمانده در صنوف مختلف، از کارگر، فرهنگی و غیره همراه مال باختگان و بهغارترفتههای دیگر روز بهروز بیشتر میشود. بدون تردید این حرکت اعتراضی محرومین جامعه با روشهای خردمندانه میتواند در طول راه مبارزه جانشین لازمی برای نظام استبدادی را برای خود تدارک به بیند.
بعدالتحریر: این مقاله را من در هنگام خبر استعفای آقای ظریف نوشتم و قبل از ارسال مقاله به سایت برای انتشار خبر رسید که آقای ظریف قبول کردهاند که در سمت وزارت خارجه باقی بمانند. آقای روحانی هم از ایشان استمالت کرد و استعفای ایشان را نپذیرفت. سردارقاسم سلیمانی نیز کل کار را انکار کرد و گفت عدم حضور وزیر خارجه بهعلت بی توجهی بوده است. از این برخوردها ملاحظه میشود که حکومت ارزش حضور سیاستمدار مطلعی مانند ظریف را در دولت درک مینماید. حتی بهانهی اقدام رهبر مخالفتبردار نیست برای التیام کار کافی نبود که خود دلیل آنست که رهبر ضعیفتر از گذشته شده است. و آقای ظریف هم در عمل مبلغ و بهنوعی سخنگوی جناح اصلاح طلب و آرامتر حکومت با غرب است که در حال حاضر اجباراً در تسلیم در برابر برنامههای نظامی سپاه راه ایشان را دنبال میکند، هرچند اشکال تراشیهای سپاه در سر راه دولت بهحدی است که امروز روحانی هم علناً بدون نام بردن از مشکلتراشان، از ایشان شکایت کرد. و صحبت براین بود که ظریف مدتها بدلیل این اشکال تراشیها ناراحت بوده و عدم دعوت او در نشست با اسد سر باز کردن دمل بوده است.
ولی با آنچه دیده میشود حقیقت این است که قدرت در مشت سپاه پاسداران است. مملکت در مسیری که ایشان تعیین کردهاند، یعنی استراتژی خالیبندی نظامی صداموار، در مقابل استراتژی صلحآمیز وعبور از مسیر آرام گفتگو و بیرون آوردن نظامیهای ایران از سوریه وعراق و قرار گرفتن در شکل بینالمللی مثل سایر کشورها و قدم برای صلح برداشتن خبری نیست. این تنها راهی است که دست امریکا و تعرضات او را خواهد بست و کشورهای دمکراتیک جهان را در پشت ایران قرار خواهد داد. و با برداشتن مخارج کمر شکن حفظ نیروی نظامی درخاورمیانه گشایشی در وضع افول اقتصادی شدید ایران خواهد نمود. ولی خانه از پای بست ویران است. کسانی باید برای وضع مردم بکوشند که خود عامل وضع ناهنجار مردم بودهاند. و بدون پشتیبانی مردم که آنهم تنها در یک حکومت دمکراتیک در ایران میسر است، هیچ دردی از مردم و مملکت دوا نمیشود.
نه سپاه و آقای سردار سلیمانی پایش را از سوریه و عراق بیرون میکشد و نه خاتمهای برای پشتیبائی نظامی سپاه از یمن و حزب الله لبنان و سایر نیروهای تروریستی در افق خاورمیانه دیده میشود. شمشیرکشیها و موشکپراکنیهای سپاه، که بهجای خود باز بسیار پرمخارجاند ادامه مییابد. سرداران سپاه دوراندیشی و مصلحتاندیشی و راه صلحآمیز را در نظر نمیگیرند و بیخردانه فکر میکنند فقط راه جنگ باقی است، چه، در واقع ایشان تنها از این استراتزی میتوانند مردم را بهزعم خود خفه نگهدارند و منافع قاچاق و صدور تریاک از افغانستان ایشان باقی بماند.
آقای ظریف هم در صف پشتیبایان دیکتاتوری مذهبی جمهموری اسلامی قرار دارد و بههمین دلیل مکرر در خبرگزاریهای غرب ادعا میکند که «ما زندانی سیاسی نداریم. آنها که زنداناند جرمی کردهاند و محکومیت دارند». و یا از حضور حقوق بشر در ایران سخن میگوید. و با اعلامهای اخیر خامنهای که از برجام بیرون میآید یا بیرون آمده است بر خرابی اوضاع میافزاید. آقای رهبر با پشتیبانی موشکهای سپاه پاسداران آمادگی برای جنگ منطقهای با امریکا را پیش خود واقعی دانسته و فکر میکند امریکا دستش در افغانستان و خاورمیانه گیر است و لذا برنده حکومت ایشان است. درحالیکه مثل سالهای پیش که امریکا نیمی از نیروی دریائی ایران را زیر آب برد و دکل نفتیاش را هم درخلیج فارس درهم ریخت زیربنای اقتصادی ایران را میتواند داغون نماید. سپاه و خامنهای بیخردانه تنها به جنگ زمینی ایران و امریکا فکر میکنند که آنهم بیخردانه و کوتاهبینانه است. لذا افراد مطلع و در جای خود کارآمدی مانند ظریف تنها در یک حکومت دمکراتیک میتوانند مورد استفاده مملکت قرار گیرند والا در خدمت استبداد حکومتی باقی خواهند ماند.
محسن قائم مقام- نیویورک
۲۷ ماه فوریه ۲۰۱۹