سفر بنیامین نتانیاهو به مسقط و دیدارش با سلطان قابوس پادشاه عمان نشانۀ روشنی از تحرکات مهمی است که به صورتی مخفی و محرمانه در خاورمیانه جریان دارد.
در واقع، سفر نتانیاهو به عمان بر خلاف آنچه بسیاری از رسانههای بینالمللی مطرح کردند؛ به نظر من، ربط مستقیمی به ایران پیدا نمیکند بلکه پای «معاملۀ قرن» دونالد ترامپ در میان است.
از این رو به نظر میرسد که آمریکاییها در متقاعد کردن سلطان قابوس برای دیدار با محمود عباس (ابومازن) رئیس دولت خودگردان فلسطین و متعاقب آن دعوت از نتانیاهو برای سفر به مسقط، نقش مؤثری داشتهاند.
تا کنون محمد بن سلمان ولیعهد سعودی به عنوان پشتوانهای برای موفقیت طرح صلح ترامپ در دنیای عرب محسوب میشد؛ اما پس از ماجرای قتل خاشقچی، بن سلمان در موقعیت ضعف قرار گرفته است و حمایت او از طرح ترامپ نمیتواند موج بزرگی از پشتیبانی کشورهای عرب و مسلمان را به دنبال داشته باشد.
بنابراین، وظیفۀ مشروعیتبخشی به معاملۀ قرن را سلطان قابوس به عنوان پادشاهی محتاط و به دور از جنجالهای معمول در خاندانهای پادشاهی کشورهای حوزۀ جنوبی خلیج فارس به عهده گرفته است. اظهارات یوسف بن علوی وزیر خارجۀ عمان در اجلاس امنیتی دوحه، در این باره، چنان شفاف و صریح بود که به حدس و گمان در این زمینه نیاز ندارد. بن علوی اسرائیل را موجودیتی انکارناپذیر در خاورمیانه معرفی کرد که باید مثل دیگر کشورها با آن برخورد شود و وظایفی در حد همان کشورها از آن انتظار رود. او ضمن تأکید بر این نکته که کشورش در پی کمک به از سرگیری مذاکرات اسرائیل - فلسطین است؛ نقش میانجیگری بین دو طرف نزاع را رد کرد و گفت؛ عمان در این مورد به طرح صلح ترامپ تکیه دارد.
ترامپ قرار است طرح صلح خود را تا پایان سال جاری میلادی علنی کند. طرح همچنان در هالهای از ابهام و رمز و راز قرار دارد و کسی از محتوای آن با خبر نیست. با این حال، مقامهای آمریکایی بارها تکرار کردهاند که طرح صلح ترامپ منصفانه است و گر چه رضایت هیچکدام از دو طرف اسرائیلی و فلسطینی را به طور کامل جلب نمیکند ولی هر دو طرف میتوانند آن را به عنوان راه حلی واقع بینانه به مردم خود بقبولانند.
گزارش رسانهها حکایت از آن دارد که ترامپ از پذیرش طرح خود از طرف کشورهای عرب تا حدی خیالاش راحت است و بیشتر نگران موضع نتانیاهو در این مورد است. او گویا در گفتگو با امانوئل مکرون همتای فرانسوی خود نسبت به علاقۀ نتانیاهو برای دستیابی به صلح با فلسطینیها ابراز تردید کرده اما در عین حال به مکرون وعده داده است که در صورت ضرورت از برخورد سخت و محکم با نتانیاهو پرهیز نخواهد کرد.
نتانیاهو طرفدار حفظ وضعیت موجود در کرانۀ باختری است؛ چیزی که از نگاه اعضای دولت ترامپ بخصوص جارد کوشنر غیر قبال قبول است چرا که وضع کنونی از نگاه او به بیثباتی و اغتشاش دامنهدار منجر میشود.
از آنجا که حفظ وضع موجود غیر قابل قبول است؛ ترامپ با زیرکی از اسرائیل خواسته است که از بین دو راه حل یک کشوری یا دو کشوری، یکی را انتخاب کند. در واقع به خلاف تبلیغات رسانهها، تأکید ترامپ بر موافقتاش با هر یک از دو راه حل، نه در جهت حمایت از راستگرایان اسرائیلی بلکه بستن راه فرار آنها از پذیرش طرح خود است.
در هر صورت، اگر در ماههای آینده بلای تازهای بر خاورمیانه نازل نشود؛ علنی شدن طرح ترامپ جهت تحولات این منطقه را به طور اساسی تغییر میدهد. راستگرایان افراطی اسرائیل با تمام توان خود میکوشند که مانع علنی شدن طرح شوند؛ اما بعید است که در مقابل قدرت ترامپ کاری از پیش ببرند.
در این میان، اگر کشورهای عرب و مسلمان طرح ترامپ را متوازن تشخیص دهند و به حمایت از آن برخیزند؛ موقعیت منطقهای ایران بینهایت پیچیده و بغرنج خواهد شد. احتمالاً بخشی از گفتگوهای نتانیاهو با سلطان قابوس بر سر همین موضوع بوده است. از این رو بعید نیست که سلطان قابوس خود را برای متقاعد کردن ایران به نوعی سکوت یا عدم کارشکنی در راه طرح صلح ترامپ آماده کند. اگر در هفتهها یا ماههای پیش رو بن علوی به تهران سفر کند؛ به نظرم دستور مذاکراتش خارج از این موضوع نخواهد بود.