به تازگی جمهوری اسلامی با استناد به معاهده «دوستی، روابط اقتصادی و حقوق کنسولی» میان دولت آمریکا و ایران در سال ۱۳۳۴، علیه اقدامات غیر قانونی دولت ترامپ در رابطه با برجام، به دیوان بینالمللی دادگستری شکایت کرده است. برپایه این شکایت دولت ایران از این دادگاه خواسته است اقدامات مندرج در بیانیه ۸ می (۱۸ اردیبهشت) دولت ترامپ مبنی بر اعمال تحریمهای همهجانبه علیه ایران را متوقف سازد.
این اقدام دولت ایران از سوی ناظران «ضعیف» ارزیابی شده است و در مورد کامیابی آن در توقف تحریمها، حتی اگر داوری دادگاه به سود ایران تمام شود، تردید جدی وجود دارد چرا که حکم دادگاه فاقد ضمانت اجرایی است. افزون براین، بر پایه پاراگراف دوم ماده ۲۱ قرارداد، درخواست داوری میان آمریکا و ایران باید زمانی صورت گیرد که نتیجه مطلوبی برای حل مشکلات بین دو کشور از راههای دیپلوماتیک بدست نیامده باشد.[۱] این در حالی است که بنا به اظهارات مقامات دولتی، ظاهرا دولت ایران ۸ بار به درخواست مذاکره دولت ترامپ پاسخ منفی داده است که مشروعیت حقوقی این درخواست را با تردید روبرو میسازد.
جمهوری اسلامی که ادامه حیات سیاسی و ایدئولوژیکش را در غرب ستیزی بهویژه آمریکاستیزی و دشمنتراشی جستجو میکند، در چهار دهه گذشته نه تنها با مذاکره با آمریکا مخالفت کرده بلکه شعار «مرگ بر آمریکا» را به بخشی از هویت دینی و اسلامیاش تبدیل ساخته است.
آیتالله خامنهای از ابتدای تصاحب صندلی ولایت فقیه، با اقدامات هاشمی رفسنجانی برای بهبود روابط با آمریکا مخالفت ورزید و آمریکا را پس از اسرائیل منفورترین کشور نامید. در سه دهه گذشه، غربستیزی به استراتژی و تاکتیک ولی مطلقه فقیه در آمده است که از رواج ارزشهای مدرنیته از جمله احترام به حقوق بشر، جدایی دین از دولت و رفع تبعیض از زنان، دگر اندیشان و اقلیتهای دینی بویژه در میان طبقه متوسط مدرن در هراس است و میکوشد از این راه سرکوب دگراندیشان را توجیه کند.
جمهوری اسلامی از آغاز با بحران گروگانگیری و تهدیدهای پیاپی پایگاههای نظامی و کشورهای متحد آمریکا در منطقه، روابط دوستانه میانه دو کشور که در سال ۱۳۳۴ برآن تآکید شده نقض کرده است و حال از طرف مقابل می خواهد که مواد قرارداد را محترم شمارد.
بهره گیری و استناد به پیمان میان دوستی آمریکا و دولتی که «نوکر غرب» خوانده میشد و با انقلاب اسلامی سرنگون گردید، توجیه ناپذیر است. در ایدئولوژی دینی فقها، افراد و کشورها تنها در جبهه حق در برابر باطل و دوست در برابر دشمن قابل دسته بندیاند. بهره گیری از معاهده دوستی میان دولت «طاغوت» و «شیطان بزرگ» حقانیت بسیاری از شعارها و اقدامات گذشه و حال این نظام را با چالش روبرو می سازد.
این اقدام حرکتی فرصت طلبانه است که تنها خوراک داخلی دارد و جز افزایش تنش راه بجایی نخواهد برد. بحران های اقتصادی، محیط زیستی و اجتماعی در کنار مقاومت جامعه مدنی در برابر سرکوب مطالبات صنفی، سیاسی و جنسیتی، فساد نهادینه شده و تنش بیپایان با جهان، ولی فقیه را در تنگنا قرار داده است. بیکفایتی و ناکارآمدی نظام دینی پس از چهار دهه بروشنی برهمگان آشکار شده است.
نجات کشور پیش از هرچیز در گرو خروج متولیان دین از سپهر همگانی و بازگشت به مساجد است. تجربه تاریخی ما ایرانیان شاهد است که استبداد چه از نوع سکولار و چه از نوع دینی راهگشا نیست. تنها نظامی که برپایه موازین حقوق بشر و سکولار دمکراتیک استقرار یابد میتواند با تعامل با ملت و کشورهای جهان از منافع ملی ایران دفاع و به بحرانهای رنگا رنگ داخلی و خارجی بهتدریج پایان دهد.
سوم مرداد ۱۳۹۷
———————————————-
[1] - International Court of Justice (ICJ) Press Release Unofficial No. 2018/34 17 July 2018