iran-emrooz.net | Sun, 05.03.2006, 5:18
نعمتی آسمانی برای نژادپرستان
منصور حیدرزاده – دانمارک
يكشنبه ١٤ اسنفند ١٣٨٤
بیانیهی دوازده نفرهی سلمان رشدی و دیگران به دل جناح راست دانمارک و نژادپرستان خوش نشسته است. وابستگان ایدئولوژیک این جریانات که از حدود پانزده سال پیش میگفتند و مینوشتند که اسلام دشمن تمدن غرب و دموکراسی است حالا میبینند که این روشنفکران هم به قافلهی آنها پیوستهاند. طبق این بیانیه، بعد از فاشیسم و نازیسم و استالینیسم اکنون «اسلامیسم» است که با غرب لیبرال و آزاد سر جنگ دارد، و بر همگان است که علیه خطر «اسلامیسم» به مبارزه بپردازند. این بیانیه در شرایطی به داد نژادپرستان و تئوریسینهای دست راستی دانمارک میرسد که مدتهاست به علت رسوائی کاریکاتورهای پیامبر جرأت نمیکنند این طور با صراحت از «دشمنی اسلام علیه غرب» سخن بگویند، اما حالا برایشان شاهد از غیب رسید. البته رضایت اینها دلیل دیگری هم دارد. در بیانیهی این روشنفکران کمترین حرفی از سیاستهای خصمانهی غرب نسبت به دشمنسازی از اسلام نیامده است، انگار نه انگار که دولتهای غربی از سالها قبل اسلام را برای مردم خود لولوی سرخرمن کردهاند، با اعمال تبعیض در حقوق خارجیان و به ویژه مسلمانان نقشی اساسی در به حاشیه راندن اقلیتهای قومی در این جوامع داشتهاند و باعث محبوبیت بنیادگرایی اسلامی در میان طیفی از جوانان مسلمان شدهاند. بخصوص نژادپرستان دلیل بهتری برای استقبال از این بیانیه دارند، چون در آن حتی یک کلمه از خطر نژادپرستان و بنیادگریان اروپایی و دشمنی آنها با لیبرالیسم و دموکراسی نیامده است. این همه احزاب نژادپرست و بنیادگرا و ملیگرای اروپایی که برای جنگ علیه خارجیان قارهی اروپا شمشیر خود را از رو بستهاند از چشم و قلم نویسندگان این بیانیه افتادهاند. در اروپا حتی هیچ آدم عاقل و بیغرضی تأثیرات دوجانبهی بنیادگرایی اسلامی و نژادپرستی غربی بر یکدیگر را نادیده نمیگیرد، روشنفکران مستقل و متعهد به حقوق بشر که جای خود دارند. به همین خاطر باور این مشکل است که نویسندگان بیانیه چگونه یک چشم خود را به روی واقعیات بستهاند و این چنین آشکار خود را در صف نژادپرستان اروپا علیه «اسلامیسم» قرار دادهاند. به برکت این بیانیه دولت دانمارک و نژادپرستان میتوانند برای ادامهی طفره رفتن از انتقادهای اپوزیسیون و بزرگ جلوه دادن «خطر» اسلام و مسلمین نفسی تازه کنند، سیاست همیشگی انحراف افکار عمومی از بحث پیرامون سالها اعمال تبعیض و فشار بر روی خارجیان و بخصوص مسلمانان را با پشتوانهی محکمتری پیش ببرند و «خطر» جهانی اسلام را طبق معمول دوباره لولوی سرخرمن کنند. در واقع از همان آغاز «قضیهی محمد» (نام رسمی ماجرای کاریکاتورهای پیامبر) در دانمارک، جناح راست و نژادپرستان همیشه نیاز به اتفاقات و رویدادهایی داشتهاند که با دامن زدن به آنها مسیر افکار عمومی را به سمت و سوهایی منحرف کنند که مسلمانان را باعث و بانی بحران قلمداد کنند، تا به این طریق اعمال و مسئولیت خود در ایجاد این بحران را از زیر انتقاد اپوزیسیون و روشنفکران خارج کنند. اما اکنون دیگر دنیا فهمیده که «قضیهی محمد» تنها نک کوه یخی بوده که باقی آن هنوز زیر آب از چشمها پنهان است، و آن این که دانمارک حداقل از ده سال پیش در کار اعمال تبعیض و فشار علیه مسلمانها و به حاشیه راندن آنها در جامعه و میدان دادن به نژادپرستان بوده است. اپوزیسیون و منتقدان دولت و روشنفکران دانمارک در حال روشنگری و ریشهیابی قضایایی اینچنینیاند و قصد دارند دولت و مسئولان را، که مرتباً سعی میکند از زیر بار انتقاد شانه خالی کنند، پای میز حساب و کتاب بکشانند. بیانیهای این چنینی از سوی کسانی که «اسلامیسم» را دشمن غرب میدانند و یک چشم خود را به روی نژادپرستی در اروپا بستهاند نعمتی است که از آسمان برای راستها و نژادپرستها به زمین افتاده است. این بیانیه از بس خصمانه و یکسونگرانه است که در دانمارک (کانون اصلی مباحث بعد از «قضیهی محمد») در میان روشنفکران و مدافعان حقوق بشر با شگفتی روبرو شده است. تنها ذکر این نمونه کافی است که به نوشتهی یک حقوقدان به کار بردن کلمهی «اسلامیسم» برای کل اسلام به عنوان یک دین اشتباهی فاحش است، چرا که این کلمه به هیچ رو راه به تحلیل وضعیت عینی اسلام معاصر نمیبرد و پیشاپیش جبههای از تقابل در مقابل آن ایجاد میکند. بدتر از این، گذاشتن کلمهی «اسلامیسم» در کنار نازیسم و فاشیسم که جنبشهایی یکدست و خالص بودهاند خلط مبحث است و به شفاف سازی مباحث آسیب میرساند. این را نیز بگویم که امضا کنندگان این بیانیه شاید ندانند که آب به آسیاب چه کسانی میریزند، چون هویت و سابقهی آنها معلوم است و به نوشتهی روزنامهی «پولیتیکن» همه به نوعی از بنیادگرایان اسلامی آسیب دیدهاند. در این صورت بیانیهی آنها سند قهقرای سیاسی و تئوریک و بازماندن از واقعیات آشکار امروز جهان است. این بیانیه کمترین کمکی به گفتمان سازنده و رواج رواداری (تولرانس) نمیکند، و بیشتر به کار نژادپرستان و بنیادگرایان اروپایی میآید.