روسای جمهور آمریکا، چه جمهوریخواه و چه دمکرات، عموماً و به درجات مختلف از تولید گنندگان ساز و برگ نظامی حمایت میکنند.
دکترین سیاست خارجی اوباما که راجر کوهن، روزنامهنگار سرشناس انگلیسی- آمریکایی آن را دکترین حزم و احتیاط نام نهاد از یک سو بر تعامل و همزیستی با کشورهای ناهمسو و مخالف تاکید داشت و از سوی دیگر بر حفظ ظرفیتهای نظامی آمریکا با حداکثر خویشتن داری درمقابل تهدیدهای غیرمستقیم خارجی وپرهیز از دخالت قهری و جنگ.
اوباما به دیپلوماسی نرم اعتقاد داشت اما در دوران ریاست جمهوریاش از فروش انبوهی از انواع ساز و برگ نظامی پیشرفته به کشورهای همپیمان و دوست دریغ نورزید. بر پایه آمارهای وزارت دفاع آمریکا، پنتاگون، صادرات تسلیحاتی دولت اوباما در هشت سال ریاست جمهوریاش از مرز ۲۷۸ میلیارد دلار فراتر رفت که در مقام مقایسه دو برابر مجموع فروش سالهای زمامداری جورج بوش پسر بود.
اوباما ناآشکار و بدون هیاهو از صنایع نظامی آمریکا حمایت کرد، اما خلف او دونالد ترامپ در جریان کمپین انتخاباتیاش بارها و به صراحت از افزایش توان نظامی آمریکا و پشتیبانی از شرکتهای تسلیحاتی سخن به میان آورد به طوریکه در صبح روز بعد از پیروز ی او در انتخابات، سهام شرکتهای عمده دفاعی و تسلیحاتی آمریکا از جمله لاکهید مارتین و نورتروپ گرومن بین ۵ تا ۷ در صد بالا رفت.
در این راستا، وبگاه خبری - تحلیلی هافینگتون پست آمریکا در گزارشی میگوید دونالد ترامپ با رفتاری قاطعانه و پر سروصدا عرضه و فروش سلاحهای مرگبار آمریکا را به جلو رانده و با متقاعد کردن کشورهای همپیمان و دوست به خرید سلاحها و سامانههای نظامی کشورش به یک سوداگر تسلیحات تبدیل شده است.
واقعیت این است که سازمانهای امنیتی و نظامی آمریکا جنگ را یک کارِ اهریمنی الزامی میدانند که باید همواره به عنوان یک عامل مهم در سیاست خارجی لحاظ شود.
سازمانهای جنگپردازی
سازمانها و عاملان جنگپردازی آمریکا عبارتند از وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون)، کاخ سفید، آژانس اطلاعات مرکزی (سی آی اِی)، صنایع نظامی و لابی گران آنها، اندیشکدههای راستگرا، نظریهپردازان جنگطلب، سناتورها و نمایندگان تند رو کنگره که همگان با برانگیختن فضای ترس در سطوح داخلی و بین المللی، به تولید و فروش سلاحهای مرگبار کمک میکنند.
بر پایه گزارش این وبگاه، درسالهای اخیرجنگ علیه تروریسم به عنوان یک ترفند بزرگ برای مبارزه با ستیزه جویان و افراط گرایان مسلح مسلمان بکار گرفته شده است اما درعمل به لفت و لعاب دادن نیاز کشورها به «دفاع از خود» تبدیل شده و به تبع آن به افزایش خرید هواپیماهای نظامی، انواع موشک و بمب و تانک، و همچنین ابزارهای جنگ سایبری منجرشده است.
صنایع نظامی آمریکا
صنایع نظامی آمریکا ترکیبی از صدها شرکت بزرگ و کوچک تسلیحاتی است که در کلّ به عنوان یک تشکیلات عظیم خوفآور جزئی از سازمانهای جنگ پردازی آمریکا محسوب میشود. این صنایع بیشترین بهره را نصیب خود میکند به شرطی که سازمانهای جنگ پردازی این کشور در پاگرفتن، وخیم کردن و یا ادامه جنگهای بالقوه و یا بالفعل در دنیا موفق عمل کنند.
به نوشته این تارنما، اولین قربانیان سازمانهای جنگ پردازی آمریکا مالیات دهندگان این کشورند که باید بودجه پنتاگون را تامین کنند که به عنوان یک هژمون نظامی سالانه ۶۰۰ میلیارد دلارهزینه میکند.
آمریکا دستکم ۲۰ در صد درآمد فدرال خود را صرف هزینههای نظامی میکند در حالیکه کمتر از ۲ در صد این درآمد صرف آموزش و پرورش میشود.
در این میان ارزش بازاری پنج شرکت بسیار مهم تسلیحاتی آمریکا در چهار سال گذشته ( تا ۱۳ نوامبر سال جاری میلادی) با توجه به سود کلان و سیر صعودی سهام آنها به میزان ۲۰۰ در صد افزایش یافته است.
محبوبیت ترامپ
دونالد ترامپ در میان سازمانهای جنگپردازی و شرکتهای تسلیحاتی محبوبیت فراوانی دارد. او توانسته است به مثابه یک فروشنده مجرّب سلاحهای زیادی را به کشورهای مختلف از جمله عربستان سعودی، عراق، ژاپن، کره جنوبی و هند بفروشد.
دونالد ترامپ در اولین سفر خارجیاش به عربستان سعودی توانست ۱۰۰ میلیارد دلار ساز و برگ نظامی به این کشور بفروشد. او در سفر اخیرش به خاور دور از جمله ژاپن و کره جنوبی، خریدن «سلاحهای پیشرفته» را به این کشورها توصیه کرد تا به باور او این کشورها بتوانند دفاع مناسبی در مقابل حملات احتمالی کره شمالی داشته باشند – کشوری که نقش آن به عنوان یک تهدید در آن منطقه برجسته شده است.
از این رو سلاحها و سامانههایی مانند سامانه پدافند هوایی در ارتفاع بالا (موسوم به تاد)، انواع موشکها از جمله کروز، بمبهای سنگرشکن، و سامانههای راداری «اسپای -۶» برای دفاع هوایی و علیه موشک، به این کشورها عرضه شده است که میتواند میلیاردها دلار نصیب صنایع نظامی آمریکا کند.
نقش کنگره
به نوشته این وب سایت، روش جاری این است که کنگره درابتدا معاملات تسلیحاتی را به باد انتقاد میگیرد ولی بعد از سر و صداهای ظاهری و بی نتیجه، با تصویب معاملات اینگونه به مخاطبان داخلی و خارجی القا میکند که فروش سلاح از سوی آمریکا نوعی لطف و عنایت به همپیمانانش محسوب میشود درحالیکه چنین چیزی صحت ندارد.
سازمانهای جنگ پردازی نیاز دارند و مشتاقاند که سلاحهای خود را بفروشند و بد تر اینکه با دامن زدن به جنگهای بینالمللی و شورشهای داخلی در اکثر نقاط دنیا هیچ محذورات اخلاقی ندارند. رونق صنایع نظامی ضمن اشتغال آفرینی، افزایش دارایی سهامداران به اجرای سیاستهای هژمونیک آمریکا نیز کمک میکند.
برنامههای فروش سلاح
وب سایت هافینگتون پست در ادامه مینویسد، برنامه آمریکا برای فروش آشکار ساز و برگ نظامی به همپیمانان و فروش مخفیانه همان سلاحها به مخالفان از اتخاذ یک استراتژی زیرکانه حکایت دارد. سازمانهای جنگ پردازی سالها درباره جنگهای بالقوه بین کشورها و استطاعت آنها برای خرید سلاح پژوهش میکنند.
از نگاه این سازمانها و برای نمونه عربستان سعودی یک کاندیدای عالی برای منازعه با همسایگانش میباشد. نظام پادشاهی این کشور آسیب پذیر است و در عین حال ثروت زیادی دارد. علاوه بر آسیب پذیریاش در داخل کشور، جنگ در یمن، اختلافات موجود بین شیعه و سنی وهمچنین اختلافات این کشور با قطر و لبنان و دیگر مسایل، از عواملی هستند که میتوانند عربستان سعودی را مجبور به تهیه سلاحهای گران قیمت ازآمریکا کند.
آنگونه که وب سایت یاد شده میگوید ایجاد ترس ازایران به عنوان یک کشور «خطرناک و حامی تروریسم» در جهان، با برنامه سازمانهای جنگ پردازی آمریکا مطابقت دارد و بر پایه آن عربستان سعودی و دیگر کشورهای عرب خلیج فارس باید با خرید جنگ افزارهای گوناگون خود را در مقابل خیزشهای داخلی و تهدیدات خارجی بیمه کنند، تهدیداتی که همه آنها ظاهراً از ایران ناشی میشود.
ایران هراسی برای برخی از کشورهای اروپایی نیز سودمند است و آنها نیز میتوانند به رغم مخالفت «ظاهری» سازمانهای جنگ پردازی آمریکا ساز و برگ نظامی به ایران بفروشند. اگر ایران از نظر نظامی تقویت شود، آمریکا نیز میتواند سلاح بیشتری به همپیمانانش بفروشد. «منطق این کار بسیار ساده است که حتی ساده لوحان نیز آن را باور نکردنی میپندارند».
به نحوی مشابه، کره شمالی به عنوان یک کشور یاغی، زمینه مساعدی را برای فروش ساز و برگ نظامی به ژاپن و کره جنوبی فراهم میکند. از این رو سازمانهای جنگ پردازی آمریکا تلاش میکنند که کره شمالی را به عنوان یک کشور خطرناک معرفی کنند که بی هیچ دلیل و هشداری میتواند به کشورهای همسایهاش حمله کند.
بر پایه گزارش هافینگتون پست، کره شمالی بر اثر قرارداده شدن درتنگنا و دیوگونه سازی اش، رفتارهای دیوانه واری را از خود بروز میدهد که میتواند ناشی از فشارهای قحطی و گرسنگی درآن کشور باشد ولی سازمانهای جنگ پردازی آمریکا آنها را بزرگنمایی میکند زیرا هر چه میزان تهدید و ترس بالا رود، نیاز برای سلاحهای «دفاعی» نیز، افزایش خواهد یافت و به تبع آن میلیاردها دلارنصیب صنایع نظامی آمریکا خواهد شد.
درضمن همگام با ایجاد ترس از کره شمالی، بزرگنمایی منازعه دروغین درعرصه دریای چین جنوبی هم راه را برای فروش ساز و برگ نظامی به کشورهای آسیب پذیر منطقه از جمله تایوان هموار خواهد کرد.
علاوه بر این، هند نیز که با زدودن فقر ناشی از «استعمارگران بریتانیایی» تلاش دارد خود را به اقتصادهای مهم دنیا پیوند زند، مورد توجه سازمانهای جنگ پروری آمریکا قرار گرفته است و به سوی جنگهای پرهزینهای با پاکستان و چین سوق داده میشود. این سازمانها با تکیه به دعواهای ارضی سابقه دارهند با برخی از همسایگانش، این کشوررا مجاب کردهاند که در مقابل چین بایستد و به جنگ سرد با پاکستان بر سر کشمیر و افغانستان ادامه دهد. از این رو هند به دومین خریدار سلاحهای آمریکایی تبدیل شده است.
فرجام
وب سایت هافیگتون پست در پایان مینویسد، پرزیدنت ترامپ، بازرگان کارآزمودهای برای فروش سلاحهای آمریکایی به کشورهای جهان است. او هیچ تمایلی برای کاهش منازعات بین المللی ندارد و دیگر اینکه سازمانهای جنگ پردازی آمریکا به او اجازه نخواهند داد که فکر یک جهان صلح آمیز را در سر بپروراند زیرا شرکتهایی مانند لاکهید مارتین، نورترپ گرومن، ریتیون، جنرال دینامیکس و اِل ۳ تکنولوجیز خریداران خود را از دست خواهند داد.
در فضای فعلی که اخلاق وپارسایی در آن جای محکمی ندارد و خودخواهی و بیرحمی بر آن حاکم است، شرایط ایده آلی را برای سازمانهای جنگ پردازی آمریکا ایجاد کرده که درآن میتوانند اهداف سلطه گرایانه خود را دنبال کنند و مصالحه و میانجیگریهای دروغین، و دو چهرگی ابر قدرتی خود را به نمایش بگذارند. در چنین فضایی برخی از مقامهای آمریکایی نقش صلحآفرینان را بازی خواهند کرد در حالی که سازمانهای جنگپردازی آمریکا پاگیری و شعلهور کردن نزاعها را در مرکز توجه خود قرار خواهند داد.
پایان