این پرسش ساده، پاسخ سادهای به همراه ندارد. جوانان پاسخشان به این پرسش شاید به مانند بزرگسالان نباشد. جامعه و بزرگسالان میخواهند که جوانان را آنگونه که خود میخواهند و بر اساس نیازهای جامعه تربیت کنند. در واقع تحصیلات بر اساس نیاز ادارات، شرکتهای خدماتی، کشاورزی، صنعتی و تکنولوژیک تنظیم میشود. شاید بهتر باشد که بگوئیم که متون درسی نه بر مبنای خواستهای جوانان بلکه بر مبنای خواستهای بزرگسالان تنظیم میشود، اما جوانان آرزوهای خود را دارند و نگاهشان بیشتر به اکنون، آرزوها و آیندهشان است و به همین جهت هم هست که همواره نوعی تقابل بین این دو نسل وجود دارد.
برای یافتن پاسخ به این پرسش که چرا باید درس بخوانیم به جای اتکا صرف به دانش و تجربیات خود و دیگران، از ۱۴۶ تن از دانشآموزان در یکی از دبیرستانهای شهر استکهلم پایتخت سوئد این پرسش را در میان گذاشتم و پاسخهایشان را جمعبندی نمودم. هدف من از این شیوه کار این بوده است که به واقعیت خواستهها و آرزوهای جوانان نزدیکتر شوم و اسیر گذشته و دانستههای موجود نشوم. معلمین و محققین در مدارس ایران نیز میتوانند در ابعاد وسیعتری در این زمینه دست به پژوهش بزنند تا دریابند که دانشآموزان ایرانی به چه خاطر درس میخوانند و آرزوهایش چیست؟
پاسخ به این پرسش میتواند در مدارس مختلف در یک کشور هم کمی متفاوت باشد و حتما این امر در ایران ویژگیهای خود را خواهد داشت. قصد من از این نوشته این است که جوانان ما در ایران نیز در این باره فکر کنند و تصمیم بگیرند که برای چه درس میخوانند و دنبال چه نتایجی از تحصیلات خود هستند.
آگاه شدن، توانمندشدن از راه یادگرفتن ممکن است و یادگرفتن در دوران معاصر در اساس از طریق درس خواندن و داشتن تحصیلات در عرصههای مختلف انجام میگیرد. آموزش به ما کمک میکند که پیرامون خود و دنیائی را که در آن زندگی میکنیم بهتر بشناسیم. دریابیم که حق و حقوق ما چیست و به عنوان یک شهروند چگونه باید در این یا آن کشور و در این جهان زندگی کنیم. با درس خواندن هر روزه چیزهای نو یاد میگیریم و زرنگتر شده و با اطمینان بیشتری بهخود، به آموزش در عرصههای بالاتری ادامه میدهیم. این مهم است که با آموزش اطلاعات عمومی ما از کشور و جهان ما بیشتر میشود و ما متحولتر شده و با ادامه تحصیل در سطح مدارس عالی و دانشگاهها به یک مدرک تحصیلی دست خواهیم یافت. هر چند داشتن یک مدرک تحصیلی نشانه خردمندی نیست اما یکی از راههای رسیدن به خردمندی داشتن تحصیلات خوب است.
باید بپذیریم که یکی از فاکتورهای قدرت در هر جامعهای نیروهایی هستند که دانش و علم را در اختیار خود دارند و لذا درسخواندن و داشتن دانش قدرت را نیز برای ما به همراه میآورد. ما با درس خواندن هم دانش عمومی خود را بالا میبریم، هم در زمینهای کسب تخصص میکنیم و این امکان را مییابیم به یک فرد مفید برای خود و جامعه خود تبدیل شویم و بتوانیم آموختههای خود را به دیگران یاد بدهیم.
مهمترین مسئله در درس خواندن و داشتن تحصیلات عالی نه صرفا کسب دانش و تخصص در زمینه معین، بلکه فراگیری متدهای علمی است که تجهیز بدان به ما کمک میکند که در عرصههای مختلف زندگی و کار بتوانیم دست به پژوهش و تحقیق بزنیم. متدهای علمی همچنین به ما کمک میکنند که هر گاه بخواهیم بتوانیم در سطوح بالاتری به تحصیل بپردازیم.
ما شهروند این جهان هستیم و با فهم بهتر و بیشتر این جهان میتوانیم در پیشرفت آن نقش ایفا کنیم و دیگر مردمان در این جهان را بفهمیم. دستیابی به دانش برای آن بخش از جوانانی که از اقشار پائینتر جامعه هستند یک امکان بزرگ برای رقابت با جوانانی است که از اقشار بالائی و میانی جامعه و با امکانات بهتری میآیند. پدران ما با کشف داروها و تکنیکها در زمینههای مختلف زندگی را برای ما آسودهتر ساختند و اکنون نوبت ماست که بتوانیم با تحصیل و پژوهش و اختراع چیزهای جدید، زندگی را برای آنها آسانتر سازیم.
هدف خواندن به طور عام و درسخواندن فقط آن نیست که آن چه در کتب درسی آمده و به گذشته تعلق دارد را بخوانیم و یاد بگیریم، هر روز پژوهشهای جدیدی انجام میگیرد و مهم است که ما در جریان آخرین پژوهشها باشیم. هر روزه روزنامهها، رادیو و تلویزیون و دیگر رسانههای جمعی آخرین اخبار مربوط به دستآوردهای علمی را در معرض دید مردم میگذارند. تحولات دیجیتالی در چند دهه اخیر سیمای دنیای ما را به کل تغییر داده است و مجهز شدن، یادگرفتن و به کار بردن دانش در عرصه دیجیتالی به ما کمک میکند که دنیایی بهتر و عادلانهتری را بسازیم.
درس خواندن و مدرک داشتن به ما کمک میکند که آینده خوبی برای خود دست و پا کنیم. زندگی خود را تامین شده بدانیم. در زمینهای که دوست داریم کار کنیم. درآمد خوبی داشته باشیم و پول بیشتری بدست آوریم. امکان رقابت بیشتری در بازار کار و در محیط اجتماعی بدست آوریم و برای خود زندگی خوبی را سازمان بدهیم. ما وقتی کسی هستیم و دانش و علم و کاری داریم میتوانیم برای فامیل خود کمکی باشیم وگرنه ادعای کمک به دیگران حرف توخالی بیش نیست. کمک به خود به فامیل خود و داشتن یک فضای آرامشبخش در فامیل این وقت و امکان را فراهم میسازد که به دوستان، آشنایان و دیگران نیز کمک برسانیم و فردی مفید برای اجتماع و کشور خود باشیم.
با درس خواندن و به فردی آموزشدیده و خردمند تبدیلشدن امکان این را مییابیم که برای ایجاد جامعهای بهتر نقش مثبتی ایفا نمائیم. جامعه و کشوری که همه مردمش با سواد باشند و بخش بزرگی از مردم تحصیلکرده و دارای فرهنگ باشند به راحتی فریب نمیخورند و توانایی سازندگی کشور خود را خواهند داشت. یک فرد تحصیلکرده قریب به یقین از یک زندگی خوب بر خوردار خواهد بود. به خود متکی بوده و استقلال عمل خواهد داشت. با درس خواندن و پژوهش کردن میتوانیم آسانتر به درک و معنی زندگی نزدیک شویم. هدف زندگی هم شاد بودن، خوشبخت بودن و داشتن یک زندگی با ارزش در صلح و آسایش میباشد.
برخی از دانش آموزان در پاسخ به این پرسش بر این هستند که پس از پایان دوره دبیرستان مستقیم وارد بازار کار شوند و البته این امر برای آنها که در رشتههای تعلیم و تربیت کودکان و پرستاری تحصیل میکنند راحتتر است زیرا در سوئد برای این رشتهها کار وجود دارد و این دسته از جوانان شاید کمی بعدتر تصمیم بگیرند که در دانشگاه تحصیل کنند. برای دانشآموزانی که در رشتههای طبیعی و ریاضی تحصیل میکنند بازار کار محدود است و ناچار هستند که به تحصیلات دانشگاهی بپردازند.
همچنین از آن جائی که تحصیل در سوئد تا ۹ سال اجباری است، آن دسته از جوانانی که وارد دبیرستان نمیشوند هر چند تعدادشان کم است در عمل به کارهای سادهای که نیاز به تخصص نیست به کار میپردازند و یا در شرکتهای فامیلی مشغول به کار میشوند.
همچنین بخشی از دانش آموزانی که وارد دبیرستان میشوند به دلایل گوناگون از تحصیل باز میمانند، یکی از دلایل بازماندن از تحصیل غیر از مشکلات خانوادگی و دیگر نابسامانیها میتواند این باشد که مواد درسی مدارس حتی در پیشرفتهترین کشورها نه بر اساس خواستهای دانش آموزان بلکه به خاطر نیازهای جامعه تنظیم شده است. بخشی از جوانان این مواد درسی را بر نمیتابند و مدرسه را رها کرده و راههای دیگری را برای زندگی کردن در پیش میگیرند و به اصطلاح در خیابان جایگاه خود را پیدا میکنند و متاسفانه بخشی هم به بیراهه میافتند و بزه کار میشوند و بخشی دیگر به کار و کاسبی میپردازند و یاد میگیرند که چگونه گلیم خود را از آب بیرون بکشند.
نتیجه گیری
پاسخ به پرسش چرا باید درس بخوانیم یک تاریخ چندهزار ساله دارد و پاسخ بدان نیز در ادوار مختلف یکی نبوده است. اما گذشت زمان و تحولات علمی در یک قرن اخیر وضع را به کل تغییر داده است. مردم جوامعی که علم و دانش را در اختیار دارند در نوک پیکان پیشرفت جهانی هستند. تجهیز تک تک جوانان ما در ایران به دانشهای زمان و تجهیز به متدهای علمی نه تنها برای بهترشدن زندگی شخصی خودشان بلکه همچنین برای پیشرفت کشورمان به یک امر بدیهی تبدیل شده است. جوانان ما دلایل زیادی برای درس خواندن دارند و مهم این است که زمینههای لازم برای این علاقه مندی جوانان فراهم شود.
مزدک لیماکشی
پداگوگ، دبیر ریاضی و فیزیک در شهر استکهلم سوئد
پانوشت
۱۴۶ دانش آموزی که به این پرسش پاسخ دادند در رشته علوم اجتماعی، علوم طبیعی و ریاضی، تربیت کودکان، پرستاری درس میخوانند و در سنین ۱۶ تا ۲۰ سال هستند.