«اتحاد برای دموکراسی در ایران»* در فراخوانی از کنشگران سیاسی دعوت کرد که در «نمایش انتخاباتی رژیم» شرکت نکنند.
بیانیه این نهاد از دو بخش «نوشتهها» و «نانوشتهها» تشکیل شده است. نویسندگان بیانیه که از تجارب طولانی کار سیاسی و دانش کافی برخوردارند، نیک میدانند که فراخوان آنها، اگر جوابی بگیرد، این جواب نه از سوی اقتدارگرایان یا تودههای محروم و حاشیه نشین، که از سوی نیروهای آگاه، روشنفکران و طبقه متوسط فرهنگی خواهد بود. نیروهائی که اگر شرکت کنند، رایشان به سبد روحانی تعلق خواهد داشت و نه رئیسی یا قالیباف و در نتیجه آنها به خوبی آگاهند که هر عدم شرکتی، در عمل به معنی شرکت به سود رئیسی و یا قالیباف خواهد بود. از این حقیقت مهم در بخش نوشتههای بیانیه اثری نیست، اما در بین خطوط و در بخش نانوشتهها به خوبی تعبیه شده است تا نشان دهد که بیانیه هیچ نسبتی با خیالبافیهای روشنفکران جوان دیروز و نوستالوژی پیران مهاجر ندارد و دقیقا کاری متضمن مقصود را تعقیب میکند.
بیانیه منظرهای را ترسیم میکند که در آن «تودهها نمیخواهند» و «حاکمیت نمیتواند» و «وضعیت انقلابی» لنینی بوجود آمده است . این منظره با خطوط روشن و پررنگ ترسیم شده تا به این نتیجه گیری راه ببرد که:
«در ایران امروز شرایط ویژهای حاکم شده است ... و اینک تغییر نظام جمهوری اسلامی به یک نظام دموکراتیک عرفی دیگر نه یک آرزوی دوردست، بلکه به دلیل خطراتی که ادامه حیات این رژیم برای ایران و مردم آن دارد، بایستی به عنوان یک ضرورت سیاسی در دستور کار همه نیروهای دموکراسی خواه کشور قرار گیرد.»
بیانیه در ترسیم سیمای کشوری در آستانه فروپاشی، همه آنچه را که اقتدارگرایان برای دولت روحانی به ارث گذاشتند، با یک کاسه کردن همه جناحها در واژه «رژیم»، به حساب این دولت میگذارد، عملیات خاکبرداری دولت روحانی وهمه آنچه را که این دولت انجام داده و در راس همه « برجام» را نادیده میگیرد و در سودای تحقق آنچه که در «شرایط ویژه کنونی» ضروری میپندارد، آینده را تیره و تار تر از امروز ترسیم کرده و در نهایت با اشارهای بسیار معنی دار میان نوشتهها و نانوشتهها پل میزند و پیش بینی میکند که «چشم انداز تشدید فشارها و تحریمهای جهانی» وجود دارد.
نویسندگان بیانیه به خوبی آگاهند که اگر مسیر اعتدال و تعامل با جهان که روحانی منادی آن است، تداوم یابد، نه بحران فلج کننده کنونی تداوم مییابد و نه چنین چشم اندازی وجود خواهد داشت و انتظار گل آلود کردن آب و ایجاد «چشم انداز تشدید فشارها» را فقط از دولتی میتوان داشت که در نتیجه قهر انسانهای خوب از صندوقهای رای، بر سر کار میآید و هم در اینجا سوالی بس نگران کننده و آزار دهنده، ذهن انسان را مشغول میکند: آیا نویسندگان بیانیه همین را نمیخواهند؟ آیا درگیری رئیسی- ترامپ سناریوی مطلوبشان نیست و آیا این بیانیه یک مخاطب جدی در خارج از مرزها ندارد و این چهره سازی قبل از آنکه رو به داخل داشته باشد، مخاطب بیرونی ندارد و نیز آیا هیچ ارتباطی میان این بیانیه و نامه سی نفره به ترامپ و دعوت از او برای زدن سپاه در هر جا و به هر شکل وجود ندارد؟ نگاهی به برخی پیشینهها ، نظرات اعلام شده، روابط و حواشی میتواند این نگرانی را موجه بسارد.
دوستان اتحاد برای دموکراسی آن چنان در پندارهای شیرین مربوط به آینده رویایی خود غرق شدهاند که در نگاه به سیستم معیوب انتخاباتی ایران، منکر کارکرد واقعی آن شده، مینویسند: «اگر درگذشته، شرکت در انتخابات به معنای گزیدن بین بد و بدتر بود، امروزه اما، واقعیات نشان میدهند که انتخابات معنای حداقلی خودش را هم از دست داده است و رقابت بین جناحهای محدود درون نظام نیز دیگر امکان پذیر نیست.»
نمیتوان تصور کرد که دوستان خبرهای که این بیانیه را نوشتند و از قضا، مرگ رفسنجانی را هم به تلویح و آشکار قتل آگاهانه عنوان کردهاند، از حدت تضادهائی که خود در جای دیگر بیانیه بدان اشاره کردهاند، بیخبر باشند و ندانند که میان آن تضادها و این انتخابات پیوندی بسیار نیرومند وجود دارد و این انتخابات همه چیز هست الا نمایشی برنامهریزی شده برای فریب عوامالناس و هم از اینجا سوال نگران کننده دومی به ذهن خواننده خطور میکند: چرا دوستان حقیقتی به این روشنی را انکار میکنند؟ چرا مایلند این مکانیسم نیمه جان را هم فلج ببینند؟ آیا آرزوی خود را به جای واقعیت نمیگذارند؟
نیرویی که با کنار گذاشتن جمهوریخواهی و پایهگذاری نهادی با حداکثر پهنای باند، سطح فعالیت سیاسی جدی خود را جبرا به سطحی در اطراف صفر تنزل داده، تا امکان گرفتن عکسهای دسته جمعی محفوظ بماند، وقتی آگاهانه فاصلهاش از روندهای مسالمت جویانه – و البته نفسگیر، کند و پر فراز ونشیب – داخل کشور را افزایش میدهد، باورمندان به آزادی و دموکراسی را نگران میکند. و البته آدمیزاد به امید زنده است!
————————————————
* این نهاد که بوسیله شماری از فعالین سر شناس سیاسی تشکیل شده است، در سند پایه مورخ بهمن ۱۳۹۱ ، خود را چنین تعریف کرده است: «اتحاد برای دمکراسی در ایران نه یک حزب و سازمان سیاسی، بلکه نهادی است فرا حزبی، فرا سازمانی و مدنی. این نهاد میکوشد بسترساز و انسجام بخش برای تولید گفتمانهای سیاسی دمکراتیک و تسهیل روند همگرایی و توافق نیروها برای گذار به دمکراسی در ایران باشد.»
در همین سند «انتخابات آزاد و منصفانه» به عنوان استراتژی این نهاد برگزیده شده است.