منبع: کانال تگرام «مجمع دیوانگان»
تقریبا دو سال پیش جواد ظریف در اظهار نظری کاملا درست اشاره کرد که اولویت سیاست خارجی ایران تفاهم با کشورهای منطقه است. با این حال، در دو سال گذشته ما در اکثر مواقع به جای تفاهم، در موضع رویارویی با کشورهای منطقه قرار داشتهایم و اولویت سیاست خارجی ما، دخالت در امور داخلی کشورهای منطقه از جمله سوریه، یمن و بحرین بوده است.
گفتنی نیست که این دخالت به انواع و اقسام دلایل مجهز است: دخالت متقابل سایر کشورها، افزایش و حفظ عمق استراتژیک، و یا حفظ امنیت و ناموس در کشوری که حتی همسایه ما نیست. چند شب پیش، پروفسور مرندی، استاد دانشگاه تهران در گفتگو با برنامه هاردتاک بی.بی.سی، حمایت از حوثیها در یمن را حق طبیعی ایران میدانست چرا که «منصور هادی» به وعده خود برای کنار رفتن از قدرت عمل نکرده است!
دخالت در سرنوشت کشوری دیگر ربطی به مشروعیت حاکم آن کشور ندارد. چرا که در آن صورت دخالت ما در سوریه برای حفظ اسد که رهبری خونریز و نامشروع است با حمایت از انقلابیون مسلح یمن که خواستار پایان حکومت نامشروع منصور هستند، همخوانی ندارد. به زعم ما دخالت در امور کشورهای منطقه، همواره گناه عربستان، ترکیه و آمریکا بوده است.
سال پیش در نشست سازمان همکاریهای اسلامی، بیانیهای نوشته شد که ایران و حزبالله را به دخالت در امور سایر کشورها متهم میکرد. پیروزی ایران در آن نشست موافقت مصر با قرائت نشدن چنین بیانیهای بود. همان زمان، ایران مشغول آزمایش موشک بالستیکی با نوشتهای عبری مبنی بر نابودی اسرائیل بود. نتیجه سیاست خارجی ایران در این مدت، مواضع نیروهای متخاصم را به هم نزدیکتر کرده است. نتانیاهو در دیدار با ترامپ به همان موشکی اشاره میکند که جواد ظریف آن را وسیلهای دفاعی میدانست: «وزیر خارجه ایران میگوید موشکهای ایران علیه کسی نیست بعد روی موشکها به زبان عبری مینویسند که خواهان نابودی اسرائیل هستیم.»
چند روز بعد در کنفرانس امنیتی مونیخ، وزیر جنگ اسرائیل هم مدعی میشود که «برای اولین بار از زمان سال ۱۹۴۸، جهان عرب یک صدا شهادت میدهد ایران اولین تهدید برای آنهاست و اسرائیل یا صهیونیسم دیگر تهدیدی به حساب نمیآیند.»
عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان، ایران را به حمایت از تروریسم و دخالت در امور سایر کشورها متهم میکند: «ایران همچنان بزرگترین حامی دولتی تروریسم است. ایران به دنبال صادر کردن انقلاب است و مفهوم تابعیت را قبول ندارد. آنها با دخالت در لبنان، سوریه و ... نشان دادند که به اصل عدم دخالت در امور سایر کشورها باور ندارند و با حمله به سفارتخانهها نشان دادند که به قوانین بینالمللی اهمیتی نمیدهند. ایران در یمن، بخشی از مشکل است نه راه حل. ۲۰۰۰ سال است که ایران کوچکترین نقشی در ساخت یمن نداشته، آنجا چه میکند؟»
حتی وزیر امور خارجه ترکیه فراموش نمیکند یادآور شود: «ایران با سیاست تبعیض مذهبی خود در کشورهای منطقه تفرقه ایجاد میکند.»
به نظر میرسد حتی متحد استراتژیک ایران، روسیه نیز نمیتواند اهمیت عمق استراتژیک ایران را بپذیرد و با اسرائیل همبستگی بیشتری احساس میکند. معاون وزیر امور خارجه روسیه به تازگی گفته است: «من ترس اسرائیل از حضور حزبالله و سپاه پاسداران در سوریه را درک میکنم، و البته شما میترسید که آنها بعد از جنگ در سوریه نیز در آنجا بمانند.» اما او دوشنبه، با تأکید بر اینکه ایران و حزبالله بعد از جنگ سوریه را ترک میکنند، خیال اسرائیل را راحت کرده است.
با این اوصاف تنها یک پرسش باقی میماند. در منطقهای که اسرائیل و اعراب در مقابل اقدامات ما بهانه پیدا کردهاند تا متحد شوند و روسیه، متحد مثلا استراتژیک ما نیز وضعیت آنان را درک میکند، سیاست خارجی ایران از دو سال پیش تا به امروز به حفظ امنیت ملی پرداخته یا آن را به خطر انداخته است؟