تروریسم تکفیری و جهادی که زشتترین و خشنترین قرائت از دین اسلام را دستمایه خشونت و آدمکشی قرار داده از هر چه غیر خود نفرت دارد. این پدیده شوم که محصول جهل، تعصب، فساد، فقر و جنگ است را نمیتوان با گفتمانها و رفتارهای تبعیضآمیز و خشونتپیشه ریشهکن کرد. همانگونه که غده سرطانی را نه با کارد قصابی بلکه با سرانگشت تدبیر پزشک حاذق و روشهای پیشرفته درمانی از بین میبرند، این بیماری اجتماعی خطرناک را نیز فقط با تکیه بر ارزشهای دموکراتیک بشری و اندوختههای علمی جامعه شناسانه و تجربههای گرانقدر تاریخی میتوان ریشه کن کرد.
در مقابله با این پدیده شوم که سردمداران آن به دنبال شعلهور کردن جنگ مذهبی میان مردم جهان هستند، بیش از آن که عصبانیت و پرخاش و تصمیمات به دور از عقل و علم حکومتگران کارساز باشد، به تصمیمات ریشهای ژرفنگرانه و خردمندانه نیاز است.
و طبعا در این میان هر حکومتی که قدرت و نفوذ جهانی بیشتری دارد مسئوولتر است، چرا که اگر ماجراجوئیهای قدرتهای کوچک حداکثر میتواند منطقهای را به آتش بکشاند، تبعیضگرایی و ماجراجوئی رئیس جمهور بزرگترین قدرت اقتصادی و نظامی جهان میتواند جهانی را به سوی خشونت و جنگ سوق دهد.
یک کاسه کردن حساب صدها میلیون مسلمان با اقلیت کوچکی از جنایتپیشگان جهادگر، بزرگترین هدیهای است که میشود به سردمداران داعش و القاعده و نظایر آنان ارزانی داشت. چرا که استراتژی تروریستهای تکفیری دامن زدن به جنگ مذهبی و گسترش جنگ میان مسلمان و غیر مسلمان است. آنها قطعا از تصمیمات تبعیضآمیز، نژادپرستانه و ناسنجیده دونالد ترامپ که خشم اکثریت عظیم مسلمانان را برانگیخته است، شادمانند و آن را یک پیروزی بزرگ برای اهداف خود ارزیابی میکنند. آنها حالا میتوانند عوامفریبانه تبلیغ کنند که آمریکای مسیحی با مسلمانان سر جنگ دارد.
قطعا این اقدام دونالد ترامپ هیچ تاثیری در بالا بردن ضریب امنیت در آمریکا و جهان ندارد، برعکس همان گونه که اشاره شد بستر تبلیغات تروریستهای تکفیری را هموارتر و آینده را ناامنتر میکند. جهانیان و از جمله ایالات متحده در مقابله با تروریسم به اتحاد و همکاری نیازمندند. اما رفتار یکجانبه، آلوده به تبعیض و به دور از عقل و منطق رئیس جمهور آمریکا میان ملتها و از جمله میان مردم خود آمریکا شکاف میاندازد و انرژیهایی را که باید در خدمت جستجوی راههای حفظ صلح و امنیت به کار گرفته شوند به هدر میدهد.
خوشبختانه چه در ایالات متحده آمریکا و چه در اروپا و سایر نقاط جهان اعتراضات گستردهای برای خاموش کردن آتشی که رئیس جمهور جدید آمریکا برافروخته، به راه افتاده است. در این میان بهراستی باید نخستوزیر آلمان خانم مرکل را ستود. هرچند میتوان با سیاستهای راستروانه اقتصادی او مخالف بود، اما نمیتوان شجاعت وی در مخالفت صریح با سیاستهای نژادپرستانه و اسلامهراسانه دونالد ترامپ و نیز حمایت او از پناهجویان آنهم در اروپایی که سوسیال دموکراتها هم جرات دفاع از حق پناهجویان را از دست داده و به دنبال راست افراطی افتادهاند، تحسین نکرد.
و اما آنچه در این میان به ایران مربوط میشود آن است که اقدام ترامپ مردم ایران را آزارمیدهد اما در عوض راست افراطی ایران و شخص آیتالله خامنهای را سخت خوشنود میکند. ایرانیانی که برای دیدن اعضای خانواده خود به آمریکا میروند مردمانی هستند خسته از خشونتها و شعارهای مذهبی رژیم سرکوبگر ولایت فقیه و طبعا مخالف دشمنی ایران و آمریکا. تاکنون حتی یک نمونه رفتار غیرمدنی که بتوان آن را به تروریسم نسبت داد از صدها هزار ایرانی دوملیتی و اعضای خانوادههای آنان که به آمریکا سفر میکنند دیده نشده است و قطعا حکومت ترامپ نمیتواند در این زمینه نمونهای ارائه کند. تندروهای رژیم ایران و شخص آیتالله خامنهای قطعا از رفتار دونالد ترامپ برای اثبات مدعیات خود بهرهبرداریها خواهند کرد.
تصمیم ترامپ این فرصت را نیز ایجاد میکند، که ایرانیانی که با خودباختگی شگفتانگیزی از پیروزی دونالد ترامپ ابراز شادمانی میکردند و او را به همراهی با جنبش دموکراسی خواهانه ایران فرا میخواندند، به خود آیند و با تامل در خوشباوریها و خودباختگیهای پیشین، بپذیرند که به خطا رفتهاند. درس گرفتن هیچگاه دیر نیست.