محسن صفایی فراهانی فعال سیاسی اصلاح طلب، کارشناس اقتصادی و از دولتمردان سابق، بسیاری از انتقادات اقتصادی نسبت به دولت یازدهم را بی اساس میداند و در پاسخ به انتقادات مخالفین دولت درباره ادامه تحریمهای بانکی تاکید دارد: اگر هیچ تحریمی هم نمیشدیم به خاطر رتبه بدمان در پولشویی، باز هیچ بانک بزرگی در دنیا حاضر به همکاری با ما نبود.
صفایی فراهانی در گفت وگویی تفصیلی با ایرنا میافزاید: «روحانی در شرایطی کشور را در دست گرفت که مساله اصلی، تامین نان مردم و خروج از وضعیت شبه جنگی بود نه رشد اقتصادی بالا».
قائم مقام اسبق وزارت امور اقتصادی و دارایی و نماینده مجلس ششم شورای اسلامی همچنین از فساد مالی ۱۱ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومانی در راه آهن گرگان- مشهد سخن میگوید.
متن گفت و گوی اختصاصی ایرنا با این فعال اقتصادی- سیاسی در پی میآید:
ایرنا: برای ورود به بحث از انتقاداتی شروع میکنم که آقای فرشاد مومنی یکی از اقتصاددانهای کشور از دولت یازدهم کرده و آن را بی توجه به امر تولید دانسته است؟
صفایی فراهانی: این دولت، رشد منفی اقتصادی بیش از ۶ درصد که از دوره احمدی نژاد به جا مانده بود را تبدیل به رشد اقتصادی مثبت ۴ درصد کرد که پیش بینی میشود امسال به مثبت ۵ درصد برسد. اما این به معنای آن نیست که اگر امروز به این درصد رشد رسیدیم از فردا همه چیز گل و بلبل شود و مردم رفاه اقتصادی را حس کنند و سفرهها رنگین شود!
ما در ارزیابی و تحلیلهایمان نباید ساده انگار باشیم. اقتصاد کشور در بیش از ۴۰ سال گذشته دچار بیماریهای مزمنی شده که به این زودی دست از سر آن برنخواهد داشت. متوسط رشد اقتصادی در ۴۰ سال گذشته زیر ۳ درصد بوده که رشد پایینی است و بدون داشتن استراتژی صنعتی محصولاتی را برای سالیان سال تولید کردهاند که عایدی چندانی برای کشور نداشته است. پایین بودن سطح تکنولوژی، مدیریت غلط، نزول سطح تولید و بهره وری منفی همه باعث این بیماری مزمن شده است.
نباید فکر کنیم قهرمان دو میدانی در سطح جهانی بودهایم که پایمان به مانع خورده بود و زمین افتادیم، حالا که بلند شدیم باید با همان سرعت بدویم. اقتصاد ما شبیه یک بیماری بوده است که با تزریق آمپول فقط بیماری را بهتر تحمل میکند اما از شر بیماری رها نشده است. یادمان باشد که در طول ۱۱۰ سال خام فروشی نفت، نزدیک ۱۳۵۰ میلیارد دلار عایدی داشتهایم که بالغ بر ۷۰۰ میلیارد دلار آن در دولتهای نهم و دهم به دست آمد یعنی بیش از نصف کل فروش نفت ایران در طول تاریخ. چقدر از آن ۷۰۰میلیارد دلار سر سفره مردم آمد که حالا عدهای متوقعند که با سالی ۳۰ میلیارد دلار درآمد، سفره مردم رنگین شود؟
سالهای ۸۴ تا ۹۲ بهترین و پردرآمدترین سالهای اقتصاد ایران بود اما چی گیر مردم آمد؟ نتیجه آن، بحرانیترین سالهای اقتصاد ایران از سال ۹۰ به بعد شد، تورم ۴۰ درصدی و بیکاری گسترده و رشد اقتصادی منفی و از بین رفتن ارزش پول ملی!
متاسفانه برخی فراموشکارند. سنگینترین تحریمهای تاریخ ایران به دنبال اجرای قطعنامه سازمان ملل از سال ۱۳۸۵ به بعد، طی سالهای ۸۹ تا ۹۴ بود، صادرات نفت به عنوان منبع اصلی درآمد کشور از روزی ۲میلیون و سیصدصد هزار بشکه به کمتر از یک میلیون بشکه در روز رسید. تمام دنیا بسیج شده بود تا اقتصاد ایران را در هم بشکند. موج ایران هراسی در دنیا گسترده شد و از سوی دیگر، بانکهای بزرگ بین المللی به خاطر معامله با ایران نزدیک به ۲۰ میلیارد دلار جریمه شدند.
حال دولتی روی کار آمده که این تورم را تکرقمی کرده و ثبات در قیمت ارز به وجود آورده است؛ آن هم با درآمد بسیار پایین نفتی.
نباید فکر کنیم این تحریمها با موافقتنامه و با دستور از بین میرود. مدیر بانکی که به خاطر رابطه مالی با ایران توسط آمریکا نقره داغ شده خیلی باید برای معامله مجدد با ایران فکر کند.
ضمن این که در این سالها تغییرات زیادی در استانداردهای بانکداری به وجود آمده و فاصله بانکهای ایران با آنها زیاد شده است، آنهایی که دولت را متهم به بی توجهی به تولید میکنند هیچ وقت با مسائل اجرایی در حل مشکلات اقتصادی سر و کار نداشتهاند. اینجا دیگر بحث تئوری نیست، آنها هیچ گاه پشت میز با یک بانک یا شرکت بزرگ بیمه بین المللی ننشستهاند و از توقعات و محدودیتهای آنها مطلع نیستند.
این حضرات توجه ندارند که اگر از سال ۸۹ به بعد ایران مورد هیچ تحریمی هم قرار نمیگرفت با رتبه منفی که ایران در پولشویی در سطح دنیا دارد باز هم هیچ بانک بزرگی حاضر به همکاری با بانکهای ایران نمیشد.
روی سخن من با آنهایی است که توقع یک معجزه را از دولت یازدهم در اذهان عمومی میپرورانند. آنها مردم را بدبین کرده و این حداقل امیدی را که در دل مردم برای بهبود معیشتشان به وجود آمده است را نیز تبدیل به یاس میکنند.
در همین حال، برخی از مقامات کشور به خاطر امتیازگرفتن از غرب در مساله برجام، برخی انتقادها را مطرح میکنند اما این مساله متاسفانه دستاویز عدهای شده تا بدون توجه به دلیل اصلی این انتقادها، روحیه یاس را در مردم بدمند.
در مجموع، باید بگویم اگر در شرایط فعلی هم بتوانیم شرایط سیاسی کشور را به سمت تعامل جدی با دنیا ببریم، ثبات مدیریتی داشته باشیم، قوانین ومقررات را اصلاح و به روز نماییم و یک رشد بالای ۱۰ درصدی را هم برای حدود ۱۰ سال مستمر داشته باشیم آن وقت میتوانیم بگوییم بعد از ۱۰سال سر سفره مردم خیلی چیزها را خواهیم دید!
انتقادات اقتصادی از دولت بی اساس است
ایرنا: اما این پرسش بدون پاسخ ماند که آیا این دولت به تولید توجه کرده است یا خیر؟
صفایی: تولید در ایران هیچ گاه مورد توجه نبوده است. تولید ناخالص ملی کشور یک سوم ترکیه است. ساختارهای کشور برای حمایت از تولید شکل نگرفته است. قیمت تمام شده کالای تولیدی در ایران به معنای واقعی بالا است. تولید کننده برای دریافت تسهیلات، واردات مواد اولیه، گشایش اعتبار و امثالهم بایست ۲ تا ۳ برابر سایر کشورهای منطقه زمان صرف کند. از سویی بایست چند برابر کشورهای منطقه به بانک سود و کارمزد بدهد. گمرک، اجازه ترخیص کالا را دیر صادر میکند. همه اینها قیمت تمام شده کالای تولیدی در کشور را بالا برده و آن را از رقابت خارج میکند.
زیرساختهای پولی و گمرکی کشور بیمار است. این زیرساختها مطابق برنامه چهارم قرار بود از ۱۲ سال قبل به تدریج کاملا اصلاح شوند اما نشدند!
ایرنا: آیا اصلاح این زیرساختهای بیماری که فرمودید در دولت یازدهم شروع شده است؟
صفایی: پرسش بجایی است اما قبل از آن باید به این سوال جواب داد که اولویتهای دولت در این ۳ سال چه بود؟ دولت در شرایطی بسیار بحرانی قوه مجریه را در دست گرفت. آقای روحانی مرداد ۹۲ روی کار آمد اما حقوق همان ماه کارمندان دولت را نمیتوانست پرداخت کند چرا که پولی در خزانه نبود؛ برای همین مجبور به قرض گرفتن از بانک مرکزی شد تا کارکنانش بی حقوق نمانند. پرداخت یارانه نقدی هم مزید بر علت شد! انبارهای کشور از گندم خالی شده بود و تامین نان مردم به خطر افتاده بود. شرایط شبه جنگی بود و خطر جنگ و قطعنامههای فصل هفتمی شورای امنیت سازمان ملل بر سر ایران سایه افکنده و امنیت کشور را تهدید میکرد. شما اگر جای این دولت بودید چکار میکردید؟ آیا اولویت نخست خود را نجات کشور از این بحرانهای خطرناک قرار میدادید یا به اصلاح سیستم پولی و مالی و گمرگی و.... میپرداختید؟!
اما حال که این روند تا حد زیادی اصلاح شده است، دولت به تدریج باید سراغ اصلاح این ساختارها برود. توقع همه از دولت آقای روحانی در چهارساله دومش، اگر رای آورد؛ این است که با استفاده از تجربیات کشورهای توسعه یافته دست به اصلاحات ساختاری در اقتصاد کشور بزند تا این بیماریهای کهنه و مزمن که گریبان تولید و سرمایه گذاری را گرفته است برطرف شود. باید توجه داشته باشیم که طی این سالها حتی بیشتر صادرات غیر نفتی کشور نیز از محصولات حاصل از مشتقات نفتی تشکیل شده است که باز ریشه در نفت دارد و فاصله تولیدات صنعتی غیر نفتی ما با دنیا زیاد است.
در حالیکه اگر وضع صنعت خودروسازی خود را مورد دقت قرار دهیم و ببینیم آیا مطابق سرمایه گذاری عظیمی که در آن شده، تولید ناخالص ملی مان را چقدر افزایش داده است، میبینیم که متناسب نیست.
دولت یازدهم وضع تولید را که در دولتهای نهم و دهم و با واردات بی رویه به احتضار افتاد بایست بهبود بخشد. احیای مدیران، به روز کردن تکنولوژی، پایین آوردن ضریب مصرف انرژی و اصلاح ساختارهای دولتی میتواند رشد اقتصادی را افزایش دهد و تولید را احیا کند. ضمن اینکه نیاز به یک بازنگری در تولیدات صنعتی وجود دارد، ولی هنوز این کار شروع نشده ، عدهای از آن ایراد میگیرند.
ایرنا: شما سالها مدیر توانیر بودهاید. شنیده میشود در صورت احیای صنایع بزرگ و متوسط، در تامین برق دچار مشکل میشویم و خاموشی کشور را فرا میگیرد؟ چرا که در شرایط فعلی بیشتر صنایع ما تنها با ۳۰ درصد ظرفیت خود مشغول فعالیت هستند و اگر روزی بخواهند با تمام ظرفیت کار کنند، انرژی الکتریسته مورد نیاز برای آنها وجود نخواهد داشت؟
صفایی: صحت ندارد. ظرفیت نیروگاههای برق کشور برای ظرفیت صنایع فعلی کافی است. اولا صنایع انرژی بر کشور که عمدتا فولاد و آلومینیم است سالانه حداکثر به ترتیب ۱۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تن تولید دارند که این رقم نمیتواند بر روی انرژی برق کشور تاثیر منفی بگذارد. سرمایه گذاری هم که در حال حاضر روی این صنایع میشود به این نگرانی دامن نمیزند. اما اگر روزی بخواهیم تولید فولاد کشور را به ۳۰ میلیون تن برسانیم آن وقت باید فکری برای تامین برق آن کرد.
در آن صورت باید روی نیروگاههای گازی سرمایه گذاری شود که سیکل ترکیبی گردند، هم ظرفیت تولید برق بالا میرود و هم راندمان بهره برداری از نیروگاهها بیشتر میشود، امروز راندمان بهره برداری به ۸۰ درصد رسیده است که با آن خیلی فاصله داریم و بایستی به این مشکل هم در اقتصاد کلان توجه شود.
نمیتوان با تظاهرات مقابل هتلها، گردشگر جذب کرد
ایرنا: یکی از اقتصاددانان هم گفته بود دولت به جای گران کردن قیمت برق بایست میزان هرزرفت توزیع آن را کاهش دهد. در این صورت بدون نیاز به افزایش قیمت حاملهای انرژی، به منبع مالی خوبی دست مییابد؟
صفایی: هرزرفت برق در ایران حدودا ۲۱ درصد است که در مقایسه با متوسط جهانی آن که ۸ درصد است رقم بالایی است. سیستم توزیع انرژی در ایران سنتی است و اگر استاندارد و به روز شود میتوان از این ناحیه سالی ۱۴ تا ۱۵ درصد در مصرف برق کشور صرفه جویی کرد، ولی مطمئنا این میزان ، هزینههای تولید را نمیپوشاند، هنوز برق در ایران نسبت به کشورهای در حال توسعه ارزان است.
ایرنا: با وضعیت مزمنی که اقتصاد کشور با آن دست و پنجه نرم میکند دست یابی به اهداف اقتصادی سند چشم انداز را چطور ارزیابی میکنید؟
صفایی: با این روندی که داریم طی میکنیم دسترسی به آن غیرممکن است.
دستیابی به این سند، تحولی بسیار جدی در اقتصاد را میطلبد چرا که ۹ سال بیشتر زمان نداریم. بایست سالانه حدود ۱۵ درصد رشد اقتصادی مستمر داشته باشیم تا به این چشم انداز برسیم، بردارهای فعلی اقتصاد که ناشی از ناهماهنگیهای بسیار وسیع میباشد، چنین چیزی را نشان نمیدهد.
ایرنا: آیا همانطور که انسجام لازم در بین قوا برای رسیدن به توافق هستهای وجود داشت وحدت رویه لازم بین قوا درباره رسیدن به این میزان از رشد اقتصادی وجود دارد؟
صفایی: اشکال این است که در مقابل دشمن با فرماندهی مناسب یکدست میشویم ولی برای اقتصاد از چنین فرماندهی برای هماهنگی، خبری نیست!
ایرنا: چرا؟
صفایی: برای اینکه برداشت مسئولین ما از اصل تفکیک قوا اشتباه است. استقلال قوا مغایر اتفاق نظر بر سر منافع ملی نیست. در بودجه سال جاری شاهد بودید که مجلس نهم چگونه آن را تصویب کرد. مادامی که منافع ملی مد نظر قوای مختلف قرار نگیرد عزم لازم برای این رشد به وجود نخواهد آمد.
ایرنا: این ناهماهنگی بین قوا بر سر حل مشکلات اقتصادی، توانایی دولتها را نیز کاهش داده است. به طور مثال در مورد صنعت پردرآمد، اشتغالزا، کم سرمایه و زود بازدهی چون توریسم به نظر میرسد دست دولت چندان باز نیست؟
صفایی: بله. شما نمیتوانید برنامهای برای رشد صنعت توریسم داشته باشید اما عدهای بروند جلوی هتل گردشگران تظاهرات کنند و کسی هم مانع آنها نشود!
این رفتارهای متناقض جاذبه لازم را برای گردشگری در ایران ایجاد نمیکند. پلیس، قوه قضائیه و دولت باید منطقی واحد را برای جذب توریسم در نظر داشته و اجرا کنند. برخوردهای سلیقه ای، کشور را از این درآمد قابل توجه محروم کرده است و ذهنیت گردشگران بین المللی را نسبت به ایران منفی میکند. دوبی مساحتش از بسیاری از استانهای ما نیز کمتر است اما سرآمد جذب توریسم در خاورمیانه شده است!
پشت در ماندن تماشاگران خارجی در مسابقه ایران- ایرلند
ایرنا: موانع فرهنگی هم بر سر این راه وجود دارد. مثلا در عین اینکه گردشگران خارجی پذیرفتهاند حداقلهای حجاب و برخی شئونات اسلامی را در ایران رعایت کنند اما عدهای ورود توریسم را معادل گسترش فحشا میدانند.در حالیکه ایران عمدتا پذیرای گردشگران میانسال است تا جوان؟
صفایی: این مشکل متاسفانه وجود دارد. همانطور که رعایت قانون در مورد برگزاری کنسرتها دیده نمیشود و جلوی برنامههای مجوز دار گرفته میشود در مورد توریسم هم وحدت رویهای نیست. ضمن اینکه توریستهایی که به ایران میآیند به قصد خوشگذرانی در سواحل کشور نمیآیند چرا که از منع قانونی آن خبر دارند. آنها برای آشنایی با فرهنگ، سنن و بازدید از شهرها و آثار باستانی میآیند.
خاطرم هست در مسابقات انتخاباتی جام جهانی ۲۰۰۲ در بازی ایران- ایرلند؛ حدود ۴۰۰ مرد و زن ایرلندی برای تشویق تیمشان به تهران آمده بودند. کمتر از ۱۰۰ نفر آنها نیز زن بودند. اما پلیس از ورود آنها به ورزشگاه جلوگیری کرد و ساعتها بیرون استادیوم ماندند و کار به مداخله رئیس جمهور کشید تا این افراد به ورزشگاه راه یافتند. معلوم است وقتی اینها به کشورشان برگردند چه قضاوتی در مورد ایران میکنند!
چطور توقع کار گسترده برای توریسم داریم، مسابقات ورزشی یکی از راههای جلب توریست است.
ایرنا: طبق رهنمودهای مقام معظم رهبری میبایست کشور در آیندهای نه چندان دور میزبان سالانه ۲۰ میلیون توریست خارجی باشد؟
صفایی: باید ضوابط اجرایی این امر در قالب سیاستهای جاری کشور تصویب و در برنامهها منظور و پیگیری شود، در غیر این صورت در حد یک توصیه میماند.
ایرنا: به هر حال عدهای ورود گردشگر را معادل گسترش فحشا میدانند...
صفایی: هیچ کس با بی اخلاقی موافق نیست. نباید تصور کنیم که اگر یک مسیحی که در دینش بر داشتن حجاب تاکید نشده و مطابق آیین خود رفتار میکند بی بند و بار است. اصلا این طور نیست. شما وقتی به کشوری مثل سوئیس تشریف ببرید میبینید که اگر یک خانم ساعت ۲ بعد از نصفه شب هم تنها در خیابان راه برود کسی مزاحمش نمیشود. آنجا هم ضوابط اخلاقی خاص خود را دارد.
در حرف همه با قاچاق مخالفند
ایرنا: و نظرتان درباره اصول ۲۴ گانه اقتصاد مقاومتی چیست؟
صفایی: مبنای آن فراهم کردن بستر ایجاد یک فضای رقابتی برای افزایش تولید داخلی است. در همه اقتصادهای پویا هم، توجه به تولید، محور حرکت است. بطور مثال کره جنوبی درآمد سرانهاش در سال ۱۹۶۵، حدود ۱۰۰ دلار در سال بود. اما امروز پس از گذشت ۵۰ سال، این درآمد به ۳۰ هزار دلار رسیده، یعنی ۳۰۰ برابر شده است. کره جنوبی قبل از جنگ جهانی دوم یعنی سال ۱۹۴۵ مستعمره ژاپن بود، پس حیاتش از ۱۹۴۵ آغاز شد و تا ۱۹۵۴ هم درگیر جنگ کره بود. نه نفت دارد و نه گاز. از معادن هم فقط معدن گچ دارد. جمعیتش هم بسیار کمتر از ایران است. نرخ تورم آنها ۳/۱ درصد و نرخ بیکاری ۲/۳ درصد و تولید ناخالص ملیاش ۳ برابر ما است. مگر میشود گفت این شرایط از راهی جز حمایت از تولید کننده و سرمایه گذاری خارجی و داخلی کسب شده است؟!
ما هم اگر بخواهیم متکی به نفت نباشیم باید فعالیتهایمان را به سمت تولید سوق دهیم. این تولید هم الزاما کارخانهای نیست بلکه کشاورزی، تولید نرم افزاز و تولید فکر هم است. همین الان بیشترین نرم افزارهای دنیا در کشور هند تولید میشود. برای همین با آن جمعیت بالای یک میلیارد نفر، رشد اقتصادی مستمر بالای ۷ درصد را دارد.
اقتصاد مقاومتی هم غیر از این نیست و مبنای آن اتکا به پتاسیلهای ملی خود است. البته به معنای بستن در کشور به روی دیگران نیست. بلکه بر ایجاد ارزش افزوده تاکید دارد. به عبارتی اگر شما میتوانید کالای نیمه ساختهای را وارد نمایید و ارزش افزوده بالایی را روی آن ایجاد کنید و آنرا صادر کنید این حتما در مقوله اقتصاد مقاومتی و کمک به تولید است.
ایرنا: آقای لاریجانی رئیس مجلس مدتی پیش گفتند با سالی ۱۶ میلیارد کالای قاچاق وارداتی، اقتصاد مقاومتی تحقق پیدا نمیکند. چقدر مجموعه قوا در برخورد با این پدیده مصممند؟
صفایی: اگر مصمم بودن به معنای شعار باشد سالهاست که مصممند! برای جلوگیری از قاچاق کالا نیاز به اهتمام بیشتر میباشد، یکی از آنها پایین آوردن تعرفه ورود کالاست. اگر هزینه ورود و زمان خرید کالا اینقدر بالا و طولانی نباشد دلیلی ندارد اشخاص به سمت قاچاق بروند چرا که میتوانند با قیمتی متعارف کالا را وارد کنند. پس نخست باید به این سوال پاسخ گفت که چرا اصلا قاچاق بصرفه است. اگر هزینه و زمان ورود کالا از مجاری قانونی با قیمت واردات به صورت قاچاق و ریسکهای مترتب بر آن رقابت نماید، طبعا کسی دنبال ورود غیرقانونی کالا نمیرود.
صنایع خرد اساس رشد اقتصادیاند، نه صنایع بزرگ
ایرنا: مسوولان اقتصادی کشور میگویند برای رسیدن به رشد ۸ درصدی بایست سالانه ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب کشور شود. آقای محسن رنانی اقتصاددان هم با استناد به تئوری پنجره شکسته معتقد است میزان بالای تنش سیاسی در ایران باعث میشود فعالان اقتصادی رغبت خود را برای سرمایه گذاری از دست بدهند و حتی سرمایههای داخلی نیز جذب تولید نشود چرا که اطمینان خاطری از وضعیت سیاسی کشور وجود ندارد. ایشان معتقد است وقتی میگوییم واحدهای صنعتی ما با یک چهارم ظرفیت مشغول به کار هستند مشخص میشود که سرمایه لازم برای فعالیت صددرصدی آنها در داخل کشور وجود دارد. شما چه نظری دارید؟
صفایی: خیلی از ماشین آلات صنعتی واحدهای بزرگ تولیدی کشور متعلق به چند دهه قبل هستند و فناوری پایینی دارند. صنایع، حتما به نوسازی و تکنولوژی روز نیاز دارند تا قادر به پایین آوردن قیمت تمام شده و ارتقای کیفیت تولیدات صنعتی و رقابت در عرصه تجارت دنیا باشند. برای این راهی جز استفاده از سرمایه گذاری شرکای خارجی ندارند تا با نوسازی و تکنولوژی جدید و بالا بردن استفاده از راندمان انرژی مصرفی بتوانند از زیرساختهای موجود استفاده مطلوب ببرند، بنابراین حتی اگر بنگاههای تولیدی کشور به ۱۰۰ درصد ظرفیت خود برسند باز این مساله در مورد اکثر آنها صادق است.
اما در مورد اینکه ما خانهای با پنجره شکسته را به دنیا نشان میدهیم که جاذبه سرمایه گذاری را از بین میبرد شکی نیست. تصویری که ما از کشور خود به جهان نشان میدهیم، بسیار معیوب و آبله رو است و هماهنگی و شفافیت لازم در آن تصویر دیده نمیشود. همین باعث میشود جاذبه کنونی ایران برای سرمایه گذاری تحت الشعاع قرار گیرد.
ایرنا: انتقادی هم به وزیر صنایع وجود دارد و آن بی توجهی به صنایع خرد و متوسط است. یکی از این منتقدین آقای محمد سلامتی است که معتقد است اگر آقای نعمت زاده به جای توجه افراطی به صنایع بزرگ مانند خودروسازی به صنایع کوچک توجه میکرد هم تولید ما رشد میکرد و هم بیکاری کاهش محسوسی مییافت...
صفایی: توجه بیش از اندازه به صنایع بزرگ، بیماری مزمنی است که در کشورهای نفت خیز جهان سوم رایج است. این کشورها متاسفانه، بچه ۲۰ ساله به دنیا میآورند! نپذیرفتهاند که ابتدا نوزادی به دنیا بیاید و به مرور، نشستن و راه رفتن را یاد بگیرد و زبان باز کند و مهد کودک برود و سایر مراحل رشد خود را طی کند.
یکی از دلایل مهم پایین بودن راندمان صنایع بزرگ در کشور هم همین اشکال بزرگ است، برای دولتها مهم این است که یک واحد بسیار بزرگ صنعتی ایجاد کنند، مکان سنجی و شرایط دستیابی به ظرفیت تولیدی آن برایشان خیلی مهم نیست!!
بحث توجه افراطی به صنایع بزرگ ، مشکل امروز کشور نیست بلکه سابقه طولانی دارد. به طور مثال کارخانه تراکتور سازی تبریز قبل از رسیدن به ظرفیت به همین دلیل مستهلک شد. کارخانه شکر هفت تپه هیچ وقت حتی به نصف ظرفیت اسمی خود نرسید.
بنیاد صنعتی اسفراین هم در جایی احداث شد که امکان جذب تعداد مهندس و کارگر صنعتی مورد نیاز آن تکنولوژی بالا و ظرفیت بزرگ آن هیچ زمانی مقدور نخواهد شد!
در حالیکه پایه رشد اقتصادی، صنایع خرد و متوسط است. کارخانه تویوتا در ژاپن سالانه بیش از ۳ و نیم میلیون دستگاه خودرو تولید میکند اما قطعات خود را از ۱۴۵۰ کارخانه کوچک و متوسط تامین میکند و جالب است که تویوتا حتی انبار تجهیزات نیم ساخته ندارد!
این در دنیا امری پذیرفته شده است. برای همین هم قادر به تولید انبوه و با کیفیت بالا و قیمت تمام شده مناسب هستند و استاندارد قطعاتشان روز به روز ارتقا پیدا میکند. ولی در ایران چون بیش از ۸۰ درصد اقتصاد ، حکومتی است و قیمت تمام شده کالا اصلا مهم نیست، به آن توجه نمیشود. برای همین ۷۰ درصد اتومبیلهای ساخت داخل فقط یک ستاره از پنج ستاره استانداردهای کیفیت را دارا هستند و ۲۲ درصد فقط دو ستاره دریافت میکنند و ۸ درصد هم سه ستاره، یعنی هیچ اتومبیلی که مطابق استاندارد روز باشد در ایران تولید نمیشود!
برای همین شاهدیم دو کارخانه ایران خودرو یا همان ایران ناسیونال سابق و هیوندایی کره جنوبی همزمان تاسیس شدهاند اما آیا امروز میتوانید کیفیت محصولات این دو را با هم مقایسه کنید؟!
این مساله ربط به این وزیر یا آن وزیر ندارد و مشکل زیرساختهای معیوب اقتصادی و صنعتی کشور است!
از سال ۸۴ تا ۹۲ کشور را شخم زدند
ایرنا:چشم انداز اقتصاد ایران را چطور میبینید؟
صفایی: مادامی که تمامی ارکان حکومت، به توسعه اقتصادی به عنوان یک هدف ملی نگاه نکنند وضع همین است. توسعه اقتصادی، همراه با توسعه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی متوازن پیش میرود. باید عزم ملی و هماهنگی در حاکمیت وجود داشته باشد تا ابعاد مختلف توسعه با هم رشد کنند.
جای تاسف است رشد بهره وری نیروی کار در کره جنوبی با قدمتی ۷۰ ساله ۲۰۰ برابر یک نیروی کار ایرانی با تمدنی چند هزار ساله باشد.این قطعا به نژاد آنها برنمیگردد!
ایرنا: اما برخی ، ایرانیها را افرادی تنبل میدانند که کار را یک ارزش نمیشمارند؟
صفایی: آیا این افراد برای این سوال هم پاسخی دارند که چرا همین مردم بین سالهای ۴۲ تا ۵۲ رشد اقتصادی و مستمر بالای ۱۰ درصد را رقم زدند؟! آن هم وقتی که درآمدهای نفتی کشور، نقش زیادی در اداره کشور نداشت ؟ اگر تنبل بودیم چنین اتفاقی آن موقع هم نمیافتاد. بالاترین رشد اقتصادی کشورهای آسیایی در آن دهه، متعلق به ایران بود. وضعیتی که چین امروز در آسیا دارد آن زمان در ایران اتفاق افتاد.
ایرنا: چرا؟
صفایی: برای اینکه هماهنگی کاملتری در کشور به وجود آمد و تکنوکراسی رشد کرده بود و اداره کشور با برنامه جلو میرفت. اما از سال ۵۲ به بعد که درآمدهای نفتی افزایش بی سابقهای پیدا کرد و شاه تکنوکراتهای با تجربه را کنار زد، این رشد متوقف و شرایط اقتصادی رو به نزول رفت.
ایرنا: مانند سال ۸۴ که گروهی سرکار آمدند که اعتقادی به تکنوکراسی و برنامه ریزی نداشتند؟
صفایی: بله، آنها متاسفانه کشور را شخم زدند!!
مشکل ما مدیریت غلط است نه پول!
ایرنا: دغدغه زیست محیطی شما چیست؟
صفایی: مشکلات زیست محیطی ایران کم آبی، فرسایش خاک و آلودگی هواست؛ هر سه هم به مدیریت غلط برمی گردد، وگرنه جغرافیای ایران هزاران سال است که خشک است!
اگر عزم جدی باشد با مدیریت مناسب و با به کارگیری نیروی کارشناسی متخصص و استفاده از تکنولوژی روز به مقابله آنها میتوان رفت!
ایرنا: دولت اخیرا اعلام کرد با اجازه مقام معظم رهبری مبلغ ۸ میلیارد دلار پول برای حل مشکل آب از صندوق ذخیره ارزی برداشت شده است...
صفایی: مشکل کشور ما پول نبوده و نیست. کشور در سالهای ۸۴ تا ۹۲ حدود ۸۰۰ میلیارد دلار پول داشت اما در تمام جنبهها عقب گرد کرد. مساله عدم توجه به نیروی انسانی کارآمد است. مدیریت علمی مهمتر از پول است، اگر مدیریت عاقل و متخصص وجود داشته باشد با تامین منابع حتما مشکلات کم آبی قابل مدیریت کردن خواهد بود.
ایرنا: برخی معتقدند این پول نفت است که برخی دولتهای خاورمیانه را از مردم بی نیاز و به سمت بی توجهی به افکار عمومی پیش برده است؟
صفایی: پول نفت مشکل کشور ما نیست، مساله ما عدم توجه برخی مسئولین حکومتی در تمامی ادوار به رعایت قانون است!
ایرنا: چرا نروژ که پول نفت را برای مخارج جاری صرف نکرده و در صندوق توسعه ملی خود ذخیره میکند و برای مخارج جاری از مردم مالیات میگیرد، در زمره کشورهای توسعه یافته سیاسی هم قرار دارد؟
صفایی: نروژ ۸۰ سال بیشتر تاریخ ندارد! ایران، ۱۱۰ سال پیش، انقلاب مشروطه داشته و ۲۵۰۰ سال تاریخ دارد، چند کشور عضو سازمان ملل سراغ دارید که بیش از یک هزار سال نام کشورشان مطرح باشد؟ فردوسی بزرگ هزار سال پیش میگوید ’ چون ایران نباشد تن من مباد’ صد سال پیش، چند کشور در دنیا نروژ را میشناختند ؟ مشکل نفت نیست! طبق قانون برنامه چهارم توسعه مصوب مجلس هفتم که مجری آن دولت نهم بود، قرار بود تا پایان برنامه چهارم کشور از درآمدهای نفتی بی نیاز شود! پس چه شد ؟ چرا بیش از ۷۰۰ میلیارد دلار درآمد فروش نفت توسط آن دولت دود شد ؟
چرا کسی تا کنون از آنها در این باره سوال نکرده است؟ چرا برای تخلف ۳ درصد مدیران دولتی در بحث حقوقهای غیرمتعارف اینهمه قیل و قال راه انداختند ولی برای مسالهای به این مهمی که سرنوشت آینده این ملت و کشور در گرو آن بود سکوت کردند ؟!!
در مورد مالیات هم مشکل، روش وصول مالیات در کشور است. اگر پول نفت هم نبود باز کشور با فرار مالیاتی، رو به رو بود! دو اشکال عمده در این زمینه وجود دارد، فقدان سیستم مناسب و یکپارچه برای اخذ مالیات و عدم اعتقاد به قانون و قانون گریزی! در خوشبینانهترین حالت ، حداکثر ۳۰ درصد مالیات واقعی وصول میشود!
در اواخر دولت اصلاحات که قائم مقام وزیر اقتصاد بودم و به طور روزانه مسائل مالیاتی را پیگیری میکردم، برای اولین و آخرین بار ۷ درصد بیشتر از درآمد مصوب قانون بودجه سالیانه، مالیات دریافت شد. هیچ جنجالی هم نشد و هیچ کسبهای هم مقابل وزارت اقتصاد تحصن نکرد. چرا؟ چون که فقط از ۱۰ درصد بالای صنوفی که فکر میکردند بیشترین درآمد را دارند مالیات گرفتند، اگر طرح جامع مالیاتی اجرا شود و انضباطهای قانونی رعایت شود، مطمئنا میزان مالیات ، هزینههای جاری کشور را تامین میکند.
البته صحبت شما هم درست است. وقتی مردم مالیات بدهند، آهسته آهسته عادت به سوال از دستگاههای حکومتی در برابر کاستیها میکنند. مثلا دیگر برایشان پذیرفته نیست که به آلودگی محیط زیست توجه نشود یا کسی بخواهد به اموال عمومی تعرض نماید!
فعلا در روز روشن، صندلی اتوبوس شرکت واحد که وسیله نقلیه عمومی است را با تیغ پاره میکنند ولی هیچ کس هم اعتراض نمیکند! اگر هم بکند، فرد خاطی به او میگوید به شما چه ربطی دارد؟ چون مردم خود را مالک نمیدانند!!
پولهای منتسب به زنجانی؛ برنمی گردد
ایرنا: اینها به رانت نفتی برنمی گردد؟
صفایی: در کشورهایی که قانون درست اجرا نمیشود و ثروت قابل توجهی چون نفت هم وجود دارد، بیشترین فساد رانتی به وجود میآید. در سالهای اخیر شاهد برملا شدن اختلاسها و سوء استفادههای چند هزار میلیارد تومانی از پول بیت المال هستید. در قضیهای مثل بابک زنجانی یا موارد مشابه اصلا ماهیت موضوع برای مسئولین مهم نیست! شکلی و به صورت محدود با آن برخورد میشود! معاون اول رئیس جمهور گفت فقط بابک زنجانی نیست که پول نفت را برنگردانده ، کسان دیگری هم هستند که همین شرایط را دارند!! چه پیگیری به عمل آمد ؟!
اما چطور است در مورد فردی که دو و نیم میلیارد یورو پول را به نوعی غارت کرده! میگویند اگر این پول را پس بدهی آزادت میکنیم!
وزیر نفت میگفت اگر بنده و تمامی معاونینم بسیج میشدیم درآن مدت کوتاه نمیتوانستیم این مقدار نفت را در اختیار او قرار دهیم. پس معلوم است تشکیلاتی قویتر از وزارت نفت پشت ماجرا بوده است! چرا کسی به دنبال سرنخها نیست ؟!
ایرنا: چقدر احتمال میدهید این پول بازگردد؟
صفایی: تقریبا هیچ.
ایرنا: یعنی اعدام میشود؟
صفایی: نه. برای اینکه ایشان در نهایت، ۱۰ تا ۱۵ درصد مبلغ را گرفته است. این پول خیلی خیلی بزرگتر از آن است که تمامی آن سهم امثال ایشان شود!
ایرنا: شما از منتقدان جنجال بر سر فیشهای حقوقی بودید.چرا؟
صفایی: در اصل این که باید با تخلف در هر میزانی که باشد برخورد شود هیچگونه بحثی نیست، اما بایست اصل تناسب بین جرم و مجازات و تبلیغ روی آن، مبنای کار باشد. آیا مشکل اصلی اقتصاد ایران این ۵۰ مدیری بودند که حقوقهای بیشتر دریافت کردند؟ که نهایتا به ۱۳ نفر رسید که اگر ۴ سال مدیر بودند و این حقوقها را میگرفتند، اضافه دریافتی همه آنها جمعا زیر ۲ میلیارد تومان بود! میزان تبلیغی که روی این کار شد به مراتب بیش از اختلاس ۳ هزار میلیارد تومانی و ۱۰ هزار میلیارد تومانی نفت زنجانی بود! چرا؟! آیا به مردم میخواستند حالی کنند که ۲ میلیارد تومان بیشتر از ۳ هزار میلیارد ارزش دارد؟
اگر یک مدیر ماهانه ۵۰ میلیون تومان بگیرد ۵۰۰۰ سال زمان میبرد تا این مبلغ با در نظر گرفتن ارزش پول ثابت به ۳ هزار میلیارد تومان برسد! این جنجالها یعنی فریب مردم! ابزاری بود برای هجمه به دولت در سال آخر ریاست جمهوری!
آیا این واکنش مخالفان دولت درباره این تخلفات و فسادهای مالی چند هزار میلیارد تومانی از تناسب یکسان برخوردار بود؟! جنجال آفرینان میدانستند بسیاری از مردم فاصله حقوق یک میلیون تومانی خود و ۵۰ میلیون تومانی حقوق مدیران را خوب میفهمند ولی برایشان رقم ۳ و ۱۰ و ۱۲هزار میلیارد اصلا قابل تصور نیست.
فساد ۱۲ هزار میلیاردی راه آهن چگونه رقم خورد؟
ایرنا: فساد ۱۲ هزار میلیارد تومانی؟
صفایی: بله وزیر نیرو میگفت در پروژه راه آهن مشهد- گرگان که کل سرمایه گذاری آن قرار بوده ۴هزار میلیارد تومان باشد و تنها ۱۵ درصد آن یعنی ۶۰۰ میلیارد تومان را دولت تامین کند اتفاق عجیبی افتاده است. وقتی دولت آقای روحانی بررسی کرده متوجه شده دولت قبلی، به جای ۶۰۰ میلیارد تومان، ۱۲ هزار میلیارد تومان دارایی به سرمایه گذار واگذار کرده است. یعنی ۲۰ برابر آنچه که قبلا تعیین شده بود.
با ممارست و پیگیری دولت یازدهم ظاهرا قرار شده این داراییها به دولت برگردد!! آیا اینها فساد و تعرض به بیت المال نبوده؟ اگر قرار است به فساد پرداخته شود باید برخوردها متناسب با میزان آن باشد نه اینکه فیشهای حقوقی اینقدر برجسته شود و نسبت به مفاسد اینچنینی سکوت اتخاذ شود. این نوع مبارزه با فساد آیا نواختن سرنا از سرگشاد آن نیست؟
ایرنا: در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفته بودید جنجالی که بر سر فیشهای حقوقی راه افتاد جرات مدیران دولت را برای اخذ تصمیمات بزرگ گرفت؟
صفایی: بله. این اتفاق در دولت اول اصلاحات و در جریان پرونده سازی برای مدیران شهرداری تهران هم افتاد. من که آن موقع مسوولیتی در دولت داشتم آثار سوء این برخوردها را دیدم. مدیران ارشد دیگر زیر بار اتخاذ تصمیمات بزرگ و مهم نمیرفتند و میگفتند اگر فردا یقه مرا هم بگیرند چه کار کنم؟ مگر ندیدید با مدیران شهرداری چه کار کردند؟
در کشور ما بر اساس ضوابط رفتار نمیشود. اگر مطابق سلیقهای که میخواهند، عمل شود، هیچ عیبی متوجه او نمیشود و از بزرگترین خطاها مثل غارت بیت المال هم، غمض عین میشود! ولی نقطه مقابل آن، از اقدامات مثبت هم، اشکالات اساسی استخراج میشود.
ایرنا: سراغ سوالات سیاسی برویم. به نظر میرسد رسانههای مخالف خیلی تشکیلاتیتر از رسانههای طرفدار دولت عمل کرده و حتی در سطح شبکههای اجتماعی نیز به طور منسجم تری علیه اعتدال و اصلاحات جوسازی میکنند؟
صفایی: یکی از دلایل این انسجام حمایتها و منابع مالی است که آنها در اختیار دارند. ضمن اینکه دست آنها در طرح مسائل خیلی باز است و برخورد قضایی جدی هم با آنها صورت نمیگیرد. در جبهه مقابل کاملا برعکس است.
عمده مخالفان دولت کسانی هستند که در سالهای گذشته از رانتهای کلان استفاده نمودهاند و حالا که کمی دسترسی به رانت قطع شده، طبیعی است با امکانات مالی فراوان، از متخصصین جنگ روانی و هرکس که حاضر باشد از تریبونی که دارد علیه دولت به کار بگیرد کمک بگیرند. به طور مثال در قضیه فیشهای حقوقی که خلاف کوچکی در دولت بود، کاملا مشخص بود، که هجمه رسانهای آنها یک کار بسیار سازمان یافته، برنامه ریزی شده، با فکر و پرهزینهای بود.
اما طرفداران دولت نه اعتقادی به این روشها دارند، نه این پول را دارند، ضمن این که از هزینههای سنگین که بایستی تحمل نمایند و پاسخگو باشند نگران هستند.
بعید است روحانی رای نیاورد
ایرنا: شانس انتخاب مجدد آقای روحانی را در سال آینده چقدر میدانید؟
صفایی: اگر ایشان خودشان قانع شوند که مجددا نامزد شوند بعید است به مشکلی برخورد کنند؛ چرا که رقیب جدی در بین اصولگرایان ندارند. از سویی تشتت آرایی که در جناح مقابل وجود دارد نیز کار را سهل میکند. مزید بر اینکه بسترهایی که اصولگرایان در انتخابات گذشته از آن استفاده میکردند اکنون برای آنها خیلی مهیا نیست. سال ۸۴ که معاون وزیر اقتصاد بودم بر اساس گزارشهایی که از ادارات کل استانها دستمان میرسید نهادهایی که قرار بود از اقشار پایین جامعه حمایت کنند وقت و انرژی زیادی را صرف تبلیغ برای فردی کردند که رئیس دولت نهم شد. در سال ۹۶ آنها چنین شرایطی را نخواهند داشت. بنابراین اگر رقابتی سالم در پیش باشد، آقای روحانی با آرایی بیشتر از دوره قبل به ریاست جمهوری میرسند.
ایرنا: شما بیش از ۴۰ سال است که مشغول فعالیت سیاسی هستید و احتمالا شناخت خوبی از جریانهای سیاسی کشور دارید. در شرایط فعلی دو جناح بارز اصلاح طلب و اصولگرا مشغول فعالیتند. نقاط قوت و ضعف این دو جریان را در چه میبینید؟
صفایی: نقطه ضعف هر دو گروه، نداشتن تشکیلات سازمان یافته حزبی است که کادرهای نخبه را پرورش دهند، که عامل آن هم نبود حمایتهای لازم از سوی حاکمیت است. تحزب در کشور ما نه تنها مزیت نیست بلکه عیب است. هیچ کدام از مسئولین بالای کشور که فعالیت حزبی دارند پس از رسیدن به صدارت جرات نمیکنند حتی اسمی از حزب خود ببرند و سعی میکنند از حزب متبوعشان فاصله بگیرند. دولتها هم سعی میکنند خود را فراحزبی و فراجناحی معرفی کنند؛ در حالیکه این احزاب هستند که زمینه رشد و ارتقاء توانایی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بسیاری از آنها را فراهم کردند و بستر لازم را برای گرفتن سمتهای مختلف در آنها شناسایی و مقدور نمودند!
حتی در فرم استخدامهای نهادهای مختلف هم شاهد این هستیم که از سابقه حزبی افراد سوال میشود و در اکثر موارد از آن به عنوان یک امتیاز منفی استفاده میشود؛ در حالی که طبق قانون اساسی، تفتیش عقاید به هر شکلی مردود است!
اما به طور اختصاصی درباره اصولگرایان باید بگویم این جناح بیشتر به سنتها وابسته است و قیومیت جامعه را برای الیگارشیهای خاص رسمیت میدهند؛ در حالی که باید قبول کرد دنیا در حال حرکت و تحول است و نمیتوان از مردم انتظار داشت مانند یکصد سال قبل زندگی و رفتار کنند.
ضمن اینکه باید به خواستههای نسل امروز احترام گذاشت. دوره قیومیت سپری شده و مردم خودشان قیم خود هستند. البته اصولگرایان آهسته آهسته به این سمت سوق پیدا کردهاند و تن دادن آنها به انتخابات و قبول رای اکثریت نشان دهنده این تغییر فاز است. به هرحال بایستی واقعیتهای جهان امروز را پذیرا شد.
البته خوشبختانه دیدگاهها کمی تغییر کرده و اخیرا دیدیم که آقایان حجاریان و باهنر بحث ضرورت کار حزبی را مطرح کردهاند. این نشانگر آن است که دو طرف به این نتیجه رسیدهاند که بدون تشکیلات حزبی امکان کار منسجم و رشد کشور وجود ندارد.
همکاری خوبی با حداد عادل داشتیم
ایرنا: آقای حداد عادل هم اخیرا گفته بودند باید دو جناح سیاسی با یکدیگر گفت و گو کنند؛ چرا که مشترکات زیادی بین این دو وجود دارد؟
صفایی: دو جناح در انتخابات ۹۴ نشان دادند که دست از زیاده خواهی و رادیکالیسم برداشتهاند و در حال حرکت در مسیر عقلانیت هستند. اگر ما منافع ملی را مورد توجه قرار دهیم مشترکات حتما زیاد خواهد بود. تجربه بعد از سال ۸۸ نشان داد که نمیتوان با آن حب و بغضها ادامه داد. نباید در گذشته ماند بلکه باید آن دوره را با تمام تلخی که داشت به عنوان یک تجربه بزرگ در نظر گرفته و در بستر عقلانی ، زمینه تفاهم ملی برای پیشبرد توسعه همه جانبه را فراهم کرد.
امیدوارم همه با نگاه حفظ مصالح کشور به مسائل ملی نگاه کنند و ذهن و کلام خود را اصلاح و از خشونت بری نمایند. گفت وگوی منطقی و بدون خشونت را یاد بگیریم و منافع ملی را منافع جناحی ترجمه نکنیم. در این صورت مطمئنا وجوه اشتراک بسیاری خواهیم داشت.
من با آقای حداد عادل تجربه این گفت و گو را در مجلس ششم داشتم. آن موقع هر هفته جلسه مشترکی بین اصلاح طلبان و اصولگرایان مجلس وجود داشت که نماینده اصلاح طلبان من بودم و نماینده اصولگرایان ایشان.
آن نشستها خیلی به تفاهم بین ما کمک کرد، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس ششم هم یک اصولگرا بود ولی ما که اکثریت مطلق مجلس را داشتیم با وی به راحتی در تنظیم پیشنهادهای قانونی همکاری میکردیم و پایه گذار تصویب قوانین مناسبی برای کشور شدیم.
ایرنا: و قانون انتخابات را چطور میبینید؟
صفایی: رهبر انقلاب به صراحت گفتند ‘میزان رای ملت است’ و مقام رهبری هم اعتقاد به حق الناس بودن رای مردم را اعلام کردند. اما باید دید این نظرات در چه بستر قانونی میخواهد پیاده شود. به نظر من قانون انتخابات فعلی شرایط لازم را برای تحقق این نظرات ندارد و اصلاح آن ضروری است.
ایرنا: چقدر به مجلس دهم امیدوارید؟
صفایی: بیش از دو سوم نمایندگان سابقه مدیریتی ملی یا مسئولیتهای سیاسی ندارند. بنابراین لازم است مرکز پژوهشهای مجلس بیش از پیش تقویت شود تا کمک فکری لازم به این نمایندگان داده شود. این مجلس نباید به حاشیهها بپردازد و باید روی مسائل ضروری کشور تمرکز نموده و با توجه به در پیش بودن تصویب برنامه ششم توسعه از تمامی پتانسیلها برای کارآمد نمودن این قانون را بگیرد.
اختلاف با احمدی نژاد سر صندوق
ایرنا: از فدراسیون فوتبال هم بگویید؟ ظاهرا زمانی که شما مسوولیت کمیته انتقالی فدراسیون از طرف فیفا را به عهده داشتید آقای احمدی نژاد میخواست نامزد ریاست فدراسیون شوند؟
صفایی: بله. یکی از معاونین سازمان تربیت بدنی که در کمیته حضور داشت این مساله را عنوان کردند، به ایشان گفته شد که با مقررات فیفا مغایرت دارد و نمیتواند نامزد شود.
ایرنا: یکبار هم ظاهرا با ایشان در برگزاری انتخابات دچار اختلاف شده بودید؟
صفایی: بله. انتخابات سال ۸۰ ریاست جمهوری، ایشان عضو هیئت نظارت تهران بودند و من عضو هیئت اجرایی، برای اعزام صندوقهای سیار به حوزههای شلوغ اختلاف پیدا کردیم و ما اقدام کردیم، ایشان هم رفت از من شکایت کرد.
ایرنا: المپیک تمام شد. نظرتان درباره نتایج کسب شده توسط نمایندگان ایران در این بازیها چیست؟
صفایی: ورزش در دنیای امروز برای پر کردن اوقات فراغت نیست. ورزش نقش مهمی در تربیت نیروی انسانی سالم برای جامعه دارد. از سویی به شدت اشتغال آفرین و درآمد زاست. در همین المپیک ریو شاهد بودید که تمامی کشورهای عضو G۸ مدال آورترین کشورها بودند، اکثر آنها هم سابقه برگزاری المپیک را داشتند. نگاه به ورزش امروز نگاه سیاسی و اقتصادی دولتمردان کشورهای مختلف است، آنچه در ایران غایب است!
گفتوگو: ناصر غضنفری/ خبرنگار ایرنا