.(JavaScript must be enabled to view this email address)
سعودی‌ها از این معرکه ایران‌ستیزی و شیعه‌کشی دیوانه‌واری که در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی راه انداخته‌اند، تردیدی نیست که در مانده و «جگر خسته» و «روی - زرد» باز خواهند گشت و حیثیت و حرمتی برایشان باقی نخواهد ماند. زیرا گام در راه ناحق گذاشته‌اند، بی‌عقلی و ستمگری می‌کنند و قدرت ایرانیان و افکار مردم آزاده جهان را در برابر دلارهای نفتی بسیار دست‌کم گرفته‌اند.
واقعه تلخی که در پیش آمد و هزاران خانواده ایرانی را به عزای عزیزان نشاند، وقت دقیق و مناسبی بود که سران سعودی با توسل به نهادهای اسلامی و بین‌المللی از این مصیبتی که بر سر زائران ایرانی آمده صمیمانه عذر بخواهند و از همکاری با مقامات جمهوری اسلامی دریغ نورزند تا روابط ایران و ریاض بد‌تر از اینکه هست نشود.
اما حضرات نه تنها این فرصت همدردی و انسانی را خاکستر کردند، با رفتار تحقیرآمیز و سخت زننده‌ای که با مسئولان ایرانی تا حالا داشته‌اند، نشان دادند که: تصمیم خود را برای مقابله همه‌جانبه با جمهوری اسلامی ایران گرفته‌اند و سخت مصمم‌اند که با هر وسیله ممکنی حتی با سودجوئی از زشت‌ترین رفتارهای غیر دیپلماتیک هم که شده، جمهوری اسلامی را به یک ماجراجوئی وسیع نظامی بکشند در نتیجه از عادی شدن روابط ایران با اروپا و آمریکا جلوگیری کنند و در نهایت قرارداد اتمی ایران با کشورهای ۱+۵ را در هم بریزند.
در برابر این دشمنی‌های آشکارا جنگ‌طلبانه سعودی‌ها مواضع رهبر جمهوری اسلامی و سران سپاه و بسیج حتی شماری از آیات عظام در قم و تهران نه تنها با منافع ملی و حیثیت بین‌المللی کشور ما ناخواناست بلکه با شعار «هیهات من الذله» حضرات و ارزش‌های اعلام شده شخص آقای خمینی نیز سازگاری ندارد.
آقای خامنه‌ای در دانشگاه افسری تهدید نظامی می‌کند که اگر سعودی‌ها با زائران «خانه خدا» به بد رفتاری ادامه دهند باید در انتظار پاسخ خشن و کوبنده ایران باشند.
فرمانده بسیجی‌ها سردار نقدی می‌گوید، واقعه منا را آمریکا بوجود آورده تا روابط کشورهای مسلمان را تیره و تخریب کند.
فرمانده سپاه سردار جعفری هم آمادگی سپاه را برای پاسخ خشن و کوبنده اعلام می‌کند. کثیری از روحانیان و آیات عظام نیز بعد از محکوم کردن سعودیهای وهابی، پیشنهادهای خنده‌آوری می‌کنند.
مثلأ آیت‌الله مکارم شیرازی براین نظر است که چون سعودی‌ها عرضه اداره مراسم حج و امور کعبه را ندارند، بهتر است که تمام مسلمانان دنیا در اداره این امر عظیم اسلامی مشارکت رسمی داشته باشند البته محبت کرده می‌افزاید: «سعودی‌ها هم در این اداره جمعی مراسم حج می‌توانند مشارکت داشته باشند» که مصداق همان مثل معروف ایرانی است که: «آقا را به ده راه نمی‌دادند، سراغ منزل کدخدا را می‌گرفت»
باری با این نوع ناپختگی‌ها و ناشیگری‌های سیاسی جناح حاکم در ایران نه تنها از حق «ملت» و عزت ملی ایرانی دفاع نمی‌توان کرد، نه تنها مهار تندروی‌ها و دشمنی‌های سعودی ممکن نمی‌شود، بلکه عربستان بر گستره ایران‌ستیزی و ضدیت با شیعه و تحقیر مردمانی که دوست و متحد ایرانیان در منطقه شمرده می‌شوند، هرچه بیشتر و شدید‌تر خواهد افزود.
راهی ملی و عقلانی در مقابله با عربستان
پس شما حاکمان نظام فقاهتی اگر از صمیم دل در پی عزت ایران و اسلام هستید و خود نمی‌خواهید از سعودی‌ها زور بشنوید و یا ایرانی و شیعه علی را قربانی قلدری‌های شیوخ وهابی ببینید، بیائید سیاستی را برگزینند که هرایرانی و انسان معمولی بر درستی آن می‌تواند گواهی دهد.
نخست بیائید از آمریکاستیزی و دشمنی با هستی دولت و ملت اسرائیل دست بردارید و در عادی‌سازی رابطه با آمریکا و اسرائیل، به دشمنی‌ها نقطه پایان بگذارید، زیرا، ایران و آمریکا در سراسر دنیا بویژه در خلیج فارس و خاورمیانه منافع و اهداف مشترک بسیاری دارند. بیائید با تاکید براین اشتراکات و دوری از بهانه‌جوئی‌ها و تداوم دشمنی‌ها، موقعیت ملت ایران را در منطقه تثبیت کنید و نگذارید که عربستان سعودی با سودجوئی از قهر و خصومتی که میان «جمهوری اسلامی» با آمریکا و اسرائیل وجود دارد، بیشتر از این به ایران‌ستیزی و شیعه‌کشی ادامه دهد.
اگر سعودی‌ها اینگونه جسورانه شما را تحقیر می‌کنند و مرتب هماورد می‌طلبند، در یک نگاه ساده به سبب فضای خصومتی است که میان تهران با تل آویو و واشینگتن وجود دارد. یادمان باشد که صدام بعثی نیز زمانی به ایران حمله نظامی کرد که با بحران گروگانگیری، دشمنی و درگیری میان جمهوری اسلامی و ایالات متحده به نقطه اوج تازه‌ای رسیده بود و آن جانی ضد ایرانی هم فرصت‌طلبانه سود برد و ایران را آنگونه به خاک و خون کشید.
دو دیگر اینکه رفتن به مکه را تا زمانی که حداقلی از رفاه اقتصادی و اجتماعی برای ملت ایران فراهم نیامده و در عربستان نظام دموکراسی و امنیت عقیدتی برقرار نشده با قاطعیت تمام تعطیل کنید و نگذارید دارائی و جان و ناموس مومن ایرانی پایمال عوامل سعودی بشود و دنیائی براین ذلت پذیری شما حضرات آیات … بخندد.
وقتی فقط در تهران نزدیک به بیست هزار کارتون خواب وجود دارد، وقتی معلمان ما زیر خط فقر زندگی می‌کنند یا از پرداخت حق و حقوق زحمتکشان عاجزید، وقتی میلیون‌ها نفر بیکارند و فقر در کردستان و بلوچستان ما بیداد می‌کند... میلیاردها تومان دارائی ایرانی را به نام زیارت خانه خدا به پای شازده‌های سعودی ریختن و خاکسترکردن کجاش مسلمانی است؟ با منافع ملی ایرانی چه نسبتی دارد؟
از طرفی به گفته خودتان هدف از امر حج و گردآمدن در مکه، ایجاد جبهه واحدی از مسلمانان و نمایاندن یگانگی عالم اسلام و نشان دادن وحدت امت واحده اسلامی است.
حال که امت اسلامی به جان هم افتاده و عالم اسلام به کشتارگاه انسانی بدل گشته، با کدام رویی، کدام وحدتی را می‌خواهید در مکه به نمایش بگذارید؟
وقتی میلیون‌ها سوری و عراقی و لیبیائی... از ترس عالم اسلام به عالم مسیحیت پناه می‌برند و رو به سوی اروپا و پشت به مکه و مدینه می‌ایستند از کدام یگانگی عالم اسلام حرف می‌زنید؟
گرد آمدن در مکه‌ای که خود حاکمانشان - بقول خودشان خادمانش - نماد تفرقه و تفرعن و تعصب عشیرتی‌اند، کی و چگونه می‌تواند به تشکیل جبهه واحدی از مسلمانان جهان منجر شود؟
زائر ایرانی چطور می‌تواند با سعودی و اماراتی یا اردنی… حس مشترک و وحدت و همدلی داشته باشد؟
چرا تن به خفت می‌دهید؟
این‌ها را خودتان خوب و بهتر از همه می‌دانید، ولی چرا جان و مال و آبروی شیعه ایرانی را با رفتن به مکه به خطر می‌اندازید؟
چرا برای پذیرفته شدن در مکه تن به هر خفت و خواری می‌دهید و جلوی سعودی‌ها کوتاه می‌آئید؟
برای اینکه گسیل ده‌ها هزار ایرانی به مکه و حج گزاری، برای شما حاکمان افراطی در نظام اسلامی نه یک امر مذهبی، بل در گام اول امری سیاسی - امنیتی و در خدمت تحکیم مبانی قدرت انحصاری شماست، یعنی بخشی از مسئله قدرت است، برنامه‌ای برای تربیت هوادار و محکم ساختن اعتقادات سیاسی مردم است تا برای ذوب شدن در مکتب ولایت فقیه آماده شوند و جناح افراطی جمهوری اسلامی همیشه در تخت قدرت باقی بماند.
باری روشن است که حج رفتن‌های صد‌ها هزارنفری و اعزام میلیون‌ها نفر به نجف و کربلا مانند ستیزه‌جوئی با آمریکا و تنش‌زائی با اسرائیل، بلاشک و بدون هیچ تردیدی در خدمت حفظ قدرت گروهی و انحصاری شما افراطی‌های حاکم است، یعنی با مناقع حیاتی ملی و عزت ایرانی حتی با مذهب شیعی و حرمت مسلمانی ربطی ندارد.
برشماست که در این وضعیت و موقعیت خطیر ملی و بین‌المللی میان منافع ملی ایرانی و حفظ منافع گروهی خودتان یکی را انتخاب کنید، در معنی بقا و سرافرازی ملی را مقدم بر منافع شخصی و ایدولوژیکی خود قرار دهید.
بادکوبه ایی شاعر آزاده چه خوش سروده:
رهاکن هموطن حج را رها کن / دلت را خانهٔ پاک خدا کن
دلت را پاک کن تا حق ببینی / وجودت را به حق ملحق ببینی
چه می‌شد گر فقیه راستینی / برآرد دست دل را زآستینی
کند تحریم، حج را با شجاعت / دمد در جان ما روح مناعت
تگزاس - اکتبر ۲۰۱۵
■ بی نام و نشان گرامی، خوشحالم از اینکه حداقل در یک نکته با یکدیگر هم رأییم،و آن اینکه تعطیلی حج نباید به امر و اوامر دولتی منوط، و مشکلات بیشتری برای روابط بین دولتهای ایران و سعودی ایجاد شود، بل تعطیلی حج می باید با مشارکتِ مردمی انجام، و هزینه های حج صرف امور خیریه یا بصورتِ کلان خرج بازیافتِ محیطِ زیستِ در حالِ مرگ کشور گردد.
اما سخن شما را، وقتی می نویسی؛ «...توفیق این کار [یعنی تعطیلی حج تا زمانی که حداقلی از رفاه اقتصادی و اجتماعی برای ملت ایران فراهم نیامده] نیز عمدتاً منوط به کوشش و فتاوی مدّعیان رسمی دین است، تا مسلمانان آگاه و فعال جامعه...» درست درک نمی کنم.
اگر قرار بود، «...مدعیان رسمی دین...» کاری در سمتِ رفاه مردم صورت دهند، که تاکنون انجام داده بودند. مگر بیاد نداریم که قبل از قیام بزرگِ بهمن ۵۷ سخنِ مدعیان رسمی دین بر این مبنا بود، که اگر تنها تولیتِ اوقافِ کشور را در دست داشتند، هیچ هموطنی گرسنه سر بر بالین نمی گذاشت.
حال سی و هفت سال است، که «...مدعیان رسمی دین...» هم متولی اوقافند و هم متولی درآمد نفت، و حاشیه شهرهای بزرگ کشور و خیابانهایش موج می زند از وفور کودکانِ کار، کارگرانِ بیکار و حقوق دریافت نکرده، و به تدریج روستاهایی خالی از سکنه در کشور.
البرز
■ هشدار جناب ارسی به مواضع نادرست مسئولین ایران که معلوم نیست برای چه به‌دنبال درگیر کردن خود با عربستان در این اوضاع و احوال خاورمیانه هستند، کاملاً به‌جا است. تردیدی نیست که آمریکا ستیزی نیز به همان میزان در این اوضاع و احوال نارواست، و تنش‌زدائی با این امپریالیسم توانمند، و کوشش به حدودی از تفاهم با جناح‌های معقول‌تر آن، چاره‌‌ای اساسی در ناچاری‌هائی است که مسؤلین ایران برای خود و کشور فراهم آورده‌اند. لکن شناسائی اسرائیل متجاوز قبل از رفع مشکل فلسطین، مشکل گشای جامعه ما نیست، و افزون کننده مشکلات ایران و منطقه خواهد بود.
تعطیل حجّ از سوی دولت ایران به دلایلی چون بد‌رفتاری عربستان با حجّاج نیز کاملاً نادرست است. مردم باید متقاعد به حجّ نرفتن و صرف هزینه حجّشان در امور خیر شوند، نه آن‌که حکومت مانع از حجّ رفتن آنان شود. توفیق این کار نیز عمدتاً منوط به کوشش و فتاوی مدّعیان رسمی دین است تا مسلمانان آگاه و فعال جامعه. سهم حکومت و دولت‌ها در این خصوص آن است که اساساً از دادن هرنوع سوبسید برای زیارت حجّ خودداری کند.
بی‌نام و نشان
■ من هم با نظر و پیشنهاد جناب البرز موافقم و آن را یک برنامۀ دراز مدّتی میبینم که خیرش به عموم هموطنان و به خودِ کشورمان میرسد.
«معشوق همینجاست بیایید بیایید....»
■ آقای ربوبی گرامی، مرا کامنت نویس خطاب کرده و پرسیده ای؛ خطابم به کیست؟. در پاسخ لازم دیدم، بگویم، زمانی که «... بوستان و گلستان سعدی و .. دیوان حافظ...» نوشته و سروده می شدند، تعدادِ باسوادان هر شهر و روستای ایران زمین شاید به تعدادِ انگشتان دست هم نمی رسید. اما امروز هم شما می توانی بنویسی و بخوانی، هم من و هم بسیارانی دیگر از هموطنانمان، بنابراین اگر با کمی تأمل چند سطر مطلبم را مطالعه کنی، بوضوح می بینی که روی خطابم به شما، خودم و همه دیگر هموطنانمان است.
گرچه به لطفِ فیلتر و بسیار تضییقات دیگر اینترنتی که ج.ا. از پایه گذارانش هست، این راهِ ارتباط و همفکری جمعی هموطنان با یکدیگر هم مواجه با انسداد است، ولی حال که هم شما صدای مرا شنیده ای، و هم من صدای شما، بیائیم و در همراهی با یکدیگر تعبیر «...نرود میخ آهنین برسنگ و آب در هاویدن سائیدن ...» را نه در باره یکدیگر، بل آنانی بکار بریم، که سد هستند در برابر تحول خواهی.
مولوی سخندانِ بزرگِ قرن ششم شمسی، می سراید؛ « آن غریبی خانه می جست از شتاب، دوستی بردش سوی خانه ی خراب...» و از زبانِ آن غریب می گوید؛ «...لیک ای جان در اگر نتوان نشست...» اما در این بحث، سخن از «...غریب...» نیست، همه ما صاحبِ «...خانه...» ایم، و در اثر غفلت، خرابی بر خانه روی آور شده است. و اگر با اصرار بر عدم اتحاد، هر یک از ما راهِ خود رویم، خرابیهای بیشتری بر این «خانه مشترک» روی آور خواهد شد
البرز
■ آقای ارسی عزیز
نوشته موجز وکامل شما طبق معمول جای تقدیر دارد. فقط میتوانم به این نکته اشاره کنم که شما هم حتما واقفید که این آقایان حاکم (دارو دسته دفتر خامنه ای و جیره خوران یا بهتر بگویم غارتگران سپاه و قوه نا عادل قضاییه) به خوبی به آنچه می کنند و نتایج ان واقفند. در حقیقت اگر منظور از نوشته متین شما که خطاب به آنان است امید به تغییر در سیاستهای ضد مردمی انانست که سنگ بر سندان کوبیدن است ولی اگر به منظور اگاهی مردم است و مسئولین مردمی تر نظام، قطعا موثر و قلمتان توانا وتواناتر باد. با درود.
ر- بسطامی
■ قرن‌هاسیت که این جور پند و نصیحت‌ها را ـ برای نمونه در بوستان و گلستان سعدی و در دیوان حافظ و ... ـ خوانده‌ایم و خوانده‌اند.
تکررات مکرات جنابان نویسنده و کامنت نویس که تازگی ندارد خطاب به کیست؟ از قدیم الایام گفته‌اند:
نرود میخ آهنین برسنگ و آب در هاویدن سائیدن است.
محمد ربوبی
■ آقای ارسی گرامی، صمیمانه آرزومندم، که حداقل بخشهایی از حکومتِ ج.ا.، آقایان روحانی و ظریف که از دست اندرکاران مستقیم تولیدِ سیاستِ خارجی ج.ا. هستند، به سخن نیک اندیشانه شما توجه کنند.
از این فرصت سود جسته، و خطاب به هموطنانِ تحصیلکرده، با دانشِ و وطن دوستم، که درایت و ایمانِ مذهبی دارند بگویم؛
بیائید و رفتن به مکه را، تا زمانی که حداقلی از رفاه اقتصادی و اجتماعی برای ملت ایران فراهم نیامده و در عربستان نظام دموکراسی و امنیت عقیدتی برقرار نشده با قاطعیت تمام تعطیل کنید و نگذارید دارائی و جان و ناموس مومن ایرانی پایمال عوامل سعودی بشود.
بیائید و به جایِ سرازیر کردنِ ثروتِ خود در جیبِ آل سعود و لگدمال شدن زیر دست و پا و سنگینی وزنِ یکدیگر در عربستان سعودی، دستِ زن و شوهر و فرزند خود را گرفته و با ایرانگردی به اقتصاد کشور خود یاری برسانید.
اگر وقت یا حال و حوصله سفرهای از این دست نیست، مبالغ هنگفتِ سفر حج را در بی ریایی و دوری از تظاهر، صرف ایجادِ رونقی در کسب و کار زن و شوهر آبرومندی که در تأمین زندگی خود و فرزندانِ خود مانده‌اند، کنید.
بیائید با ایجادِ اعتماد از راهِ شفافیت، انجمنی به نامِ راهیان حج ساخته، و مبالغ هنگفتِ هزینه سفر حج را، که شاید سر به میلیاردها دلار در سال بزند، در یک محل جمع و این مبالغِ هنگفت را صرفِ احیایِ محیط زیستِ در حالِ مرگِ کشور از طریقِ حمایتهای مالی از طرحهای علمی و واقعی کرده، و از این راه نام نیکی از خود و نسل خود برای امروز و آیندگان بجای بگذارید.
البرز