.(JavaScript must be enabled to view this email address)
این نوشته در اصل درددلی است با آن دسته از یهودیان ایرانی که هر چند استقلال و امنیت ملت اسرائیل مسئله عمده و دغدغۀ اصلی آنها به شمار میرود، به ایران و سرنوشت ملت ایران هم میاندیشند و استقلال و ترقی ایران، و آزادی و سعادت و سربلندی ایرانیان را نیز از صمیم قلب خواهانند.
باری، با ریاست جمهوری آقای حسن روحانی و آغازِ پایانِ تندرویهای گذشته در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، این امید و آرزو وجود داشت که سیاستمدارانِ روشن بین و صلحطلبِ اسرائیلی هم همتی به خرج دهند و با امکانات بیشماری که در اختیار دارند، از تنش زدایی در روابط جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا جداً استقبال کنند و مستقیم و غیرمستقیم مسیر عادی سازیِ روابط ایران و آمریکا را هموارتر سازند. زیرا چه کسی است، نداند که عادی سازی روابط ایران و آمریکا و کاهش بدبینیها و دشمنیهایِ موجود، در نهایت به تنشزدایی در تمامی منطقه خاورمیانه خاصه در روابط میان جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل نیز منجر میشود، و آن شرایط لازمی را که برای ایجاد امنیت سراسری و استقرار صلحی آبرومندانه در میان ملتهای منطقه ضروری است، فراهم میآورد.
دریغا که نه تنها صدایی به حمایت از سیاست منطقی و مسئولانه و صلحطلبانهی حسن روحانی در نزدیک شدن به غرب و آمریکا از هیچ مقام سیاسی اسرائیلی تا حالا شنیده نشده، بل دولت اسرائیل، به ویژه شخص آقای نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل، در گفتگوی میان ایران و گروهِ ۱+۵ به مشکل و مانع اصلی تبدیل گشته و با تمامی توان و امکاناتی که در اروپا و آمریکا در اختیار دارد میکوشد تا از دستیابی به هرگونه توافقی که به تنشزدایی میان ایران و آمریکا و رفع آن تحریمهای مالی و اقتصادی ظالمانه منجر شود، جلوگیری کند.
تحریمهایی که به ظاهر به منظور ممانعت از دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سِلاحِ هستهای وضع شده بود، ولی به مانعی نابود کننده در مسیر ترقی و تعالی ملت ایران تبدیل شد. تحریمهایی که ظاهراً قصد از آن مجازات اقتدارگرایان و افراطیهای نظام فقاهتی بود، اما «مجازاتِ» ۷۵ میلیون ایرانی را هدف قرار داد. زیرا در اثر این تحریمها بود که زنجیرهای از نهادهای تولیدی و مالی و تجاری و آموزشی از کار بازماندند، پروژههای بزرگ اقتصادی و عمرانی نیمه کاره رها شدند، پول ملی سقوط کرد، فقر و بیکاری و ناامنیِ شغلی و مالی هر چه بیشتر گسترش یافت، فساد اداری و رانتخواری و اقتصادِ دولتی و دزدی هم گستردهتر شد و فاجعه آفرید. و بدتر از هر چیزی تأثیر تحریمها در سقوط طیفهای مختلفِ طبقۀ متوسطِ ایران بوده که پایگاه اصلی دموکراسی خواهی و جنبش مدنی محسوب میشدند. سقوطِ این طبقه ضربهای مهلک به جنبش مدنی و روند دموکراسیسازی وارد آورد و سلطۀ اقتصادی و سیاسیِ سپاه و اسلامیستها و کلاً افراطیها را بر ملت آزادهی ایران تشدید کرد.
و اکنون که ایرانیان فرداً فرد در آرزوی به ثمر رسیدن مذاکرات، توقف و طرد دشمنیها، رفع تحریمها، عادی شدن رابطه با آمریکا به انتظار نشسته، و روزشماری میکنند، دستراستیهای افراطی با رهبری آقای نتانیاهو به هر دری میزنند، تا نگذارند توافقی صورت بگیرد، نگذارند دیوارهای بیاعتمادی فرو ریزد، نگذارند غرب و آمریکا با ایران آشتی کند. در حقیقت هدف این است که با تداوم تحریمهای سنگین و ادامهی خصومتهای پیشین، ظریفها و روحانیها شکست بخورند، احمدینژادها و عناصر ویرانگری نظیر او دوباره سرِ کار بیایند و سپس سرانِ دستههای افراطیِ راست و مذهبی در اسرائیل، بیهیچ مانع و مشکلی با «اسناد و مدراک و بهانه کافی» سیاستهای ایدئولوژیکی و افراطی خود را در منطقه پیش ببرند.
لذا نتیجهگیری ایرانیان از حرفهای آقای نتانیاهو و امثال او این است که: دستراستیهای حاکم بر اسرائیل لزوماً با مستبدین و مرتجعین و تندروهای ضد غربی و ضدآمریکایی در ایران مسئله و مشکلی ابداً ندارند. مشکل آنها با اصلاحطلبها با صلحدوستها با میانهروها و دموکراتها خاصه با حامیان تنشزدایی با آمریکاست. یعنی با نهضت آزادی و مصدقیها با محمد خاتمی و حسن روحانی مسئله و دشمنی دارند، نه با جبههی پایداری مصباح یزدی، نه با احمدینژاد و حسین شریعتمداری.
هممیهنان والا، خواهران و برادران یهودی ما
نخستوزیر کنونی اسرائیل نتانیاهو با موضعگیریهای تندی که علیه حسن روحانی کرده، در این زمانِ کوتاه صدمه و لطمۀ بسیار زیادی به حیثیتِ دولت اسرائیل در نزد ایرانیان و به اعتبار یهودیان ایران وارد آورده است.
آقای نتانیاهو همراه با سعودیهای ضدایرانی و بدتر از هر چیزی همصدا با جناحهای سرکوبگر و مافیایی نظام فقاهتی بیوقفه در تلاش و کوشش است تا برنامههای حسن روحانی و مذاکرات هستهای ایران با ۱+۵ را به شکست محض بکشاند. با این سیاستهای ضد ایرانی، او نه با نظام فقاهتی نه با افراطیهای ارتجاعی بلکه با تودهی میلیونی ملت ایران طرفِ جنگ و دعوا قرار گرفته است.
زیرا به استثناء گمراهان، اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان از سیاستهای دولت تدبیر و امید و تیم مذاکره کننده ایرانی قاطعانه پشتیبانی میکنند و در انتظارند تا ختمِ این جنگ اقتصادی غیرانسانی را که با تحریمها به ملت ما تحمیل شده هر چه زودتر به چشم خویش ببینند.
لذا دشمنیِ نتانیاهو را با ظریف و روحانی به منزلهی دشمنی با ملت ایران تلقی میکنند و آن سیاستِ ضد ایرانی را قاطعانه محکوم میکنند.
در حال حاضر این زمزمه حتی در میان مخالفانِ جمهوری اسلامی ایران هم شنیده میشود که: «تبلیغات سی و پنج سالهی جمهوری اسلامی ایران علیه اسرائیل و صهیونیستها آن لطمهای را که شخص نتانیاهو با دفاع از تحریمهایِ ضدایرانی به اعتبار اسرائیل زده، نتوانسته بود، بزند.
خواهران و برادران گرانمایه، هممیهنان یهودی
لحظات بسیار حساسی از تاریخ خاورمیانه را داریم پشت سر میگذاریم. در مذاکراتی که برای ماههای آتی تمدید شده، نه تنها سرنوشت صنایع هستهای ایران، بل سرنوشت امور بسیار بسیار پراهمیتتری نیز دارد رقم میخورد. دارد روشن میشود که قدرتهای بینالمللی و منطقهای با مسایل نو و کهنهی خاورمیانه چگونه میخواهند برخورد کنند. با جنگ و تهدید و تحریم و قلدری یا با مذاکره و مسالمت و فهم متقابل و دوستی. به ویژه قدرتهای منطقه، یعنی ایران و اسرائیل و ترکیه و کشور سعودی، قصدِ همزیستی دارند یا قصدشان همستیزیِ ابدی، تا نابودی همگانی است.
شما یهودیان والای ایرانی، به سبب موقعیت یگانهای که در اسرائیل و آمریکا دارید، نقش تاریخی و سازنده در پیروزی این مذاکرات... و عادیسازی روابط میان ایران با آمریکا و در انتها با کشور اسرائیل میتوانید ایفاء کنید. زیرا سفیران فرهنگی و مردمی و نمایندهی واقعی این سه ملت در این کشورها هستید و در فهم متقابل و درک واقعیتهای این سه ملت، بیشتر از هر جمعی میتوانید کارساز باشید. در واقع سرنوشت عادیسازی روابط ایران با غرب و اسرائیل و آمریکا و نهایتاً استقرار امنیت و صلح و همزیستیِ مسالمتآمیز در سراسر خاورمیانه قسماً در دست همّت شماست.
به این نقش شایستهی خود ایمان داشته باشید و به وظیفۀ انسانی و ملی و بینالمللی خود پشت نکنید. نه به سرزمین نیاکان و درگذشتگان، به سرنوشت نوادگان و آیندگان بیندیشید. چنین موقعیتی برای خدمت و محبت به ملت و مردم و ایجاد دوستی و صلح میان ملتها و کشورها همیشه پیش نمیآید. در این لحظات حساس تاریخی به این پیام حکماء و عرفای خود پایبند باشید که:
«جستجوی حقیقت، تلاش برای تلطیف غرایز انسانی، توسعه قدرت اخلاقی، راستی و درستی در کردار و گفتار، و پیکار ابدی با جنگ و دروغ و ستمگری جوهر جاودان آموزههای یهودی است.»
دوستدار شما محمد ارسی
نوامبر ۲۰۱۴- تگزاس
■ دوست گرامی یهودی که نوشتند شرایط بواستگی صلح برای یهودیان ایران فراهم نیست.
دوست گرامی! تلاش برای فراهم کردن چنین شرایطی دیگر نیاز به شرایط فراهم شده ندارد. بیایید و برای فراهم کردن آن شرایط کاری بکنیم. من به سهم خودم مقالات بسیاری برای روشن کردن مناسبات ایران و یهود و اسرائیل نوشته ام. در جایی نوشتم که یهودیان، این مردم ستمدیده در تاریخ، کمتر در دوره های ضعف خود و بیشتر در دوره های قدرت خود آماج کین قرار گرفتند و سر انجام دچار مصیبت شدند. مطالعه تاریخ یهود، که من این مطالعه را انجام دادم، از زمان و داستان استر و مردخای تا کنون نشان میدهد که یهودیان آن اندازه که در عرصه دانش و هنر و اقتصاد توانا و آینده نگر هستند در سیاست نیستند.
یهودیان برای پیشگیری از حوادث شوم نیازمند آنند که در میان دیگر مردمان محبت و دوستی و اعتماد ایجاد کنند. کاری که برخی از دولتمردهای اسرائیل انجام میدهند بر عکس است. یعنی آنها فقط خشم و کین و نفرت به حریفانشان را نشان میدهند. این به سود مردم یهود نیست و نتیجه مثبتی به بار نخواهد آورد. ایرانیان نزدیکترین دوستان یهودیان در طول تاریخ بودند. آیا درست است که تلاش شود این دوستی به دشمنی بدل شود؟ نه! در اسرائیل نیز سیاستمدارانی هستند که میتوانند موتور یک روش سازنده باشند. تلاش ما برای صلح و دوستی و همکاری در منطقه مستقیما تلاشی به سود یهودیان و کشور اسرائیل هم هست. صلح و همکاری به همه ما کمک میکند اما ستیز و دشمنی علیه منافع همه ماست. از این رو، هیچ بهانه ای نمیتواند مانع از شروع یک تلاش جدی برای واسطگی صلح و دوستی میان دو کشور و دو ملت شود. باشد که شما نیز آستین بالا بزنید و آبی بر آتش این ستیزهای بیهوده بریزید.
با احترام و مهر امیر مُمبینی
■ ایجاد وضعیتی که یهودیان ایرانی را قانع به پذیرش نقش میانجی صلح کند، احتیاج به پیش زمینهای دارد که در ایران موجود نیست. در رادیو، تلویزیون، مطبوعات ایران امروز به طور مکرّر تبلیغات علیه یهودیان از بنی قریضه تا لابی آنها در آمریکا میشنوید و میبینید. از ابتدای انقلاب تا امروز شرایطی بوجود آمد که جمعیت صد هزار نفری را به حدود ده هزار نفر رسند.
هیچ مسول دولتی تا به حال از اینکه علیه یهودیان در رادیو تلویزیون، مطبوعات نوشته و تبلیغ میشود ابراز ناراحتی نکرده. در ایران تبلیغ علیه هیچ اقلیتی قابل پیگرد قانونی نیست. من به عنوانه یک یهودی ایرانی آرزویم روزیست که صلح در منطقه خاور میانه بر قرار شود، و فکر میکنم دلجویی از اقلیتها با پشتوانه عملی آن اولین قدم است.
■ دوست بسیار گرامی آقای ارسی ، شما دقیقترین تحلیل را در رابطه با شرایط ایران و عملکرد بعضبی از کشورهای منطقه ارائه دادهاید، دقیقأ بخشی از حکومتیان در ایران ممر در آمدشان در ادامه تحریمها و متشنج نگهداشتن جو موجود است. با تقدیر و تائید نظرتان، امیدوارم که همیشه در خدمت مردم دست به قلم باشید.
فروغ طیاری
■ آقای ارسی این نوشته نشان میدهد که شما میهن و مردم خود را دوست دارید و برای رفع تحریم از این مردم رنجدیده تلاش میکنید. متأسفانه بخشی از اپوزیسیون از تفکیک مسایل ناتوان است و همواره مخالفت با استبداد ویرانگر فقاهتی را با هرگونه تلاش مثبت توسط هر انسانی در سیاست کشور در هم می آمیزد. مهمتر از همه درک این مساله که مساله هستهای یک بهانه برای تضعیف ایران است تاکنون نزد این بخش ناشناخته مانده است. در این شرایط٬ میهن دوستی هیچ ملاکی قاطعتر از توانایی و میل به تفکیک مسایل مربوط به ایران از مسایل مربوط به حفظ استبداد و دستگاه آن و حمایت از روندهای مثبت ضمن مبازره با روندهای منفی ندارد. من نظریاتی از اینگونه که در مقاله شماست را برخاسته از درک سیاست در مفهوم و استاندارد حرفهای آن میدانم. برای تداوم این روش لازم دیدم بدین وسیله از این تلاش شما قدردانی کنم.
امیر مُمبینی
۲۹ دسامبر ۲۰۱۴
■ فراخوانی بجا فراخوانی متین و بجا به هموطنان کلیمی تا هم مردم اسراییل و هم ملت ایران را مرهون همت خودشان کنند.
م. ارشک