ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sun, 28.09.2014, 16:16
حسن روحانی نیز دروغ گفت!

محمدعلی مهرآسا

حسن روحانی نیز شرمی از عبا و عمامه اش نکرد و همانند همکار و همقطار پیشن خود محمود احمدی نژاد، در امریکا برای شرکت در جلسات سازمان ملل، به دروغگوئی متوسل شد. او هم در پشت تریبون سازمان ملل دروغ گفت و هم در مقابل روزنامه نگاران. به گمان من او را نباید در ذات خود برای این دروغگوئی مقصر دانست. زیرا آخوندی مسلمان و پیرو مذهب شیعه است که دروغگوئی و خدعه و نیرنگ زیربنای آن است و مباح است.

دین اسلام عموماً و مذهب شیعه خصوصاً بنیادش بر روی دروغ و دغل پایه گذاری شده است. نگاهی از روی تأمل به قرآن که در نزد مسلمانان به کلام الله مشهور است بیندازید تا دستگرتان شود دروغ یعنی چه. وجود جهنم و بهشتی با آن توصیفهای قرآن؛ وجود جبرئیلی که تنها ۲۳ سال کار داشت و با محمد به گفتگو بود و پس از محمد معلوم نیست کجا گم و گور شده است و کارش چیست جز دروغ چه می‌تواند باشد. همچنین در این کتاب بیش از سدها بار از روز قیامتی که به گفته آیاتش خیلی نزدیک بوده است سخن رفته است اما چهارده قرن است از آن خبری نیست. وجود زمینی مسطح و ساکن؛ و آسمانی بدون ستون و هفت طبقه و عرشی که بر روی این سطح آبی رنگ قرار دارد و مأوی و مسکن الله و فرشتگان است؛ وجود نهرهای شراب و عسل و شیری که فاسد شدنی نیست در بهشت موهوم؛ و دیگر دروغهای شاخدار درون این کتاب نشان می‌دهد که این دین - و دیگر ادیان نیز- بنایشان بر دروغ و خدعه نهاده شده است. و این دروغها برای کل مسلمانان جنبه عمومی دارد. یکی از آیات مهم قرآن این است: «ومَکرومَکرَالله واللهُ خَیرالماکِرین» یعنی «آنان فریبکاری می‌کنند و خدا نیز فریبکاری می‌کند؛ ولی خدا بهترین فریبکاران است و همه را شکست می‌دهد» پس با این حساب، مکر و فریب باید یک وظیفه دینی باشد.

شیعه فزون بر اینها، دروغهای دیگری دارد که جز ریشخند واکنشی در برابرشان نمی‌توان یافت. روز غدیری دارد که الله علی را جانشین محمد کرده است. عاشورائی دارند که حسین امام سوم شیعیان برای کسب قدرت و به دست آوردن خلافت با هفتاد و دو نفر به جنگ لشکری جرار رفته است تا خلیفه زمان را براندازد. اما در فقه شیعی این کار به کوشش در راه خدا تعبیر شده است. و بالاترین دروغ نیز وجود فردی مذکر به عنوان امام دوازدهم یا امام غایب است که ۱۱۵۰ سال سن دارد و معلوم نیست در کجا خود را قایم کرده است؛ و شیعیان این مدت را منتظر ظهورش بوده‌اند و مجدانه عقیده دارند که روزی پیدایش خواهد شد و تمام افراد غیر شیعی را خواهد کشت و دنیا را از وجود غیر شیعی پاک خواهد کرد.

بنابراین اگر پیروان این دین یعنی مسلمانان، دروغگوترین افراد روی زمینند، اگر سی و اندی سال است جز دروغ از سران حکومت ایران نشنیده ایم، مقصر نیستند و کارشان ریشه در دین و آئینشان دارد؛ که تقیّه یعنی دروغ جزئی از آن است. شما به دقت در گفتار و رفتار سران حکومت اسلامی ایران نظاره کنید؛ امکان ندارد در هر روز تعدادی - نه به مقدار کم - دروغ تحویل هموطنان و مردم دنیا ندهند.

خطیبان نماز جمعه بی هیچ شرم و حیائی تا می‌توانند و حنجره شان یاری می‌دهد؛ در خطبه‌ها دروغ سرهم می‌کنند. خواهش می‌کنم به آخوندهائی که در تلویزیون ایران برنامه دارند، گوش فرا دهید تا معلومتان شود که کارشان در برابر دوربین تلویزیون، تنها و تنها دروغ بافی و دغل گوئی است.
به همین قیاس، نصف خطابه‌ای که آقای روحانی رئیس دولت حکومت اسلامی ایران در پشت تریبون سازمان ملل متحد ایراد کرد، دروغ محض بود. همچنین در مصاحبه اش با خانم امان پور، با کمال وقاحت گفته است ما در ایران زندانی عقیدتی و روزنامه نگار زندانی نداریم! این در حالی است که یک روز پیش از این مصاحبه، آقای «محسن امیر اصلانی» را به علت قرائت جدیدش از قرآن یعنی اظهار عقیده، اعدام کرده اند؛ و در این سی و چند سال حکومت آخوندی، سدها روزنامه نگار ایرانی راهی زندان شده‌اند و هم اکنون بیش از ده روزنامه نگار در زندان است. اما آقای آخوند روحانی با عمامه‌ای ده زرعی جلو مردم دنیا دروغی به این بزرگی را بیان می‌کند و شرمی از مخاطبینی که می‌دانند دروغ می‌گوید ندارد.

تعداد دروغ‌هائی که آن ابله و لمپن مشهور «محمود احمدی نژاد» در هشت سال ریاستش بر دولت حکومت اسلامی هر روز بیان می‌کرد، از شمار بیرون است؛ و واقعاً قابل اندازه گیری نیست. او از همان آغاز کارش مرتب و هر روز به مردم دروغ می‌گفت. آنهم دروغهای «گوبلزی» چند ماه پس از نشستنش بر اریکه قدرت، به روزنامه‌ها دستور داد بنویسند که ایران داروی ضد بیماری «ایدز» را کشف کرده است و تا چند ماه دیگر تهیه اش به صادرات خواهد انجامید. دو ماه بعد روزنامه‌ها از کشف داروی ضد سرطان نوشتند که آنهم به زودی به بازارهای جهانی عرضه می‌شود. چندی بعد داروی ضد«اِسکار»(زخمهائی که در اثر خوابیدن یکنواخت روی تخت در بدن بیمار ایجاد می‌شود) را کشف کردند و ... سرانجام کشتی مسافربری و هواپیمای رادارگریز ساختند؛ و دیگر دروغ‌هائی که همه می‌دانیم و می‌دانید. همین احمدی نژاد به هنگام تبلیغات انتخاباتی رو در روی مردم در تلویزیون گفت:«... ما نفت را بر سر سفره‌های مردم می‌آوریم...» اما پس از انتخاب شدن هنگامی از او پرسیدند کو نفت؟ با وقاحت تمام گفته خود را تکذیب کرد و اظهار داشت من چنین سخنی نگفته ام... به هرحال او با تربیتی لات مسلک و در محیطی دروغگو و دروغپرداز پرورش یافته و بار آمده بود؛ و هیچ معلوم نبود چه افسونی کرده و چه مهره ی ماری دارد که آنچنان مورد لطف و مرحمت رهبر معظم قرار گرفته بود که هیچ یک از نقصانهای کار و خرابکاری‌هایش را نمی‌دید و یا چشم پوشی می‌کرد؛ و از روی آن همه دزدی و ارتشا که در هشت سال ریاست این غلام بچه و ملیجک اتفاق افتاد با اغماض کامل گذشت. و اجازه داد میلیاردها دلار از اموال و ثروت مردم ایران که از پول فروش نفت بشکه‌ای بالای ۱۰۰ دلار حاصل شده بود، دستخوش هوی و هوس و دزدی و دغلبازی رفقای تیم احمدی نژاد شود.

آقای حسن روحانی نیز با پر روئی می‌گوید ما نه زندانی عقیدتی داریم و نه روزنامه نگاری را حبس کرده ایم. چنین دروغ و دغلی یا از مختصات مسلمانان است و یا از صفات زمامداران مستبد و دیکتاتور. البته فرقی ندارد چون زمامدار دیکتاتور نیز پیرو نوعی ایدئولوژی است که بنایش بر خدعه و فریب است و دروغگوئی ی حاکم از آن نشأت می‌گیرد.

رهبر حکومت ایران آخوند خامنه‌ای از همان روزی که رئیس جمهوری و سپس رهبر شد، دشمنی در ذهن معلولش برای ایران ساخته است و پیوسته مردم را مانند ترساندن بچه از لولو، از این دشمن فرضی می‌هراساند. بدون این که بتواند دلیلی ارائه دهد، این دشمن را هر بار که سخن گوید و در هر سخنرانی اش به مردم یادآوری می‌کند. تا مردم میزان فلاکتی را که این حکومت برایشان فراهم کرده یا نبینند و یا فراموش کنند.

در حالی که ایران از بی آبی به بحرانی مرگ آور رسیده؛ رشوه و دزدی و فساد مالی کسانی میلیاردر چون بابک زنجانی و محمد رضا رحیمی معاون احمدی نژاد را به وجود آورده است؛ هوای شهرهای بزرگ عموماً سرطانزا شده اند؛ چند میلیون بچه به علت فقر از نعمت خواندن و نوشتن محروم مانده اند؛ گرانی بی داد می‌کند و بهای اجناس وحشتناک بالا رفته است؛ و اغلب مواد خوراکی چون از راه‌های غیر بهداشتی تهیه می‌شوند، به اقرار مسئولان آلوده و سمی شده اند؛ فقر شدید اکثریّت خانواده‌ها را عذاب می‌دهد؛ و برای تأمین بودجه از حقوق بازنشستگان اجتماعی طبق اقرار روزنامه‌ها قرار است سی درسد کم شود، دولت و حکومت از ساختن بمب اتم حاضر نیست صرفنظر کند. مسئله ی اتم و انرژی هسته‌ای برای مردم فلکزده ایران هیولائی شده است که تمام تنه بر روی این ملت خیمه زده است و در ضمن دشمنی و ضدیّت کشورهای مقتدر دنیا را برای ایران به ارمغان آورده است. همین اصرار احمقانه بر روی ساخت بمب اتمی باعث شده است که کشور در تنگنای حصر اقتصادی قرار گیرد و ملت در فلاکت و تنگدستی چنین غرق شود. خنده دار این است که در موضوع انرژی هسته‌ای نیز پیوسته دروغ تحویل سران کشورهای جهان می‌دهند. به همین دلیل است که هیچ مذاکره‌ای به نتیجه و سرانجام نمی‌رسد. جهان می‌داند که سران حکومت ایران کاذبند. نظری به عکسی که روزنامه اطلاعات روز شنبه 28 سپتامبر از سخنرانی آقای روحانی در سازمان ملل به چاپ سپرده است بیندازید و تعداد صندلی‌های خالی را مشاهده فرمائید. به تقریب دوسوم صندلی‌ها خالی بودند؛ و این یعنی بی توجهی به ایران؛ و به عبارت دیگر، دیپلوماتهای سازمان ملل حاضر نیستند به سخنان پوچ و دروغی که با آیة قرآن آغاز می‌شود گوش دهند.

کالیفرنیا، دکتر محمد علی مهرآسا، 28/9/2014


نظر خوانندگان:

■ محمدعلی گرامی، از مجموعه نوشتارت می‌توانم درک کنم، از نشستن مذهب بر اریکه قدرت، مانند بسیاری دیگر از هموطنانمان خشنود نبوده، و خواهان جدایی دین از ارکان مقننه، قضایی و اجرایی کشورمان هستی، چرا که این‫ واقعیتی است آشکار، با اینکه‫ مردم ایران اکثراً مسلمان هستند، ‫اما اقلیتهای قابل توجهی از ایرانیان پیرو مذاهب دیگر بوده، و علاوه بر آن، با اینکه ‫اکثریت قابل توجهی از ایرانیانِ مسلمان، شیعه هستند، اما اقلیتهای قابل توجهی از ایرانیان مسلمان، غیر شیعی و پیرو شاخه های دیگری از اسلام میباشند، بنابراین واضح است، که حکمران قرار دادن مذهب در ایران اسباب تبعیض در جامعه را فراهم می آورد، و جامعه تبعیض آلود،‫ ظلم و ستمی است بر همه مردم ایران در نوشتار حاضر بیش از آنکه حرکات آقای روحانی از خلال اعمال و رفتار ایشان‫ و دولتش مورد بررسی و انتقاد قرار گیرد، به ایشان از خلال مذهبش نگریسته شده است. اگر شما، اینجانب و بسیار دیگر از هموطنانمان به ‫واقع، و به جِد معتقدیم، مذهب امری است انفرادی و شخصی، و نباید در بحثها و اعمال اجتماعی دخالت یابد، بنابراین لازم و ضروری ‫است، که خود هنگام نقد آقای روحانی از وارد شدن به مبحث مذهب ایشان پرهیز کنیم.
‫کاش بجای اختصاص دادن جملات نوشتار به کنکاش در باره مذهب، به دروغهای گوبلزی آقای محمود احمدی نژاد به گونه ای مستندتر‫ می پرداختی، یا دروغهای آقای روحانی در مورد زندانیان سیاسی را، با استناداتی بیشتر مورد توجه قرار داده، و بی توجهی ‫یا کم توجهی آقای روحانی و دولت ایشان، به مسئله و مصیبت دهشتناک کم آبی در کشور از جنبه های مختلف دیگری ‫هم مورد بررسی قرار می گرفت.
‫نهایت اینکه، گمان نمی کنم نوع مذهب یا گرایش سیاسی بتواند نقشی اساسی در دروغگویی یا راستگویی فرد بازی کند، مثلا استالین، نه مسلمان بود و نه طرفدار سرمایه، اما چنان دروغهای شاخداری سرهم بندی کرد که به موجبِ آنها‫ علاوه بر کشتار هزاران تبعه ‫روسیه شوروی، آقای استالین حتی به نزدیکترین دوستان خود هم ترحمی روا نداشت. ‫ یا آقای جورج بوش با اینکه در یکی از آزادترین کشورهای جهان زاده و پرورش یافته و هیچ اعتقادی هم به اسلام ندارد، چنان ‫دروغهای شاخداری در باره تسلیحات سمی و کشتار جمعی صدام راه انداخت، که هنوز که هنوز است، آتشهایی را که آن دروغهای شاخدار در منطقه خاورمیانه برافروخت، کسی قادر به خاموش کردنشان نیست.
‫شاد باشیم، که شادی داروی هر دردی است، بخصوص پادرد
البرز