ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Fri, 08.08.2014, 23:56
مخالفان عادی‌سازی روابط ایران و اسرائیل

محمد ارسی

.(JavaScript must be enabled to view this email address)

چه کشورهایی و چه کسانی با عادی‌ سازی روابط ایران و اسرائیل مخالف‌اند و از آن می‌ترسند؟

بی‌هیچ تردیدی عربستان سعودی بیشتر از هر کشوری در منطقه با عادی شدنِ روابط ایران و اسرائیل مخالف است و همانطوری که با نزدیک شدن ایران و آمریکا دچار تزلزل شده و سخت مخالفت می‌کند، اگر در روابط با اسرائیل هم کمترین نشانی از اقدام برای عادی سازی ببیند، از هیچ کاری برای خرابکاری پرهیز نخواهد کرد.

زیرا سعودی‌ها به سبب فضای تخاصمی یا دیالکتیک تهدید متقابلی که میان جمهوری اسلامی ایران با اسرائیل و آمریکا وجود داشته است در موقعیت تهاجمی کنونی قرار گرفته‌اند و با دستی باز و خیالی آسوده سیاست جنایتکارانه خود را علیه شیعیان و در دشمنی با کشور ایران در سراسر دنیا پیش می‌برند یعنی به تحریم فروش نفت ایران اگر چنین بی‌مهابا دامن می‌زنند، اگر آمریکا را به تخریب اقتصاد ایران و حتی حمله‌ی نظامی به ایران تشویق می‌کنند، اگر خود لشگر به بحرین می‌فرستند و از تجزیه طلبان در خوزستان آشکارا حمایت می‌کنند و یا یکّه تازی‌ها می‌کنند، همه و همه از خیرِ سر ستیزه‌جویی موجود میان جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل است که خصومت غرب و آمریکا را هم علیه جمهوری اسلامی ایران، حتی علیه تمامیت ارضی ایران برانگیخته و به عربستان سعودی این امکان را داده تا در رقابت و دشمنی با ایران و حمایت از کُشتن شیعیان جهان چنین جدّی و بی‌رحمانه و دیوانه‌وار عمل کند.

دوم، امارات متحده عربی است که موقعیت مالی و اقتصادی کنونی خود را مدیونِ نوع رابطه خصومت‌آمیز سختی است که میان ایران و اسرائیل و غرب بعد از انقلاب اسلامی به وجود آمده و کارِ شیوخ اماراتی را به ادعاهای ارضی علیه ایران کشانده و امارات متحده را به مرکزی برای دشمنی با ایران و ملت ایران در خلیج فارس تبدیل کرده است.

سوم، حکومت غیردمکراتیک بحرین است که از گرایش اکثریت مردم آگاه این جزیره به دموکراسی سازی و دوستی صمیمانه با ملت ایران عمیقاً آگاه است و چنین گرایشی را بر ضد منافع خود و رابطه خود با سعودی ها تلقی می کند. لذا هرگونه عادی سازی روابط ایران و اسرائیل را تهدیدی جدّی علیه بقای خود می‌بیند و از آن می‌ترسد.

چهارم، جمهوری آذربایجان است که در صورت عادی شدن روابط ایران و اسرائیل، از موضع دشمنی کنونی‌اش با ایران دست باید بردارد و از ادعاهای ارضی و تحریک گروه‌های پان ترکیستی نیز دست بکشد که جز بحران سازی و تضعیف جمعی نتیجه‌ی دیگری تا امروز نداشته است.

این منطقه که طی قرون گذشته همیشه بخشی از ایران محسوب می‌شده ودر قرن نوزده، به زورِ سالدات‌ها روسی از ایران جدا شده، حالا تحت سلطۀ خانواده‌ی علی اُف و به پشتیبانی آمریکا و اسرائیل و عربستان و ترکیه، به کانونی تبلیغاتی علیه تمامیت ارضی ایران در منطقه قفقاز مبدّل گشته است.

لذا همانگونه که امروزه نگران تنش‌زدایی میان جمهوری اسلامی ایران و آمریکا هستند، حکام باکو با عادی سازی روابط ایران و اسرائیل نیز سخت مخالف‌اند.

اما غیر از این کشورها، انواع گروه‌ها و محافل افراطی سیاسی– مذهبیِ ضد شیعه هستند که با یاری مستقیم و غیرمستقیم وهابی‌های سعودی در کار دشمنی خونین با ایران و شیعیان‌اند. آن‌ها با هر نوع عادی سازی و تنش‌ زدایی در روابط میان ایران و اسرائیل مخالف‌اند و تحقق چنان خواستی را مرگ و نابودی خود تلقی می‌کنند. نمونه‌ی روشن ، داعش است، القاعده و االنصره و الجماعه و انبوه تروریست‌های مدعی اسلام هستند که هم اکنون در عراق و سوریه مشغول جنایت‌اند یا طالبان و انواع تولیدات طالبانی و اعضاء لشگر صحابه‌اند که در پاکستان شیعه کشی و در افغانستان ایران ستیزی را به عبادت روزانه خود تبدیل کرده‌اند، این‌ها چشم دیدن دوستی ملت ایران و ملت اسرائیل را ندارند.

و در داخل کشور، عناصر و گروه‌های افراطی در میان اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران وجود دارند که عادی سازی رابطه با اسرائیل را سبب ثبات و استحکام حکومت اسلامی می‌دانند و بیم از آن دارند که چنین رابطه‌ای به فعالیت‌های آن‌ها نقطه‌ی پایان بگذارد، و عمر سیاسی‌شان پایان بگیرد.

سلطنت‌ طلبان افراطی، چپ‌های سوپر انقلابی، دسته‌های تجزیه‌طلب و مسلح افراطی و کلاً گروه‌های برانداز و خشونت طلبِ بیرون از ایران از افراد و گروه‌هایی هستند که با عادی‌سازی رابطه‌ ایران و اسرائیل سخت مخالف‌اند.

جالب اینکه چشم امید ارتجاع منطقه و یا همه‌ی این کشورها و گروه‌های مخالفِ با عادی سازی رابطۀ ایران و اسرائیل به جناح‌های افراطی و ضدِ عادی‌سازی.... در خود حکومت اسلامی دوخته است که امید دارند این جناح‌های افراطی مانع از هر گونه اقدامی در جهت تنش زدایی میان دو کشور باستانی ایران و اسرائیل بشوند.

یادمان باشد، وقتی در دوره‌ی ریاست جمهوری محمد خاتمی، وزیر امور خارجه آمریکا، آن سخنان دوستانه را نسبت به ایران بر زبان راند، عٌـدَیِ بعثی، فرزند صدام تکریتی با نگرانی در نشریه خود “بابل” به ایران سخت حمله کرد و هشدار داد که از نزدیک شدن به آمریکا بپرهیزد و در دام آمریکا نیافتد زیرا دوستی با آمریکا به دوستی با اسرائیل منجر خواهد شد...

سران جمهوری اسلامی در لذت خودفریبی تا کِی می‌خواهند غرق شوند، تا کِی؟


نظر خوانندگان:

■ به هموطن بی‌نام نشانی که ضمن تحریف گفته‌های جناب ارسی چند پرسش مطرح کرده و همچنین کامنت‌گذاران دیگر: آقای ارسی هیچ جا نگفته‌اند که جمهوری اسلامی خواستار روابط دوستانه با اسراییل است و چنین خواستی هم هرگز در طول عمر این جمهوری مطرح نشده. لکن، ما در حکومت‌های اصلاح‌گرا مثل دولت آقای خاتمی و اخیرا آقای روحانی شاهد علایمی غیررسمی از درون حکومت علیه خصومت کور نسبت به اسراییل بوده‌ایم. گرچه قابل انکار نیست که تندروها و اصولگرایان فعلا اعمال قدرت می کنند و در سطح رسمی سیاست نفرت پراکنی خود علیه غرب و اسراییل را به پیش می برند، اما قابل انکار هم نیست که انتخاب آقای روحانی و سپس موافقت آقای خامنه‌ای با شروع مذاکرات در مورد مساله هسته‌ای نتیجه فشار از پایین توسط جامعه مدنی ایران بعلاوه فشار از خارج توسط جامعه بین الملل بوده است. بااین وضع بعید نیست که در آینده ای نه چندان دور شاهد رفع خصومتها بین جمهوری اسلامی و اسراییل باشیم که خود به نوبه به کاهش اساسی تنشها و بحرانها در خاورمیانه خواهد انجامید. به امید آنروز

■ آقای ارسی یادت رفت بگی اولین و دومین مخالفین اصلی عادی سازی روابط ایران واسرائیل همان حکومت صهیونیستی اسرائیل و جمهوری! اسلامی ایران است. سپاه قدس یعنی سپاه جمهوری اسلامی برای تصرف بیت المقدس یا اورشلیم. نامه شما به خامنه‌ای نشان دهنده همین ذهنی دیدن واقعیات است. بسیار متاسفم که همچنان در این بیراهه گام میزنی.
امیدوارم کمی فکرت را باز کنی و اول نتیجه را ننویسی و بعد بدنبال دلایل اثبات آن برایی؛ این روش چشمت را در برابر واقعیات کم سو می کند و به قهقرا خواهی رفت. آذربایجان دوست مردم تبریز بوده و هست؛ این جمهوری اسلامی بود که احمقانه و از ترس تجزیه در درگیری ارمنستان واذربایجان به ارمنی ها کمک نظامی کرد و برای خود در مرز شمالی دشمن تراشید. حماقت ولایتی که داد ترکان درون حکومت را از جمله عیسی کلانتری دراورد.
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی......... این ره که تو میروی به ترکستان است
خسرو بندری

■ آقای ارسی،‌ چند پرسش
شما طوری نوشته‌اید که گویا جمهوری اسلامی ۳۵ سال است دنبال رابطه با آمریکا و اسرائیل بوده است ولی کشورهای عرب و آذربایجان و گروه‌های بنیادگرای تروریستی و حتای عٌـدَیِ بعثی، فرزند صدام تکریتی نگذاشته‌اند.
فکر نمی‌کنید که خود جمهوری اسلامی از روز نخست تا به امروز نمی‌خواسته است با آمریکا و اسرائیل رابطه داشته باشد و هنوز هم نمی‌خواهد؟ فکر نمی‌کنید از خمینی تا خامنه‌ای، منهای خاتمی، همه رهبران جمهوری اسلامی در پی نابودی اسرائیل بوده‌اند؟
فکر نمی‌کنید که دلایل تحریم ایران را باید در سیاست های جمهوری اسلامی دانست نه توطئه کشورهای دیگر؟ مگر سفارت آمریکا در ایران را عرب ها انجام دادند.
شورای امنیت شش تحریم علیه ایران را تصویب کرد و دوستان جمهوری اسلامی، یعنی چین و روسیه هم به آن رای دادند. آیا آن توطئه عرب ها و گروهای تروریست بود؟
فکر نمی‌کنید در شرایطی که اسرائیل بی‌رحمانه مردم بی‌گناه فلسطین را کشتار می‌کند، مدرسه و بیمارستان، شبکه آب و برق و مسجد و پارک و هر چه که تصورش را بکنید بمباران می کند، شما حداقل لازم است که این پدیده را محکوم و در تحلیل‌های خود در نظر بگیرید؟ فکر نمی‌کنید دولت اسرائیل و حکومت جمهوری اسلامی دو سر یک سکه هستند و هردو به دشمنی با یکدیگر نیامندند؟
چرا شما از جنایات رژیم اسد علیه مردم خود و ویران کردن نیمی از کشورش و همچین نقش جمهوری اسلامی در این جنایات و حفظ رژیم اسد سخنی نمی‌گوئید؟
فکر نمی‌کنید حزب‌الله جریان تروریستی ساخته جمهوری اسلامی به همان میزان که در سرکوب مردم سوریه نقش دارد، در ایجاد بحران میان اسرائیل و فلسطین نقش بازی کرده است؟ فکر نمی‌کنید که اگر اسد به خواست مردم‌اش که چیزی جز آزادی نبود تن می‌داد جبهه النصره و داعیش نیز بوجود نمی‌آمد؟
آیا این کشورهای دیگر هستند که مانع رابطه عادی میان ایران و آمریکا و حتا اسرائیل هستند یا سران جمهوری اسلامی مانند آقای خامنه‌ای و فرماندهان سپاه؟
فکر نمی کنید که ساده انگاری است که مشکل را در جمله پسر صدام و یا خواست عربستان سعودی و غیره بدانیم؟ آیا اقتصاد امروز ایران را کشورهای عرب بوجود آوده اند یا ساختار عقب مانده نظام دینی جمهوری اسلامی؟  فکر نمی کنید که جمهوری اسلامی خود علیه غرب به ویژه آمریکاست و از طریق دشمنی با آمریکا و حفظ تنش با همسایگان خود حکومت می کند؟ آیا اگر جمهوری اسلامی خواهان رابطه عادی با آمریکا باشد، مثلا دولت باکو می تواند مانع آن بشود؟
به نظر من این حرف ها بیش از آنکه توضیح گر واقعیت ها باشد، توجیه سیاست‌های مخرب و ضد ملی و ضد مردمی جمهوری اسلامی است که شما از کنار آن رد شده‌اید.
با آرزوی صلح و دوستی جهانی

■ آقای ارسی گرامی، در کنار تمامی آن کشورها، گروهها و محافلی که به حق در باره اشان نوشته ای، چشم دیدن دوستی ‫مردم ایران و مردم اسرائیل را ندارند. باید اضافه کنم، که نباید خطر افراطیون و جناحهای جنگ افروز اسرائیلی را دستِ کم و یا نادیده گرفت‫. چه این‫ جناحها و شخصیتهای ‫افراطی اسرائیلی نیک می‌دانند که با برقراری پیوند دوستی مستحکم‫ بین مردم اسرائیل و ایران، ‫دیگر خبری از سودهای سرشار جنگ و کشتار نخواهد بود.
‫اطمینان راسخ دارم، فکر و عقیده برقراری صلح و آرامش در منطقه، فکر و عقیده‌ای رؤیایی و انجام نشدنی نیست. امروز شخصیتها ‫و گروههای صلح طلب فراوانی در منطقه فعالند، در سایه ‫همپیوندیها و اشتراک عمل بیشتر میان این جمعیتهای انساندوستِ صلح جو ‫در سراسر منطقه‫، مطمئناً فکر و عقیده ایجاد صلح پایدار در منطقه، در آینده ای نه چندان ‫دور به امری عینی و واقعی مبدل خواهد شد.
با آرزوی شادی و صلح −‫البرز

■ جناب ارسی
جز اینکه به این نوشه کوتاه و گویا و درست شما آفرین بگویم، سخن دیگری ندارم. و این شاید نمونه‌ای از این طنز ایرانی باشد که «عطای بزرگان ایران زمین، یکی بارکلا دوتا آفرین»، بی آنکه من بزرگ باشم و شما کوچک.
پیروز باشیم، بهرام خراسانی
هژدهم امرداد ۱۳۹۳