تصرف برق آسای شهر موصل توسط نیروهای شبه نظامی که به نام «داعش» از آنها یاد میشود، باعث حیرت تحلیلگران مسائل منطقه گشت. اکثر تحلیلگران اما متفق القول هستند که نیروهای داعش انجام توانایی چنین عملیات گستردهای را ندارند.
با گذشت چند روز از روند سریع درگیریها، موضعگیریهای دولتهای همسایه عراق و قدرتهای فرا منطقهای درباره جنگ داخلی در این کشور، اندک اندک چهره واقعی نیروهای درگیر برای رسانهها واضح میشود.
در این میان بسیاری از رسانههای فارسیزبان و عربزبان در خبرها و تفسیرهای سیاسی خود بر نام تشکل نظامی سیاسی «دولت اسلامی عراق و شام» موسوم به «داعش» تاکید بیشتری دارند. حال آنکه داعش تنها یک بخش از نیروهای درگیر در صحنه عراق است.
گزارش زیر را عثمان المختار خبرنگار تلویزیون «العربی الجدید» در بغداد نوشته و بخشهای مختلف درگیر در میدان جنگ عراق را به ما میشناساند. ترجمه این گزارش درپی میآید:
نقشه گروههای مسلح و درگیر در صحنه عراق نزد دو شاخه اصلی درگیری یعنی سنیها و شیعهها همانند لانه عنکبوت است. در این لانه دست یازیدن به یک ریسمان که تحلیلگر سیاسی را به نقطهای قابل اعتماد در تحلیل سیاسی برساند بسیار سخت است.
در نوشته زیر سعی دارم تنوع نیروهای درگیر در صحنه فعلی عراق، مکان حضور و نقاط قوت و ضعف آنها را شرح دهم.
۱- شورای نظامی قبایل عراق:
این شورا زاییده قبایل مختلف عراق است. شورای نظامی یاد شده ۷۸ قبیله را افزون بر تیرهها و خانوادههای کوچک و بزرگ سنی مذهب را در خود جای داده است. شورا همچنین ۴۱ گروه مسلح و رزمنده دارد که در شهرهای خالدیه، کرمه، فلوجه و مناطق رمادی در استان انبار در غرب عراق مستقر هستند.
در بغداد نیز نیروهای شبه نظامی این شورا در مناطقی همچون؛ تاجی، یوسفیه، طارمیه، ابوغریب، صدر یوسفیه و... حضوری پررنگ دارند. ضمن اینکه در مرکز بغداد نیز نیروهای این شورا حضوری ناشناخته به لحاظ تعداد و امکانات جنگی دارند. حضور نیروهای یاد شده در دل پایتخت در چارچوب تصرف این شهر تعریف میشود.
نیروهای این شورا در استانهای نینوا، صلاح الدین، شمال و شمال شرق شهر بعقوبه در استان دیالا نیز مستقر هستند. حدود ۴۳ در صد مساحت استان کرکوک نیز در اختیار شورای نظامی قبایل عراق است. مناطق یاد شده استان کرکوک که در اختیار شبه نظامیان این شورا هستند عمدتا در مناطق همجوار با شهرهای حویجه، ریاض، ام خناجر، زاب و وادی حوران در حد مرز استان دیالا واقع هستند.
نیروهای شبه نظامی این شورا در استانهای “بابل” و “واسط” و به خصوص در مناطقی همانند؛ اسکندریه، بحیرات، جرف الصخر، جرف الملح، مدائن، صویره و روستاهای تابعه این مناطق نیر حضوری ملموس دارند.
شورای یاد شده در مقایسه با دیگر گروههای سنی مذهب از وجود دهها هزار نیروی شبه نظامی جوان سود میبرد. «مرکز فرماندهی جنگ» در این شورا از روسای قبایل و افسران ارتش سابق عراق تشکیل شده است.
از نقاط قوت این نیرو سرعت انتقال نیروهای و داشتن فضای آزاد برای جا به جایی نیروها به دلیل ساختار قبایلی آن، حمایت لجستیک و اجرای مانورهای نظامی در مناطق مختلف است.
از مشکلات این نیرو که مورد انتقاد بسیاری قرار گرفته شیوه جذب نیرو است. منتقدان، شیوه جذب نیرو توسط نیروهای شبه نظامی شورای قبایل را مغایر با اصول امنیتی قلمداد میکنند.
شورای قبایل عراق دارای زرادخانه بزرگی از انواع سلاحهای سبک، نیمه سنگین و سنگین ارتش سابق عراق است، که در حال حاضر از این سلاح در درگیریها نیز استفاده میکند.
۲- انصار اسلام:
سازمان انصار اسلام دارای باورهای «سلفی» است. این سازمان در کارکرد خود با داعش و پیش از آن با القاعده تلاقی داشته است. موسس آن یک روحانی کرد عراقی به نام «ملا کریکار» است. او سازمان یاد شده را در سال ۲۰۰۱ تاسیس کرد. مرکز این سازمان در کوهستانهای قندیل بوده است.
در سال ۲۰۰۳ پس از اشغال عراق سازمان یاد شده به داخل شهرهای این کشور منتقل شد. در جریان جنگهای پس از اشغال عراق در اثر بیعت و همکاری تعدادی از اعضای این سازمان با ابو مصعب الزرقاوی رهبر القاعده در عراق، سازمان یاد شده دچار انشعابهای زیادی شد.
پس از خروج ارتش امریکا از عراق، سازمان انصار اسلام عملیاتهای نظامی خود را متوقف کرد و در مقابل به تاسیس هستههایی خاص در استانهای کرکوک و نینوا کرد. اکنون نیز این سازمان در همین مناطق نقش آفرینی دارد.
از نقاط قوت این سازمان، دارای شم اطلاعاتی بسیار قدرتمندی است. برخی رهبران آن فقط به نام شناخته شده هستند و اطلاعات بیشتری درباره آنها در دسترس نیست. ابو عمر العراقی یک روحانی کرد عراقی است که رهبر هستههای این سازمان در استان نینوا است. ابو الولید نیز یک روحانی است که گفته میشود مدرس زبان انگلیسی بوده و اکنون رهبر نیروهای این سازمان در کرکوک است. این شخص در سال ۲۰۰۶ تدریس زبان انگلیسی را رها کرده و به سازمان یاد شده پیوسته است.
از شگردهای عملکرد این سازمان این است که وارد «درگیریهای مجدد» نمیشود. سازمان رزم و شیوه کار عملیاتی در این سازمان مبتنی بر تحمل حداقل هزینهها است. پیشبینی میشود که بیش از پنج هزار عضو این سازمان در استانهای نینوا، کرکوک و دیاله در کنار دیگر گروهها فعال هستند.
۳- ارتش مجاهدین:
این سازمان نیز متشکل از نیروهای سنی مذهب است. این نیروها پیشتر در سال ۲۰۰۷ با تشکیل نیروهای موسوم به «صحوات» و حمایت امریکا از صحوات از هم پاشید. دیری نپایید که نیروهای یاد شده در سال ۲۰۰۸ در مرزهای سوریه و عراق بار دیگر خود را سازماندهی کردند. حدود چهار هزار نیروی این سازمان نظامی در شهرهای تکریت، فلوجه، کرمه، زوبع، یوسفیه و ابوغریب بغداد فعال هستند.
نیروهای این سازمان به لحاظ اعتقادی دارای رویکرد «سلفی معتدل» هستند. بسیاری از آنها در آغاز نبردهای داخلی سوریه به «ارتش آزاد سوریه» و «جبهه النصره» ملحق شدند. بنا بر احساس نیاز به این نیروها در عراق، فرماندهان این نیرو افراد آن را از سوریه فراخواندند. نیروهای این گروه به عنوان تک تیراندازان حرفهای نزد تمام گروهها شهره هستند.
این سازمان دارای یک زرادخانه موشکی است. نیروهای این ارتش اکنون در منطقه شهر کرمه مستقر هستند. از این سازمان به عنوان یک سازمان «کند» در نقل و انتقال یاد میشود. از انتقادهای دیگر به این نیرو نیز میتوان به توقف بیش از نیاز در شهرها و مکانهای تصرف شده اشاره کرد.
۴- ارتش اسلامی:
به لحاظ وسعت جغرافیایی، ارتش اسلامی سومین واحد نظامی پس از شورای نظامی قبایل و داعش است که دارای وسعت انتشار در مناطق مختلف است. این سازمان در سال ۲۰۰۴ تشکیل شد. به دلیل اختلاف با القاعده در سال ۲۰۰۶ و ابتدای سال ۲۰۰۷ نبردهای سنگینی را تجربه کرد. بعد از آن یک آتشبس بین این نیرو و القاعده برقرار شد. آتشبس یاد شده باعث شد که مشکلات دو طرف درباره انبارهای سلاح و مهمات و مشکلاتی که با نیروهای القاعده داشتند، حل و فصل شود.
ارتش اسلامی از نیروهای ملی - میهنی و اسلامگرا شکل گرفته است. برخی نیروهای آن دارای رویکردهای ناسیونالیستی هستند. تشکیلات داخلی این سازمان دارای انسجام نظامی است. یک سلسله عملیات بر علیه نیروهای مارینز امریکا در منطقه «سماوه» در جنوب عراق را بر عهده گرفته بود. نابودی کامل پایگاه نظامی «صقر»، «قالکون» امریکا در منطقه الدوره در جنوب بغداد از سری عملیاتهای منتسب به این نیرو است. از فرماندهان آن میتوان به شخصیتی همانند «تک تیرانداز بغداد» اشاره کرد.
مناطقی همچون بغداد، صلاح الدین و نینوا از مهمترین مناطق عملیاتی این نیرو هستند. شمال و جنوب بغداد از مهمترین محورهای تواجد نیروهای این سازمان هستند. جنگ تن به تن، جنگهای خیابانی، جنگ در مناطق بیابانی و مناطق کشاورزی از تخصصهای رزمی این نیرو است.
این سازمان دارای یک شبکه بزرگ اطلاعاتی است که توانست از طریق آن به درون یگانهای امریکایی در عراق رخنه کند. متعاقب آن امریکاییها در سال ۲۰۰۸ بسیاری از مترجمان و همکاران خود از میان عراقیها را از کار برکنار کردند.
این ارتش چندین عملیات بر ضد نیروهای امریکایی با تکیه بر همین اطلاعات شکل داد. ارتش یاد شده دارای یک شبکه رسانهای است که در یک کشور غیر عربی اداره میشود.
۵- گردانهای انقلاب قرن بیستم:
اولین گروه جهادی است که هستههای اولیه آن در بغداد شکل گرفت. از نام این گروه میتوان نوع عقیده و گرایش آن را حدس زد. این گروه از انقلاب قرن بیستم مردم عراق بر ضد استعمار بریتانیا برای خود سود جست. و نام آن انقلاب را اکنون برای مبارزه بر ضد امریکا به کار گرفته است. این سازمان دارای رویکردی میهنی و همگرایی ملی است. دارای هزاران نیروی جنگی و هوادار و همکار غیر جنگی است.
این گروه در هدف قرار دادن شهروندان عراقی همکار با نیروهای امریکایی در زمان اشغال عراق با دیگر گروهها دچار اختلاف شد. عقیده این گروه بر خلاف دیگران، این بوده که کسانی که با نیروهای امریکایی همکاری کردند بایستی به جای مرگ توبه کنند.
این گروه در سال ۲۰۰۶ در تعداد حملهها به نیروهای امریکایی توانست رکورد شکنی کند. نیروهای آن از میان سلفیها، صوفیها و ملی میهنیها هستند. این سازمان دارای روابطی با بعضی شخصیتهای شیعه است که مخالف حکومت فعلی عراق و اشغال کشور هستند.
کمینهای سریع، مینگذاری، عملیاتهای شگفتانگیز از خصوصیات نظامی این گروه است. در استانهای صلاح الدین، انبار و بغداد دارای پایگاه اجتماعی است. این گروه در روزهای اخیر با همکاری دیگر گروهها توانست سه شهر در حوالی پایتخت را به کنترل خود درآورد.
۶- ارتش طریقت نقشبندی:
این گروه در میان سنیهای عراق از جمله گروههای بحث برانگیز است. نیروهای حزب بعث به رهبری عزت ابراهیم الدوری معاون صدام حسین و نیروهای اسلامی دارای گرایش به اخوانالمسلمین در عراق این سازمان را تشکیل میدهند. مناطق کرکوک، نینوا و بخشهایی از بغداد محل فعالیتهای این نیرو است.
به دلیل حضور وسیع نیروهای آن در موصل، اکنون بخشی از مدیریت این شهر به عهده همین نیرو است. هزاران نیرو در اختیار این سازمان است. این نیرو اولین گروهی است که توانست موشکهایی با برد ۲۵ تا ۳۰ کیلومتر را تولید کند. هر از چندگاهی منطقه سبز بغداد که محل اقامت دولتمردان عراق است با موشکهای همین سازمان هدف قرار میگیرد.
مهمترین عملیات این گروه همزمان با بازدید بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد از عراق در سال ۲۰۱۱ بود. عملیات یاد شده در حین یک کنفرانس مطبوعاتی با حضور بان کی مون و مالکی نخست وزیر عراق شکل گرفت.
این نیرو دارای سازمان و عملکرد نظامی محض است. سازمان رزمی این نیرو مبتنی بر شیوههای ارتش منحل شده عراق است.
۷- سازمان دولت اسلامی عراق و شام (داعش):
این سازمان اکنون ورد زبانها است. نیروهای «القاعده در عراق» و قبل از آن «جماعت توحید و جهاد در بلاد رافدین» تشکیل دهنده آن هستند. حضور اعضای آن در بغداد، انبار، نینوا، صلاح الدین، دیاله، کرکوک، بصره، بابل، واسط، کربلا و شاید هم تا مناطق اقلیم کردستان امتداد داشته باشد.
داعش یک کلاف بسیار پیچیده است. شاید آن را بتوان نوعی «هزارپا» در صحنه فعلی عراق نامید. این سازمان آهنی و زمخت دارای حدود ۱۵ تا ۲۲ هزار نیروی جنگجو در تمام عراق است. گردان «ابی دجانه انصاری» از نیروهای مهلک آن برای پایان دادن هر نوع درگیری و جنگ هستند.
این گردان توسط ابو مصعب الزرقاوی سازمان داده شده بود. یگان یاد شده دارای صدها نیروی انتحاری است که به دو بخش انتحاری با اتوموبیل و انتحاریهای فردی تقسیم میشوند. تعداد این مجموعه «تکفیری» تا ۳ هزار نیروی انتحاری افزایش یافته است.
داعش یک سازمان بین المللی با رنگ و بوی محلی عراقی است. در هر شهر یک والی عام، یک فرمانده نظامی، یک حاکم شرع، افزون بر امرای گروهها و هستهها که اغلب آنان عراقی هستند. تعداد کمی از جنگجویان داعش از میان جنگجویان یمنی، مصری، سوریهای و از کشورهای خلیج فارس، کشورهای عربی شمال افریقا و یا اردنی هستند.
داعش در مقایسه با دیگر گروههای عراقی در قدرت نظامی همچون در اختیار داشتن سلاح سنگین و متوسط دست بالا را دارد. نیروهای این سازمان به سنگدلی و خشونت معروف هستند. در جنگهای رو در رو برتری از خود نشان میدهند.
به نام خود زدن کارهای جنگی دیگر گروهها از خصوصیات این گروه است که با همکاری موسسه بزرگ «فرقان» صورت میگیرد. موسسه فرقان دارای هفت سایت اینترنتی است که کار مونتاژ و بازتولید هفتگی فیلمهای عملیاتهای نظامی را انجام میدهد.
۸- اتاق عملیات:
تمامی سازمانهای یاد شده امروزه در یک اتاق عملیات مشترک با همدیگر همکاری میکنند. این اتاق عملیات، میدان رزم در استانهای شمالی، غربی و میانی عراق را هماهنگ میکند.
سرتیپ ستاد(بازنشسته) مصطفی مشهدانی به خبرنگار «العربی الجدید» میگوید: نکته واضح در این میان عدم انسجام و اختلاف فکری میان تمام این نیروها است. نیروهای ملیگرا، اسلامی، ناسیونالیست، قبیلهگرا و... همه در کنار یکدیگر در این اتاق عملیات به شیوههای قدیم عربها قیام بر ضد مالکی را اداره میکنند.
این افسر عالی رتبه و بازنشسته عراقی ادامه میدهد که اتحاد همه این سازمانهای بر اساس یک «ضرورت و مصلحت عالی در تغییر نظام موجود در عراق» شکل گرفته است. او ادامه میدهد که به جز داعش، اکثر سازمانهای یاد شده، مالکی را نماینده مردم شیعه نمیدانند. آنها مالکی را نماینده اهداف و امیال جمهوری اسلامی ایران میدانند.
او از گروهها و سازمانهای یاد شده خواست که مواضع خود را به صورت شفاف با مردم عرب شیعه در میان بگذارند.